حسيني شد رحمتي!

استقلال داستان دارد تا نظريه..!

اگر از قهرماني استقلال كه با فرهاد مجيدي بوقوع پيوست فاكتور بگيريم ، قريب يك دهه است استقلال اوضاع خوبي ندارد. تغييرات پي در پي مديريتي ، نتايج سينوسي داخل مستطيل سبز، پنچره هاي بسته در فصل نقل و انتقالات ناشي از بدهي ها ودهها مصائب ديگر…صداي طرفداران اين تيم را در آورده است. بطوريكه مستمرا و با تجمع جلوي دفتر باشگاه استقلال خواهان بركناري تيم مديريتي و اصلاحات بنيادي هستند.

چرا استقلال به اين روز افتاده؟

آيا با تغيير تيم مديريتي مشكل حل مي شود؟ به راستي استقلال در سالهاي اخير چقدر تغيير مديريتي به ويژه در سطح مديرعامل و هيات مديره داشته است ؟ تغيير مربي چقدر ؟حقيقتا اكنون هدف از استخدام ساپينتو چيست؟ رفع تكليف يا بازگشت به عقب؟
چرا سيد حسين حسيني كه الحق در سالهاي اخير و بخصوص فصل قبل براي آبي ها سنگ تمام گذاشت و به دفعات كلين شيت داشت بايد بعد ١٣سال از استقلال جدا شود؟ به شهادت بهتاش فريبا اگر با حسيني به نسبت رامين رضاييان مهربانتر رفتار مي شد آيا كاپيتان باسابقه استقلال كه سرمايه اين تيم است با دلخوري جدا مي شد؟
جان كلام اينكه از مجموعه مديريتي استقلال كه اكنون دكتر عليرضا اسدي و خانم دكتر شجاعي را در اختيار دارد (!)انتظار مي رفت با حمايت هلدينگ خليج فارس و حضور مدير اجرايي و علاقمند واليته آشنا با ساختار استقلال (نظري جويباري)با بهره مندي از آثار پروانه اي و نظريه آشوب بصورت بنيادي اصلاحاتي را ايجاد نمايدكه رضايت طرفداران را بدنبال داشته باشد. اما نه تنها چنين نشد، بلكه اقداماتِ نظري جويباري تبديل به داستان شده است !؟ داستاني كه بقول قديمي ها سر بزرگش فعلا زير لحاف است..!

https://vvarzesh.ir/?p=13087

دیدگاه خود را بنویسید