جنگ هایی که مشعل بازیهای المپیک را خاموش کرده است!

سی و سومین دوره بازیهای المپیک، در شرایطی در پاریس کار خود را آغاز می کند که هم زمان با روشن شدن مشعل بازیها، آتش جنگ همچنان در چند نقطه جهان شعله ور است! و این دقیقا نقطه مقابل هدف و جنبش المپیک است! به رغم آنچه که پیردوکوبرتن مبتکر المپیک نوین امید آن را داشت، نه تنها المپیک نتوانست مانع از وقوع جنگ شود! بلکه در سه دوره از این بازیها، به جای آنکه برگزاری مسابقات المپیک باعث خاموش شدن شعله های آتش جنگ شود! اما این جنگ بود که مشعل بازیهای المپیک را خاموش کرد! در سال های 1916 ( جنگ جهانی اول ) و 1940 و 1944 ( جنگ جهانی دوم ) رقابت های المپیک برگزار نشد تا کشورهای جهان به جای حضور در مهمترین جشنواره ورزشی جهان درگیر کشت و کشتار جنگ باشند! اما این بار المپیک سی و سوم در قلب قاره اروپا و در مجاورت برج ایفل نتوانسته است تا صلح و آرامش را در تمام دنیا برقرار کند! سخنرانی معروف آدولف هیتلر در حافظه تاریخ ثبت شده است. آنجایی که در مراسم افتتاحیه بازیهای المپیک 1936 برلین با تشبیه رقابت های ورزشی به جنگ گفت: نبرد ورزشی و سلحشورانه برترین خصایص انسانی را بیدار می کند و رقابت کنندگان را از هم جدا نمی کند! بلکه در تفاهم و احترام آنها را متحد می کند، تا به اتحاد کشورها در سایه صلح کمک کند. به همین دلیل هم هست که مشعل المپیک نباید هرگز خاموش شود! اما در فاصله زمانی کمتر از 4 سال از صحبت های هیتلر، نه تنها صلح پایدار نماند، بلکه اتحاد برخی از کشورها در سایه جنگ در تقابل با برخی دیگر از کشورها برابر شد با آغاز جنگ جهانی دوم و این یعنی خاموش شدن مشعل بازیهای المپیک در سال های 1940 و 1944، اما براستی چرا؟ آیا ورزش این قدرت را ندارد؟ یا اساسا ماهیت صلح و ثبات را ندارد؟ قطعا پاسخ به هر دو مورد منفی است! ورزش ماهیت اصالت، صلح ، آرامش و اتحاد را دارد و صد البته از قدرت بالایی هم برخوردار است! قدرتی که حتی می تواند گلوله های سرب آتشین جنگ را سرد نموده و آنها را به مدالی خوش رنگ بدل نماید. تا به جای آنکه با نشستن بر قلب هر انسان، حیات را از او بگیرد، مدالی امید آفرین برای یک ملت باشد. در بسیاری از کشورهای جهان در ادوار مختلف بازیهای المپیک با کسب یک مدال در یک رشته ورزشی، رشد و توسعه آن رشته حتی باعث توسعه پایدار آن کشور نیز شده است! پس چرا سایه سرد و شوم جنگ بعضا این امیدآفرینی را به یاس تبدیل می کند؟ البته پاسخ تا حدودی مشخص است و کلیشه ای! سیاست زدگی ورزش به عنوان یک پدیده اجتماعی، طبیعتا آن را دچار یک خود زنی می کند. در جائیکه ورزش به ناچار برای حیات و توسعه خود نیاز به نفوذ و دخالت سیاسیون دارد تا از درون خورده شود و این یعنی زیست جهان ورزش با پدیده های دیگر متفاوت است.

توماس باخ رئیس کمیته بین المللی المپیک در پیام خود به مناسبت آغاز سال نو میلادی 2024 و در بخشی از آن اشاره به اتحاد، وحدت و صلح جهانی داشت که به نظر، یک آرزوی کلیشه ای، بیش نیست! باخ در این پیام گفت: المپیک پاریس نمادی از وحدت و صلح جهانی است. اما ظاهرا رئیس IOC فراموش کرده است که در عصر حاضر در گوشه، گوشه جهان، مردم از برخی خصومت ها، دشمنی ها و نفرت هایی که در زندگی خود با آن روبرو هستند، خسته و بیزار نشان می دهند! هر چند در مواقعی و به طور موقت شاهد آتش بس در زمان برگزاری بازیهای المپیک در برخی از ادوار آن بوده ایم، اما این کافی نیست. بلکه جهان بدنبال یک صلح پایدار است! بله، ورزش می تواند، به عنوان یک پدیده بزرگ و فراگیر اجتماعی بالاتر از سیاست، اقتصاد و دیگر موارد مورد نظر نقش آفرینی کند. نقش هایی همچون کمک به روابط صلح آمیز در جوامع بشری، ترویج حل مناقشه و برقراری صلح پایدار، کاهش فعالیت های جرم آمیز و … ورزش و فعالیت های مرتبط با آن می تواند به عنوان تله ای جذاب برای جذب افراد به مشارکت در آن استفاده تا وسیله ای شود برای ارتقا و آموزش مشارک کنندگان در زمینه های توسعه پایدار و ایجاد صلح. به امید آن روز.

https://vvarzesh.ir/?p=6011

دیدگاه خود را بنویسید