
از شاهرودی تا صحرایی
امیدواریم صحرایی در جناح راست پرسپولیس با اعتماد به نفس بیشتری توپ را در طول زمین از هجده قدم تیم خود تا ۱۸ قدم زمین حریف حمل کند، استارتی بزند با گامهای بلند، سرعت گام های آخرش بیشتر و سریعتر باشد، با سری بالا و دقیق ضربه آخر را به مهاجم بسپارد. مسابقه پرسپولیس و سپاهان بدون شک یکی از زیباترین مسابقات سالهای اخیر فوتبال ما بوده است. یک دلیل بزرگش حضور دو مربی باهوش، شجاع، باکلاس، باسواد، سلامت و نترس روی نیمکت هر دو تیم بود. درگیری خاصی هم نداشت، ولی تا دلتان بخواهد دارای خلاقیت های انفرادی، صحنه های ناب و جذاب، شوت، دریبل، بازی تک ضرب و رو به جلو و بدون کمترین حاشیه نیمکت ها برای داوران مسابقه بود. حرکت رضا صحرایی را از آن جهت انتخاب کردیم که سالها پس از خودنمایی رضا شاهرودی و علیرضا نیکبخت که بارها طول زمین را با تمام سرعت طی می کردند بازیکنی که روی پای شان می آمد را با یک دریبل سرپا به پیست دوومیدانی می فرستادند، حالا دوباره شاهد تکرار یک چنین صحنه هایی از سوی مدافع راست پرسپولیس بودیم.
صحرایی در یک صحنه با تمام توان و سرعت از ۱۸ پرسپولیس روی خط طولی آهنگ دروازه سپاهان را کرد، در مسیرش آریا یوسفی جوان اول تیم سپاهان و تبم ملی را اینگونه در مسیر حرکت خود از بازی خارج کرد، اریب به سمت ۱۸ سپاهان رفت و با یک پاس گل دقیق زمینه ساز صحنه ای شد که اگر بجای بیفوما یک چوب درختی هم بود این توپ زیبا را تبدیل به گل می کرد، اما بنظر می رسد بیفوما از استقلال اهواز هم با تجدیدی عبور کرده است. سهمیه دلالان و هدیه ای برای آنها بوده است! حیف این توپ و این صحنه که به ثمر نرسید. امیدواریم وحید هاشمیان جرات و جسارت بیشتری به جوانان تیمش تزریق کند تا آنها از خراب شدن یکی دو حرکت شان نترسند. فوتبال ما بازیکن پا به توپ، سرعتی، قلدر و سر بالا که مثل صحرایی توپ را از دفاع به حمله بیآورد، کم دارد و باید به اینگونه بازیکنان بیشتر اعتماد کنیم. درود به هر دو مربی جوان و سلامت و با کلاس که دوباره یک فوتبال ناب و جذاب را برایمان نمایش دادند در ال کلاسیکوی فوتبال ایران. یک نکته بسیار مهم: سپاهان در ۲۰ دقیقه نیمه نخست فوق العاده زهردار و خطرناک بازی کرد. چه اتفاقی در پرسپولیس رقم خورد که نظم سپاهان و زهر آنها کمتر و کمتر شد و اگر پرسپولیس یک تمام کننده دیگر مثل علیپور داشت، شاید فاصله گلهای سرخپوشان الان بیشاز یک گل بود با این وجود گل علیپور از زیباترین گلهایی بود که نیاز به فاکتورهای زیاد هوشی و تکنیکی دارد و کاش قلعه نویی بجای تکیه بر برخی مهاجمانی که لحاف تشک خود را در خط حمله پهن کرده اند و سر سیری هر وقت دلشان بخواهد بازی نسبتا قابل قبولی انجام میدهند یکبار هم علی علیپور را امتحان کند. در فوتبال دو تیم یک واقعیت دیگر هم عیان شد که می شود بدون جنجال روی نیمکت و صدای جنگل در آوردن و قیل و قال و فحش و کت در آوردن و یقه پاره کردن و نشست های نیم شب قبل از مسابقه با برخی از بازیکنان سست عنصر و مدام با داور کلنجار رفتن، مثل دوتا جنتلمن بهترین فوتبال را ارائه داد. حالا فوتبال ما باید بعد از این به فکر آقا وحید ها و آقا محرم ها باشد.