
اتاق اندیشه ورز با کتاب بدست ها ره به جایی نمی برد!!
برای ورزش کتاب به دست ها نمی توانند نسخه بپیچند! آنهايي که اسامی پر طمطراق هم دارند بارها کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش و فدراسیونها ی ورزشی و اجرایی ورزش و ستادی و همه چی آن را در اختیار داشته اند. این اتاق نشود حکایت طرح جامع ورزش که با سروصدای زیادی زمان آقای علی آبادی راه افتاد و نوشتند و دوختند و بریدند و بودجه کلانی هم هر کدام گرفتند و کتابچه هایی درست کردند و گذاشتند داخل گنجه ها!الان هم بعید میدانم نسخه های همان کتاب نيز دم دست باشد. برای ورزش باید استخوان خرد کرده های ورزش و آنها که از تجربه راهی به سوی علمی کردن ورزش باز کرده اند و از آنجا که علم ره آورد تجربه است نسخه شفابخش بپیچند. باید بپذیریم که اگر وزیر ورزش یک کار اصولی و زیر بنایی دارد از خاک خورده ها بهره ببرد و دعوت کند تا یک کار زیر بنایی در ورزش ایجاد شود. حتما کیومرث هاشمی در دوره انتقالی فوتبال با مدیریت و برنامه ریزی فردی، مثل مهندس صفایی فراهانی آشنایی کامل دارد. مهندسی که هیچ ارتباطی با ورزش نداشت اما در یک دوره کوتاه مدت چنان اثرات بزرگی بر فوتبال ایران و آسیا گذاشت که رئیس وقت کنفدراسیون فوتبال آسیا برای تغییرات و پیشرفت فوتبال در آسیا از وی دعوت به عمل آورد که بخش بزرگی از امور، afc را بر عهده بگیرد …کتاب بدست ها نسخه ای ندارند که بخواهند اتاق اندیشه ورز را تشکیل دهند . یک خاطره کوتاه بگویم تا بهتر موضوع روشن شود . زمان طرح جامع و از آنجا که بودجه مستقلی برای طرح نبود پول را به حساب فدراسیون همگانی و یا همین شرکت توسعه و تخریب! واریز می کردند و از آنجا برای خرج کرد استفاده می شد. یکی از همین طیف کتاب بدست ها که مسولیتی در طرح جامع داشت هنوز شروع نکرده برای دریافت پولش به فدراسیونآمد و تا چک مورد نظر را نگرفت (بنام شخص وی صادر شده بود !) از دفتر رئیس فدراسیون بیرون نرفت . پس اینها دنبال منافع خود هستند در حالیکه عاشقان و خاک خورده ها و افراد کاردان ابتدا دنبال طراحی و ایجاد بسترهای لازم می روند و اگر هم حق الزحمه ای باشد نوش جانشان چون کار را میدانند.بنابراین خدمت وزیر ورزشی وزارت ورزش عرض می کنیم ورزش نیاز به یگ طرح پخته کوتاه و میان مدت و بلند مدت دارد به شرطی که امتحان پس داده های مردود شده، دوباره وارد عرصه نشوند .