ورزشگاه بزرگ آزادي، قاتق نان يا قاتل جان!
آمديم امروز فوتبال تماشا كنيم، كه قبل از آن صحنه هايي را از ورزشگاه بزرگ آزادي ديديم كه چهار ستون بدن مان لرزيد، و اگر صحبت هاي مجري برنامه را نشنيده بوديم شايد سخت باورمان مي شد كه آن خرابي هاي هولناك، بخشي از خرابي هاي ورزشگاه آزادي است! ديروز صحنه هايي را از ورزشگاه ديديم كه پيش از آن در خرابي هاي ناشي از زلزله و سيل ديده بوديم! اصلا انگار در ورزشگاه انفجاري صورت گرفته است! سنگ، كلوخ، سيم هاي آويزان از در و ديوار و خطر برق گرفتگي، چاله، چوله هاي خطرناك و خلاصه صحنه هايي كه ايكاش پخش نمي شد! باور كنيد با ديدن آن صحنه ها پيش خود گفتيم كه دوستان مسئول در شركت توسعه و تجهيز در تمامي اين چند سال، مشغول چه كارهاي مهم تري بوده كه اين ورزشگاه را به اين حال و روز در آورده اند! در اينكه ورزشگاه بزرگ آزادي يك سرمايه ملي است، هيچ شكي وجود ندارد، ورزشگاهي كه از آن امروز تنها يك ظاهر زيبا و يك باطن ويران باقي مانده است! و نكته جالب قضيه هم، اينكه هيچ كس پاسخگو نيست! و اين اصلا مورد خوبي نيست و در مديريت يك ضعف بزرگ به حساب مي آيد!
چنين بنظر مي رسد كه دوستان تصميم گير و تصميم ساز در ورزش كشور تا فاجعه اي انساني در ورزشگاه آزادي رخ نداده است، بايد فكر عاجلي كنند كه فردا دير خواهد بود!
ما به همين چند خط فعلا بسنده مي كنيم، اما چنانكه يكي پيدا شود كه مسئوليت شركت توسعه و تجهيز را در تمامي اين مدتي كه دوستان قديم و جديد در آن مشغول كار بوده اند را برايمان تعريف كند، سپاسگزار خواهيم شد.
