
فوتبال پرهزینه و پر مساله!
برای اداره فوتبال، حمایت دولت از برخی از تیمهای باشگاهی طی سالیان متمادی با بن بست مواجه شد. پول پاشی در تیمهای صنعتی هم بی جواب ماند. چند باشگاه خصوصی هم در این عرصه با مشکلات جورواجوری روبرو شدند و به سختی روزگار سپری کردند. در این راستا نبود نظام اصولی باشگاهداری و در دسترس نبودن منابع درآمد از جمله تبلیغات محیطی، اسپانسرها، درآمد روز مسابقه وحق پخش تلویزیونی همه را به فراست انداخته تا برای برون رفت از این تنگناها طرح هایی نو ارائه داده و فوتبال را در مسیر پیشرفت قرار دهند. متاسفانه مدیران ارشد فوتبال ما بجای طراحی درست و بهره بردن از افراد کارآمد، متخصص و کاربلد در پی حفظ کرسی ریاست و بیرون راندن دیگران از این دایره هستند. در کشورهای اروپایی از حضور بخش خصوصی حمایت می کنند و مشوق هایی برای فعالیت آنها در نظر می گیرند، اما در کشور ما محدودیت ها وقوانین دست وپا گیر اجازه خودنمایی به فعالان بخش خصوصی نمی دهد. از طرفی یکی دو باشگاهی همکه مالک شخصی و دارای تمکن مالی دارند، یک عده آنها را دوره کرده و با چنبره انداختن در امور مدیریتی و مشاوره ای و روابط عمومی مسیر فعالیت این قشر را به بیراهه می برند. در گذشته گفته می شد، تیمهای دولتی و صنعتی پرهزینه هستند و با بی مبالاتی، پول بیت المال را خرجمی کنند.سرآمد این تیمها پرسپولیس، استقلال و سپاهان بودند. اما در مقطعی که استیل آذین با مالک شخصی روی کار آمد، طیف وسیعی از فوتبالی ها دور این تیم حلقه زدند. دلالها و نان به نرخ روز خورها فعال شدند و به پول وپله فراوانی رسیدند. از ابتدا مشخص بود این قافله به مقصد نخواهد رسید و سرنوشت محتومی در انتظار آن تیم به اصطلاح رویایی (!!) قرار دارد. امروز هم عده ای اعم از کارشناس فوتبالی، داور و مجری صدا و سیما، خبرنگار و عکاس دور این سفره نشسته اند. برخی با سرخابی ها نشست و برخاست دارند. یک گروه با فولاد خوزستان، گل گهر و آلومینیوم اراک و سپاهان همکاری می کنند و تعداد دیگری دور باشگاه خیبر و تراکتور چمباتمه زده و زیر علم آنها سینه می زنند!! در قضایای ناهنجاری هایی که در بازی پرسپولیس وتراکتور و پیکار سپاهان با و پرسپولیس پیش آمد، و مناقشه ای که در تیم فولاد با خیبر ایجاد شد و گل محمدی گوشه ای از آن را رسانه ای کرد، غالبا واکنش های این افراد با در نظر گرفتن منافع مادی و جناحی صورت گرفت. بیانیه ها یکسویه بود و طرف مقابل را متهم اصلی قلمداد می کرد. اساسا در این ناهنجاری ها هیچکس لغزش و اشتباه خود را قبول نکرد. مالک باشگاه تراکتور مانند همیشه فدراسیون و صدا و سیما را متهم کرد، در حالی که آنها از بیشترین حمایت از ناحیه مسئول ارشد فدراسیون برخوردار بودند. مظفری زاده که خود در عرصه داوری بیشترین اهانت ها را شنیده بود،حالا در جایگاه مدیریت باشگاه نظرات عجیب و غریب ارائه می دهد!
آن یکی در باشگاه فولاد بر خلاف انتظار اقدام می کند. گروهی دیگر در باشگاه خیبر برای پول و پله فعالیت می کنند و در مقطعی در ذوب آهن و دیگر باشگاهها ردپایی داشتند.در باشگاه پرسپولیس و استقلال، رقابت دلالها و واسطه ها بیداد می کند.
بازیکن ومربی خارجی را با ده برابر ارزش واقعی به این دو تیم تحمیل می کنند. در بزنگاه ها هم تیم رسانه ای آنها تمامی اخبار را در دست می گیرند و همواره تیم مقابل را مورد تاخت و تاز قرار می دهند. آیا با این رویه غلط می توان آینده روشنی برای این فوتبال پرحاشیه، پر مساله، پرهزینه و کم درآمد و البته بی کیفیت متصور بود!
همانطور که در نوشتار قبلی اشاره داشتم، همه در این روند غلط به شکلی قصور وکوتاهی داریم. حضور این همه همکار رسانه ای در تیم های باشگاهی عجیب است و با رسالت خطیر مطبوعاتی در تضاد جدی قرار دارد! اگر به تحلیل ها واکنش ها،بیانیه ها ومصاحبه های این عده توجه کنید، به وضوح می بینید این اظهار نظرها بر اساس منافع شخصی و مادی است و به منظور حفظ کرسی ها و مسئولیت ها است. البته برخی رندانه پول ها را به جیب می زنند و در بزنگاه ها پشت دیوار نهادها قایم می شوند تا گربه شاخ شان نزند. حیف از این همه انرژی و سرمایه که در فوتبال مصرف می شود و تاسف فراوان از جفایی که به هواداران این رشته و ورزشکاران دیگر روا می داریم و گرفتار این بازی پرتکرار و بی فایده شده ایم.