چرخش 180 درجه ای رئیس فدراسیون دوومیدانی

صداقت، حلقه مفقوده ورزش مادر!

در فدراسیون دوومیدانی به عنوان یکی از مهمترین فدراسیون های المپیکی، آنچه بیش از خود ورزش دو و میدانی، رقابت ها و رویداد های مهیجش به چشم می آید. انکار، کامل اتفاقات گذشته, تصمیمات متناقض و چرخش های 180 درجه ای رئیس فدراسیون آن است. و نکته جالب آن، اعتماد به نفس بالا و نادیده گرفتن درک و شعور مخاطبین ورزش مادر در توجیه تصمیمات مربوط به آن است، که بیش از هر چیز تداعی دهن کجی و بی احترامی به خانواده دوومیدانی کشور است. رئيس فدراسيون دووميداني در شرایطی که خود تندترین و بی ملاحظه ترین انتقاد ها را طی 20 سال دوران قهرمانی اش در قبال فدراسیون،کمیته ملی المپیک و بعضا وزارت ورزش داشته و تمامی امکانات و شرایط ویژه را برای خودش مهیا نموده بود، در چرخشی 180 درجه ای و با انکار کامل گذشته عملكردي خود در دوومیدانی ایران، كه در زمان خودش مصاحبه های خود را مطالبه گری و امروز اندک مصاحبه های ورزشکاران دوومیدانی را بی ادبی می داند! و با صراحت اعلام می کند که مصاحبه نوعي بی ادبی است و اگر ورزشکاري مصاحبه هاي آنچناني كند، به کمیته انضباطی معرفی خواهد شد. پیشنهاد می شود رئیس کنونی فدراسیون دوومیداني اندكي هم به عقب برگشته و برخی مصاحبه های خود، را در دوران قهرمانی اش مرور، تا قدر نجابت و متانت ورزشکاران کنونی دوومیدانی را بیشتر متوجه شود! و اندكي هم به دیگران حق بدهد، كه مثل خودش مصاحبه کنند! مطالبه گری نمایند و درخواست های اندک شان را مطرح و آن را بی ادبی نداند، كه اگر اينگونه شود، ديگر او مصاحبه قهرمان پرتاب دیسک بازیهای آسیایی را بی ادبي نخوانده و او را از دوومیدانی نخواهد راند! اگرچه نحوه بیان مصاحبه ها و مطالبات ورزشکاران امروزي دوومیدانی با مصاحبه های تند و احسان حدادی در طول سالیان گذشته، غیر قابل مقایسه است! اما ايكاش احسان حدادی مي پذيرفت که بيست سال اشتباه کرده است و به جای بی ادب خواندن ورزشکاران دوومیدانی از آن ها دلجویی و به آنها بگوید: كه ديگر شما اشتباهات مرا تکرار نکنید. او در مصاحبه خود در خصوص حواشي مسابقات بوشهر در باره اعزام ورزشکاران به اردوهای خارجي، ماده تخصصی خودش پرتاب دیسک را مثال زده و عنوان کرده است: ورزشکاری که بتواند 65 متر پرتاب کند به خارج از کشور اعزام می شود!!! کاش احسان حدادی اندكي صداقت را پيشه ميكرد و به اهالی ورزش و بالاخص دوومیدانی مي گفت: كه خودش در چه سن و سالی و با چه رکودی در سال 1381 به اردوی اکراین اعزام و زیر نظر مربیان خارجی کار کرد!؟ و ايکاش باز هم با صداقت مي گفت: در 20 سال دوران قهرمانی اش در چه مقاطعی مربی داخلی داشته و در داخل کشور تمرین کرده است؟ ايكاش مي گفت: كه در چه مقاطعی ماساژر داخلی داشته است! البته او باید این نکته را در بیان صادقانه خود در نظر داشته باشد که برخی مراحل تمرینی ورزشکاران دوومیدانی که بخشی از دوران استراحت و استراحت فعال آنان است را لحاظ ننماید. البته باز هم با صداقت مي گفت: در شرایط کنونی دست یابی به رکورد ارزشمند 65 متر در ماده پرتاب دیسک آن هم با مربی ایرانی و اردو های داخل کشور آيا امکان پذیر هست و يا نيست!! اگر هست با شجاعت بگوید، كه خودش بيست سال مسیری اشتباه، زیانبار و هزینه بر را در دوران قهرمانی اش داشته است. موضوع بعدی بر گرفته از مصاحبه حدادی، اشاره او به تبدیل ورزش دوومیدانی به هایپر مارکت است. او وضعیت کنونی دوومیدانی ایران را به یک فروشگاه با چهار محصول تشبیه كرده است! به نظر می رسد احسان حدادی در این بخش کاملا درست می گوید: دوومیدانی ایران در شرایط کنونی و در بيست سال گذشته فقط یک فروشگاه بوده است. آن هم فروشگاهي با تنها یک محصول مشخص, محصولی به نام احسان حدادی! شرایطی که او آنروزها با مصاحبه های تند, بی ملاحظه و تمامیت خواه خود ایجاد می کرد، عملا اجازه تبدیل ورزش دوومیدانی را به هایپر مارکت نمی داد. در واقع روسای قبلی فدراسیون دوومیدانی به ناچار و با تاثیر از جوی که حدادی ساخته بود تنها و به سختی قادر به اداره حتي آن یک شعبه و آن یک محصول دوومیدانی هم بود. کاش احسان حدادي به درک و شعور جامعه دوومیدانی احترام بگذارد و از طرح چنین مواردی خودداری نماید. کاش او بپذیرد كه رطب خورده منع رطب نمی تواند بکند. او در حاشیه مجمع انتخاباتی استان فارس مدال و اخلاق را گمشده دو و میدانی ایران دانست! حدادی کاش مي گفت كه از کدام اخلاق و کدام نظم و انضباط حرف می زند؟ از نظم و انضباطی که خودش طی 20 سال دوران قهرماني اش بساط آن را در فدراسیون دوومیدانی جمع کرد؟ از کدام اخلاق حرف می زند؟ از اخلاق و مرام و معرفتی که خودش بعد از هر مسابقه در مقابل دوربین ها قرار می گرفت و منکر حمایت های فدراسیون و هزینه های اردو ها و مسابقات آن می شد؟ از اخلاقی که او با تندترین مصاحبه هاو برگزاری کنفرانس هاي مطبوعاتی، بدون ملاحظه جایگاه و شان روسا و سرپرستان فدراسیون هاي دوومیدانی را مورد بی مهری و نقدهای تند و به دور از انصاف قرار می داد؟ کاش او بگوید كه چرا امروز اخلاق، نظم و انضباط در دوومیدانی ایران کم رنگ شده است. کاش او بپذیرد كه رطب خورده منع رطب نمی تواند بکند. کاش احسان حدادی بگوید كه در طول بيست سال دوران قهرمانی اش چه بخشی از بودجه فدراسیون دوومیدانی، از صندوق بیت المال برای او هزینه شده است. و آیا آن هزینه های سرسام آور نمي توانست، امکان ایجاد شرایط مطلوب برای سایر ورزشکاران دو و میدانی را فراهم آورد؟ بنابراین احسان حدادی بهتر است تعداد کم مدال های دوومیدانی را به تک شعبه ای بودن، تک محصولي بودن دوومیدانی و به هزینه های گزاف مدال های خودش ربط داده و در جایي دیگر، دنبال مقصر نگردد. جالب تر از همه، موضوع تعطیلی ورزشگاه آفتاب انقلاب و ادعای رئیس فدراسیون مبنی براختصاص ورزشگاه مذکور به ملی پوشان دوومیدانی است. با ایجاد چنین شرایطی بسیاری از مربیان و ورزشکاران دوومیدانی روانه پارک ها و فضاهای دیگر شده اند!! البته تا این جای کار بحثی نیست. چرا كه او رئیس فدراسیون و تصمیم گيرنده است، اما مساله آنجا است که در کمال تعجب ورزشگاهی که قرار بود اختصاص به ورزشکاران دوومیدانی داشته باشد، به محل تمرین کشتی گیران تیم های ملی اختصاص داده شده است تا گوش شکسته ها به جای پرتابگران، پرتاب کنند، و به جای دونده ها، بدوند، و به جای پرش کننده ها، بپرند و دوومیدانی کاران هم از فضای پارک ها با حسرت به آن ها بنگرند!! تا بدانیم فدراسیون دوومیدانی محل اتخاذ تصمیمات متناقض است!
کلام آخر: به احسان حدادی ورزشکار ديروز دوومیدانی و رئیس کنونی فدراسیون آن پیشنهاد می كنيم، آن است كه اگر منکر گذشته خود و ورزش دوومیدانی است، با شجاعت آن را مطرح و با صراحت به اشتباهات خود اعتراف و از طرح مواردی که خودش بارها انجام داده و اکنون مدعی عدم انجام آن توسط ورزشکاران و خانواده دوومیدانی است، حذر کند. چرا که اين موضوع مصداق بارز رطب خورده منع رطب نمی کند است.

https://vvarzesh.ir/?p=10052

دیدگاه خود را بنویسید