
حرف های خوبی که ضمانت اجرا ندارد
وزیر ورزش و جوانان همین هفته در نشست وبیناری با مدیران کل استان ها باردیگر بر عزم وزارتخانه در برخورد با تعارض منافع و ممانعت از به کارگیری خویشاوندان در هیات های استانی و فدراسیون ها تاکید کرد. دنیا مالی مصرا از مدیران کل خواست اجازه ندهند اداره هیات ها در چنبره فامیل بازی گرفتار شود.
در سوی دیگر مناف هاشمی معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی وزارت ورزش و جوانان نیز در یک جلسه مهم بر لزوم ساماندهی حقوق و دریافتی روسای فدراسیون ها اشاره و بر ایجاد تعادل در این زمینه پای فشرده است. وی همچنین این نکته را یاد آوری کرده که وزارت ورزش با فدراسیون ها توافق نامه امضا کرده تا بخشی از بودجه را خودشان تهیه کنند.
توجه داشته باشید این اظهارات از سوی دو مقام ارشد یعنی وزیر ورزش و جوانان و معاون اداری و مالی وی بیان شده بنابراین انتظار می رود این دو بزرگوار پیوست ضمانت اجرایی این مطالب کاملا درست و منطقی را ارائه و برای اثبات ادعای خود از اهرم های فشاری که در دست دارند جهت تمشیت امور استفاده کنند.
وزیر ورزش و معاونین وی بهتر از هرکسی می دانند چه کسانی و کدام فدراسیون ها علی رغم تعارض منافع آشکار همچنان از این حربه در راستای تثبیت جایگاه خود استفاده می کنند. مسئولین ورزش خوب می دانند چه کسانی علاوه بر سقف حقوق، با عناوین دیگری چون اضافه کار،حق ماموریت و… ارقام قابل توجهی برای خود دست و پا می کنند. آنها حتی می دانند معدود افرادی که به اصطلاح از پست خود کنار گذاشته شده اند همچنان و با قدرت بیشتر در فدراسیون ها جولان می دهند و به کسی هم پاسخگو نیستند یا بهتر است گفته شود کسی دنبال پاسخگو کردن آنهانیست. در مورد جذب منابع مالی غیر از بودجه مصوب نیز همه می دانند این موضوع طی سال های طولانی از سوی مسئولین وقت ورزش مورد تاکید قرار گرفت اما در عمل جز معدودی از فدراسیون ها بقیه چشم شان همچنان به بودجه وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک بوده و اکنون نیز در به همان پاشنه می چرخد. برخی روسای فدراسیون ها در مورد جذب بودجه غیر دولتی اگر هم کاری کرده باشند همان لابیگری بوده که بتوانند از وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک بودجه بیشتری دریافت کنند. بنا براین عقد تفاهم نامه با فدراسیون ها و ملزم کردن آنان جهت جذب بودجه از بخش خصوصی همان اندازه محقق خواهد شد که تا به حال به منصه ظهور رسیده است.
مسئولین وزارت ورزش اگر سخن از تضاد منافع، کاستی های اساسنامه و آیین نامه انتخابات، دستمزد های نامتعارف و … به میان می آورند ابتدا باید عزم خود را در راستای اعمال حکمرانی جزم کرده باشند در غیر این صورت طرح موارد خوب اگر ضمانت اجرا نداشته باشد جامعه ورزش و افکار عمومی را قانع نخواهد کرد. مماشات در مورد امر بدیهی همچون کنار گذاشتن خویشاوندان و یا اعضای مجمع( خصوصا روسای هیات ها) از مسئولیت در فدراسیون ها امر دشواری نیست که آقایان این همه برای اجرای آن صغری و کبری می چینند. مسئولین ورزش چرا ترمز فدراسیونی که خود را تابع اساسنامه داخلی نمی داند و به هیچ قیمت حاضر نیست از قوانین اسناد بالادستی تبعیت کند بودجه دولتی می پردازند؟ وقتی مسئولین وزارت ورزش در برابر این بدیهیات دست به عصا هستند و اقدامی درخور انجام نمی دهند مسلما مدیران کل استان ها نیز برابر خویشاوندسالاری در هیات های استانی کاری از پیش نخواهند برد. اصلا چرا باید مدیران کل اجازه دهند هیات ها که عضو موثر مجمع محسوب می شوند در فدراسیون ها پست های فنی و اجرایی بپذیرند؟ هیاتی که در استان خود هزار کار نکرده دارد و فرصت رتق و فتق امور پیدا نمی کند چرا باید در فدراسیون پست بگید؟ اگر اسم این کار تعارض منافع نیست و پای بده بستان با رییس فدراسیون در میان نیست چه نام دیگری می توان بر آن نهاد؟
حاصل کلام اینکه آقایان مسئولین ورزش، یا به این حرف های خوبی که می زنید اعتفاد دارید که باید از یک جایی شروع کنید و اگر هم اعتقاد ندارید و صرفا جهت خالی نبودن عریضه مطرح می کنید در آن صورت رفته رفته اعتبار خود را در برابر افکار عمومی و جامعه ورزش از دست خواهید داد.