
امیر ساعد وکیل: رسیدگی به صورت های مالی در جلسه مجمع عمومی عادی صورت می پذیرد و نه در مجمع فوق العاده!
+ آیا ارکان قضایی که متخصص آن شما هستید، باید از مجمع رای بگیرند؟ آیا این اتفاق افتاده است؟
در این شکی نیست که باید رای بگیرند. اما بنظر می رسد که از شهریور ماه به این طرف، بر اساس اطلاعاتی که حداقل بصورت عمومی در اختیار ما قرار دارد، این اتفاق رخ نداده است که اساسا از نگاه محتوای اساسنامه ای، نه آرایی که از سوی ارکان قضایی صادر می شوند، دارای اعتبار هستند، نه ترکیب اعضای این ارکان! من در خصوص ارکان قضایی فوتبال صحبت زیاد دارم، اما اینجا فرصت آن نیست، که بخواهم به آنها بپردازم. ولی واقعیت این است که وقتی ما شاخص ها را بررسی می کنیم، بوضوح میبینیم که نه نظارت مجمع بر عملکرد هیات رئیسه کامل است و نه … اگرچه اجلاس ها سالی یکبار برگزار می شوند، اما در مورد اینکه چقدر نظارت دقیق بر روی صورت های مالی صورت می گیرد، اطلاعاتی وجود ندارد!
+ روز بیست و پنج آذر ماه قرار است که جلسه ای برگزار شود که رئوس آن هم مشخص شده است، که یکی از همان دستور جلسه ها رسیدگی به صورت های مالی است، آیا زمان آن درست انتخاب شده است؟ آیا بهتر نبود که این اتفاق در پایان سال مالی می افتاد و … ؟
البته قاعده کلی این است که رسیدگی به صورت های مالی در جلسه مجمع عمومی عادی صورت پذیرد و نه در مجمع فوق العاده! یعنی بهتر بگویم، بهتر بود که در پایان سال مالی این اتفاق می افتاد، بنابر این وقتی ما با این مورد مواجه می شویم که این موضوع دارد خارج از دستور کار معمول به آن رسیدگی می شود، این در حقیقت نشان از یک عقب افتادگی دارد و ثابت میکند که این کار در زمان خاص خودش انجام نشده و حالا دارد با یک تاخیر قابل تامل انجام می پذیرد. حالا که به اینجا رسیده ایم باید بگویم که قبل از برگزاری مجمع باید در درجه اول سوابق تمامی اعضای هیات رئیسه فدراسیون منتشر شود! در درجه دوم باید موازین مربوط به تعارض منافع اعضا با تصمیماتی که ممکن است در هیات رئیسه فدراسیون فوتبال گرفته شود، کاملا اعمال گردد! و در درجه سوم باید ترکیب متوازنی هم وجود داشته باشد ما در حال حاضر بر اساس این فرض، اگر مدعی شویم که بر روی عملکرد هیات های استانی عملا دخالت اعضای هیات رئیسه فدراسیون و رئیس آن وجود دارد و چنانچه آرای فوتبالی ها، فوتسالی ها، کاپیتان ها و … را هم جمع کنیم، می بینیم که پنجاه و یک و نیم درصد آرا تحت کنترل رئیس فدراسیون فوتبال است، با وجود چنین شرایطی، چگونه می شود انتظار داشت که مجمع عمومی این چنینی می تواند یک انعکاس کامل و منصفانه از تمامی دیدگاه ها باشد؟ در اینجا من لازم می دانم با دلایل کاملا مستند و مستدل بگویم که بعد از تمامی ارزیابی های بیستگانه شاخص ها اگر بخواهم معلم سخت گیری باشم، نمره فدراسیون فوتبال از نظر محورهای ارزیابی نمره شش از بیست است! و چنانچه بخواهم با نهایت گشاده دستی به فدراسیون نمره بدهم، می بایست نمره نه را برای فدراسیون در نظر بگیرم، تا فدراسیون با استفاده از تک ماده بتواند نمره قبولی بگیرد.البته این را هم بگویم که این ملاک ارزیابی حرف و یا نظر من نیست، بلکه بر اساس معیارهای جهانی ارزیابی و شاخص های حکمرانی در ساختار فدراسیون های فوتبال است!
+ پس چرا FIFA ورود نمی کند؟ دلیلش کاملا مشخص است و آن این است که ما راهش را بلد نیستیم! براستی چرا ما بازنگری قانون ملی ورزش که در اساسنامه هم آمده است را فراموش کرده ایم؟ چرا اعضای مجمع فدراسیون از حقوق و اختیارات خود برای نظارت موثرتر جهت مطالبه گری و پاسخگویی استفاده نمی کنند؟ و … باید بپذیریم هیات های فوتبال استانی ولی نعمت های اصلی فوتبال هستند، البته با این شرط که استقلال آنها تضمین شود!