جنس استقلال در تمامی زمینه ها جور نیست!

نتایج استقلال در بازیهای گذشته و نمایش ضعیف استقلال در شهرآورد برگرفته از ناهمگونی در عرصه مدیریت و‌مناقشه جدی سمیعی با نکونام و افزایش تنش در درون تیم است. باخت استقلال بحران مدیریتی در اردوی آبی ها را افزایش داد. ادامه این رویه به هیچ شکل به مصلحت نیست. تظاهر به حمایت ظاهری از نکونام و خنجر زدن از پشت ،خلاف عرف ورزشی است. نتیجه این موش و‌گربه بازیها و اقدامات پشت صحنه و منازعات خسته کننده را درون زمین مشاهده می کنیم. کادر فنی کنار زمین عصبی و بی تاب است. بازیکنان پرخاشگر هستند و تمرکز لازم را ندارند.از دست دادن روحیه همبستگی و نداشتن وحدت گروهی را در شاکله تیم می بینیم. صریح و روشن باید‌گفت: استقلال با این شکل و شمایل مدیریتی و‌کادر فنی به نتیجه نخواهد رسید. تغییر در بافت هیات مدیره و مدیر عاملی استقلال ضروری است و باید برای آن تدبیر اساسی داشت. به لحاظ تاکتیکی و نمایش استقلال در پنج بازی گذشته،ایراد اساسی به تصمیمات نکونام و‌کادر همراه او وارد است.
اولا: کلیه نفرات بجز بازیکن بوسنیایی،با نظر نکونام جذب یا از لیست خارج شدند. تیمی که برابر پرسپولیس وارد زمین شد،دهها ایراد اساسی داشت. گویی جنس تیم استقلال جور نیست و هرگونه تغییر و جا به جایی هم جواب معکوس می دهد. زوج سیلوا و فلاح در دفاع مرکزی منسجم و هماهنگ نیست. در بازی با نساجی دفاع سه نفره با حضور این دو و روزبه چشمی هم جواب نداد. معلوم نیست به چه دلیل سهرابیان کنار گذاشته شد؟ عارف غلامی هم بارها چراغ سبز نشان داد و دست آخر به تراکتور پیوست. در میانه میدان هم استقلال هافبک دفاعی نداشت.اندونگ اساسا بازیکنی رو به جلو است وقدرت پاس دهی او زبانزد است. رضاوند هم نفری توپگیر و تخریبی نیست. ضلع سوم این‌مثلث ماشاریپوف بود که به هیچ شکل میانه میدان را در اختیار نداشتند. پرسپولیس از دقیقه ده نیمه اول به بعد کاملا بر میانه میدان مسلط بود. ریگی هافبک دفاعی بود. سروش ، امیری، احمد زاده و عالیشاه با دوندگی و سختکوشی اجازه بازی سازی را از استقلالی ها سلب کردند.
حضور زبیر نیک نفس از ابتدای نیمه دوم ضروری بود. ‌وضعیت جسمی و شرایط کاکوتا را نمی دانیم! این همه آسیب دیده و دوری نفرات از بازی هم دارای ابهاماتی است. پاسخ این ابهامات باید از سوی مربیان بدنساز و کادر پزشکی داده شود! در جناح چپ استفاده همزمان از زکی پور و جلالی ظاهرا برای در اختیار گرفتن نبض بازی و تغذیه مهاجمان صورت گرفت. بر خلاف تصور این دو بازیکن که یک شکل و روی خط بازی می کنند. نزولی غیر مترقبه داشتند. خصوصا زکی پور که انگار در زمین نبود. جالب اینکه این دو نه تنها همخوانی درستی در جناح‌ چپ نداشتند و در نفوذها هم‌ کم کار بودند بلکه اجازه نفوذ راهم به فرشاد فرجی می دادند. در جناح راست رضاییان با آنالیز حساب شده حریف کاملا از جریان بازی خارج شده بود. در خط جلو همه نگاهها متوجه بلانکو بود و محمد حسین اسلامی هم در منگنه‌ مدافعان حریف قرار داشت. انگار استقلال ده نفره بازی می کرد.
استقلال با این شکل و شمایل و تاکتیک‌ ناهمگون بازی را به حریف واگذار کرد.شانس با آنها یار بود که اورونوف اجازه بازی پیدا نکرد. وگرنه با دفاع آسیب پذیر استقلال و پوشش بد دفاعی معلوم نبود چه سرنوشتی در انتظار آبی پوشان بود. در یک‌نگاه کلی باید تصریح کرد استقلال به لحاظ بازیکن غنی است،اما مهره چینی غلط باعث‌ عدم‌نتیجه گیری شده است.
ماشاریپوف که بازیکنی پا به توپ ‌و ‌تکنیکی است مانند اندونگ و‌ اسلامی می توانند با بازی زمینی و‌کارهای ترکیبی خط دفاع حریفان را بشکافند.
وقتی اساس حرکات استقلال در فاز تهاجمی به ارسال توپهای بلند از سوی رضاییان و زکی پور و جلالی و استفاده از ضربات سر رمضانی و بلانکو خلاصه می شود،ناخودآگاه هافبکها از جریان بازی خارج می شوند.این ایده و تفکر در بازی شهر آورد برای استقلال نتیجه بخش نبود و گولسیانی و‌کنعانی تمام ضربات سر را زدند و یکی دو یورش نصفه و‌نیمه را هم‌گندوز مهار کرد.
باید ‌منتظر ماند و اخبار و حواشی استقلال را پیگیری نمود.معلوم نیست آنها چگونه آماده سفر به قطر و دیدار با السد خواهند شد؟

https://vvarzesh.ir/?p=7467

دیدگاه خود را بنویسید