حاجیها با 94 سال سن هنوز مبارز می طلبد!

نود و چهار سال داشت. گوشش بدرستی نمی شنید و همین مسئله عاملی شده بود تا بلند، بلند حرف بزند. مدعی بود که هنوز هم با این سن و سال کسی نمی تواند مچ او را بخواباند. هر کس را که می دید او را دعوت به مبارزه می کرد. دخترش عصای دستش شده بود و کارهای پدر را انجام می داد. تکه کاغذی در دست داشت و حرفهایش را می نوشت و دخترش هم آنها را به مخاطب انتقال می داد و نفر مقابل هم می بایست با همین روش با او ارتباط برقرار می کرد. مشخص بود که گذشته پر فراز و فرودی داشته است. عکس 20 سالگی اش را نشان می داد که قهرمان مسابقات بدنسازی شده بود. بدنی که به گفته خودش با مواد تمام ارگانیک حال و روزش آن چنان شده بود که هر بیننده ای را به تحسین وا می داشت. توقع زیادی نداشت و تنها دنبال فضایی می گشت که در آن فضا حرمت او حفظ شود. با قد بلند و لباس اطو کشیده ای که بر تن داشت، از پیری و مشکلات آن می گفت. از اینکه به پیشکسوتان ورزش توجه نمی شود، گله مند بود! به همان حقوق بازنشستگی که می گیرد، راضی بود و می گفت: آدمی هر چه بیشتر داشته باشد طمعش هم بیشتر می شود و آنگاه است که شاید از مسیر درست خارج شود. اسمش هوشنگ، اما حکایت نام فامیلش شنیدنی بود. می گفت خیلی سال پیش نام فامیلش حاجیان پور تهرانی الاصل بوده است. که بعد از مدتی این نام فامیل به حاجیان پور تغییر می کند و باز پس از مدتی نام فامیلش حاجیها می شود، نام فامیلی که امروز نام کوچه ای در محله شهر ری است. هوشنگ حاجیها متولد هشتم خرداد ماه سال 1309 در شهر ری است. بدنساز بوده و در سن 20 سالگی در باشگاه استقلال قهرمان این رشته ورزشی شده است. تمایلی به نام بردن از هم دوره های خودش ندارد، چرا که تمامی هم دوره های او امروز دیگر در قید حیات نیستند و همین مسئله احساس بدی به او می دهد. انسانی خوش رو، خوش برخورد و مبادی آداب و از روابط عمومی بالایی هم برخوردار بود، بطوری که هر کس را که می دید در همان برخورد اول با او ارتباط برقرار و پای صحبت هایش می نشاند.

https://vvarzesh.ir/?p=7550

دیدگاه خود را بنویسید