
آغاز شمارش معکوس برای انتخاباتی که برنده آن از قبل مشخص است!
انتخابات در هر سطحی که باشد، دارای مسائل ریز و درشتی است که جذابیتهای آن را دوچندان کرده و افراد درگیر در آن انتخابات، هم به زعم نقشی که دارند، بر گرمای این تنور میافزایند. جذابیت هایی که در انتخابات فدراسیون فوتبال، گویا قرار نیست که اتفاق بیفتد و چنین هم به نظر میرسد که افراد درگیر در آن، از قبل از برگزاری مجمع نتیجه آن را پذیرفته و با دقت و وسواس تمام در پی کسب امتیاز برای روزهای بعد از انتخابات هستند. در این سه ضلعی انتخابات، مهدی تاج حسابش با آن دو کاندیدای دیگر کاملا فرق می کند. چرا که او خوب میداند، برنده رقابت روز شنبه ۱۱ اسفند ماه است و به همین دلیل هم نیازی به صرف انرژی و ورود به مسائل حاشیه ای انتخابات را نمیبیند. او با توجه به حمایتی که از سوی اعضای مجمع فدراسیون فوتبال میشود، حالا با خیالی آسودهتر از همیشه در انتظار کلید خوردن ۴ ساله دوم دوران حکومت خود بر فوتبال ایران است! فوتبالی که همه چیز آن متعلق به ایران است، اما اساسنامهای که برای آن تعریف شده، اساسنامه ای است که از قوانین خارجی و فیفا تبعیت میکند! که این اصلاً برای کشوری مانند ایران، که اقتدار آن زبانزد خاص و عام است خوب نیست! تاج برنده انتخابات روز ۱۱ اسفند ماه است و در این مورد، هیچ کس کمترین شک و شبههای ندارد و این آسودگی خیال در حقیقت موضوع انتخابی بودن مجامع را به انتصابی بودن آنها تبدیل کرده است، چیزی که سالهاست اهالی ورزش و فوتبال دارند، فریاد میزنند، که این ورزش با این نفرات شاغل در آن، بحث انتخابی بودن مجامع انتخاباتی فدراسیونهای ورزشی را برنمیتابد و برای آنکه به شعور مردم هم بیشتر از این اهانت نشود، باید موضوع انتخابی را به انتصابی بودن تغییر داد. اتفاقی که در واقع دارد میافتد، و تنها وقت یک عده آدم مسئول را میگیرد. ضلع دوم این رقابت امیر عابدینی است. همان کسی که مهدی تاج به صراحت چندی پیش اعلام کرد که برای حضورش در صحنه انتخابات کمک کرده است که این اتفاق بیفتد که افتاد! و حالا امیر عابدینی خودش هم بهتر از هر کس دیگری از نتیجه انتخابات روز شنبه ۱۱ اسفند ماه مطلع است. اما او گاهاً برای اینکه تا حدودی هم موضوع یکسویه بودن انتخابات را در اذهان عمومی به سمت دیگری هدایت کند، حرفهایی را میزند که بعد از آن به نوعی هم خودش، آنها را تلطیف مینماید. مشاور مهدی تاج در فدراسیون فوتبال حالا نقش گرم کننده تنور انتخابات را دارد. نقشی که چنین به نظر میرسد که تا حدودی هم آن را خوب بازی میکند. اما خود عابدینی هم خوب میداند که باز باید بعد از انتخابات بماند، و به احتمال بسیار زیاد دوباره در نقش همان مشاور با مهدی تاج کار کند که احتمالاً این اتفاق هم خواهد افتاد! ضلع سوم این رقابتها، حیدر بهاروند است. رئیس سازمان لیگی، که اصلا مشخص نیست، که به چه منظوری در این انتخابات به عنوان کاندیدا حضور پیدا کرده است. چرا که هیچ تحرکی از او برای انتخابات دیده نمیشود و رفتار او این مهم را در اذهان عمومی ایجاد میکند که او هم نتیجه انتخابات ۱۱ اسفند را پیشاپیش پذیرفته است و برای اینکه همچنان در مصدر مسئولیتی که بر عهده دارد بماند، ترجیح میدهد که همچنان مانند گذشته، به حرکت آهسته و پیوسته خود ادامه دهد! او به گونهای در این انتخابات نقش آفرینی می کند، که گویا اصلاً نیست و آمده است که تنها، بر تعداد کمی کاندیداهای ریاست فدراسیون فوتبال افزوده باشد. نقشی که جای حرف و حدیث بسیاری هم دارد.
خلاصه کلام اینکه، در فوتبالی که تنها سه نفر میتوانند در انتخابات آن شرکت کنند، و از بین آن سه نفر هم نفر برنده کاملا مشخص است، دیگر جای هیچ حرف و سخنی باقی نمی ماند. و تلاش در این زمینه هم از سوی هر فرد و … هم که باشد، تنها صرف انرژی است! چرا که با این شرایط تمام تلاشها، برای تحول در فوتبالی که جای پیشرفت بسیاری را داشته و دارد به مثابه آب در هاون کوبیدن است و فایده ای هم نخواهد داشت!