
خیلی ها دل شان برای آن ۸۰ هزار هوادار عاشق سوخت!
پرسپولیس در شبی که النصر عربستان با نیمی از قدرت خود به ورزشگاه آزادی آمده بود، باز نتوانست انتظارات را برآورده کرده و حریف خود را شکست دهد. در شبی که نزدیک به ۸۰ هزار تماشاگر همراه از راههای دور و نزدیک و با مشکلات بسیار و در یک هوای سرد و بارانی خودشان را به ورزشگاه بزرگ آزادی رسانده بودند، تا تیم محبوب شان را در راه رسیدن به پیروزی حمایت کنند، پرسپولیس زور بردن النصر را نداشت و در نهایت هم کار را به جایی رساند که چارهای جز فریاد اعتراض برای هوادارش باقی نماند! هواداری که الحق و الانصاف همه کار کرد، اما آن تیمی که باید کار اصلی خودش را میکرد، در انجام آن کار ناتوان و آن را انجام نداد. پرسپولیس که میدانست برای صعود به مرحله بعد، باید حتماً النصر را شکست دهد، مانند تیمی که تنها برد را میخواهد، بازی نکرد! باز ترکیب نامناسب و باز عدم شناخت سرمربی از برخی از بازیکنان کارآمد، این تیم باعث شد تا اگر صحنهای هم به چشم آمد، آن صحنه ها در دقایق پایانی بازی اتفاق بیفتد. یعنی همان دقایقی که کارتال همه سرمایههای پرسپولیس را به زمین فرستاد. تا بلکه بشود آن اتفاق شیرینی که هواداران پرتلاش پرسپولیس دوست داشتند که بشود! اما نوع بازی پرسپولیس به شکلی بود، که اگر بازی ۹۰ دقیقه دیگر هم ادامه پیدا میکرد باز اتفاق خاصی برای سرخپوشان نمیافتاد. چرا که آنها در واقع زور بردن النصر را نداشتند و به همان یک امتیاز بازی و رفتن به دنیای اما اگرها راضی بودند. بپذیریم که پرسپولیس مدتهاست که با آن تیم شاداب برانکو ایوانکویچ و یحیی گل محمدی فاصله گرفته است و این معادلهای است که مدیران این تیم باید هر چه زودتر حل کنند، مدیرانی که با شرایطی که دیشب بر روی سکوها برای آنها به وجود آمد، دیگر بعید به نظر میرسد که بتوانند در این تیم کارایی چندانی داشته باشند. نتیجه و نوع بازی به کنار، اما در پایان نود و اندی دقیقه دیدار، دلمان برای آن ۸۰ هزار هواداری سوخت که مدتهاست روی سکوها به جز اشک و آه چیزی برایشان، سرخ پوستان به ارمغان نیاوردند و الحق و الانصاف این حق آنها نیست. هوادارانی که از جیب شان برای حمایت از بازیکنان چند ده میلیاردی پرسپولیس هزینه میکنند و در نهایت هم عایدی شان چیزی به جز افسوس و آه نیست!