
: رویکردی ساختاری، فنی و سیاستمحور
در نظامهای ورزشی مدرن، توسعه ورزش ملی به شدت وابسته به عملکرد مؤثر ساختارهای میانی از جمله انجمنهای تخصصی و هیأتهای استانی است. این نهادها به عنوان بازوان اجرایی فدراسیونهای ورزشی، نقش محوری در پیادهسازی سیاستهای کلان، توسعه ورزش پایه، آموزش نیروی انسانی، برگزاری مسابقات و استعدادیابی علمی ایفا میکنند. مقاله حاضر با رویکردی علمی–تحلیلی، به واکاوی جایگاه ساختاری، عملکرد فنی و نقش راهبردی این نهادها در توسعه پایدار ورزش در سطح کشور میپردازد. روش پژوهش توصیفی–تحلیلی است و از منابع علمی داخلی و بینالمللی برای مقایسه تطبیقی استفاده شده است.
مطالعه حاضر نشان میدهد که انجمنها و هیأتهای استانی در صورتی میتوانند کارکرد مؤثر داشته باشند که از استقلال نسبی اجرایی، حمایت مالی پایدار، آموزش مستمر و زیرساخت فناورانه برخوردار باشند. همچنین یافتهها حاکی از آن است که عدم توجه به تقویت این نهادها منجر به تمرکزگرایی، ضعف در پرورش استعدادها، افت کیفیت آموزش مربیان و داوران، و ناتوانی در همگانیسازی ورزش در اقلیمهای مختلف خواهد شد. در پایان، راهکارهایی برای اصلاح ساختارهای اجرایی، تقویت منابع، ارتقاء تعاملات بیننهادی، و یکپارچهسازی نظام ارزیابی عملکرد ارائه شده است. نتایج این پژوهش میتواند مبنایی برای بازنگری در سیاستگذاری ورزش کشور با رویکرد عدالتمحور و توسعهپایدار باشد.
کلیدواژهها: انجمن ورزشی، هیأت استانی، توسعه ورزش، استعدادیابی، آموزش ورزشی، سیاستگذاری ورزشی
۱. مقدمه
در دنیای امروز، ورزش تنها یک فعالیت جسمانی یا رقابت حرفهای نیست؛ بلکه پدیدهای چندوجهی است که در توسعه انسانی، سلامت عمومی، اقتصاد، دیپلماسی، و فرهنگ عمومی نقش ایفا میکند. توسعه ورزش در سطح ملی، نیازمند ساختاری منسجم و چندلایه است که در آن، نهادهای میانی مانند انجمنهای تخصصی و هیأتهای استانی وظایف کلیدی در پیادهسازی سیاستهای کلان و تحقق اهداف محلی ایفا میکنند (فتحی، 1398).
ساختار ورزش در ایران، ترکیبی از تمرکز و تمرکززدایی است. از یک سو، سیاستها و خطوط راهبردی از سوی وزارت ورزش و جوانان و فدراسیونها تعیین میشوند و از سوی دیگر، اجرای این سیاستها به انجمنها، هیأتهای استانی، باشگاهها و مربیان محلی واگذار میشود. با وجود این ساختار، به دلایل متعددی از جمله نبود استقلال کافی، ضعف زیرساخت، عدم هماهنگی بیننهادی، و کمبود منابع مالی، بسیاری از این نهادهای میانی با چالشهایی اساسی مواجهاند.
در این مقاله، با هدف تبیین نقش دقیق، علمی و فنی این نهادها، به بررسی سه محور اصلی میپردازیم:
الف) ساختار حقوقی و اجرایی انجمنها و هیأتها،
ب) نقش فنی و تربیتی در آموزش و استعدادیابی،
ج) نقش سیاستی و چالشهای پیشرو در توسعه ورزش ملی.
رویکرد مقاله، تحلیلی–توصیفی است و دادهها بر پایه مطالعات منابع معتبر علمی داخلی و بینالمللی، تحلیل تطبیقی و مشاهدات میدانی گردآوری شدهاند.
۲. ساختار نهادی و جایگاه قانونی انجمنها و هیأتهای استانی
۲.۱ انجمنهای تخصصی
انجمنهای تخصصی ورزشی، بهعنوان نهادهایی غیردولتی و در عین حال تخصصمحور، یکی از عناصر کلیدی در ساختار نظام ورزش کشور به شمار میروند. این انجمنها غالباً در رشتههایی فعالیت میکنند که یا به دلیل گستردگی مخاطبان، تنوع رویدادها، یا حساسیتهای فنی نیازمند نهاد اجرایی متمرکز و مستقل از فدراسیون هستند. از منظر ساختاری، این انجمنها زیرمجموعه فدراسیونهای مربوطه محسوب میشوند، اما در بسیاری از موارد، بهویژه در حوزههای نوظهور، امدادی، ماجراجویانه یا محیطزیستی، ممکن است بهصورت مستقل و با مجوز رسمی از وزارت ورزش و جوانان فعالیت کنند (Karimi & Shadmehr, 2021) .
این انجمنها با استفاده از ظرفیت نیروهای متخصص، ورزشکاران پیشکسوت، داوطلبان حرفهای و کادر علمی، میتوانند نقشهای مختلفی از جمله سیاستگذاری، برنامهریزی و اجرای برنامههای فنی و آموزشی را بر عهده بگیرند. وظایف آنها شامل تدوین تقویم سالانه مسابقات و رویدادهای آموزشی، بهروزرسانی آییننامههای فنی و داوری، برنامهریزی آموزش مربیان و داوران بر اساس استانداردهای بینالمللی، و توسعه ارتباطات بینالمللی با انجمنها و فدراسیونهای جهانی است. همچنین این انجمنها در زمینه ترویج فرهنگی رشتههای ورزشی، ایجاد کمپینهای اجتماعی، و برگزاری برنامههای مشارکتی فعالیت دارند.
از سوی دیگر، انجمنهای تخصصی نقش مهمی در تأمین منابع مالی و توسعه پایدار رشتههای ورزشی ایفا میکنند. آنها با جذب اسپانسر، برگزاری دورههای آموزشی تجاری و مشارکت در نمایشگاهها و رویدادهای عمومی، فرصتهای درآمدی ایجاد میکنند که به تقویت و ارتقاء ورزش تخصصی کمک مینماید. الگوهای موفق جهانی نشان میدهد که این نهادها به عنوان رابطی میان بخشهای دولتی و خصوصی، کارآمدی سیاستهای کلان ورزشی را در سطح اجرایی افزایش میدهند؛ برای مثال در کشورهایی چون آلمان و استرالیا، بخش عمده مدیریت ورزشهای خاص و ماجراجویانه از طریق انجمنهای تخصصی صورت میگیرد و توسعه این رشتهها با رویکرد مشارکتی و مردمیسازی تحقق مییابد (Ahmadi, 2020).
در ایران نیز تجربه انجمنهای موفقی مانند انجمن نجات غریق، انجمن جتاسکی و انجمن کوهنوردی نشان داده است که استقلال اجرایی، دسترسی به منابع انسانی متخصص و حمایت فنی، از عوامل کلیدی در ارتقاء کمی و کیفی این رشتههاست. با این حال، مداخلات بیش از حد فدراسیونها، نوسانات بودجه، کمبود حمایت قانونی و محدودیت در ارتباطات بینالمللی، از جمله چالشهایی است که عملکرد این نهادها را محدود کرده است. به طور کلی، اگر انجمنهای تخصصی به عنوان بازوهای فکری و اجرایی مستقل شناخته شده و ابزارهای لازم برای فعالیت مؤثر در اختیارشان قرار گیرد، میتوانند نقش مهمی در تحول ورزش ملی، توسعه رشتههای نوظهور و ارتقاء جایگاه بینالمللی ورزش کشور ایفا کنند.
2.2 هیأتهای استانی
هیأتهای ورزشی استانی بهعنوان بازوان اجرایی فدراسیونهای ملی در سطوح منطقهای و محلی، نقشی حیاتی در تحقق اهداف کلان ورزش کشور ایفا میکنند. این نهادها بهگونهای طراحی شدهاند که ضمن تبعیت از سیاستهای فدراسیونهای مرکزی، بتوانند برنامهها، مسابقات، آموزشها و فرآیندهای استعدادیابی را با توجه به شرایط اقلیمی، اجتماعی، فرهنگی و زیرساختی هر استان بومیسازی و اجرا نمایند (رضایی، ۱۳۹۹). در واقع، هیأتهای استانی نخستین نقطه تماس جامعه محلی با ساختار رسمی ورزش کشور هستند و میتوانند در ارتقای سطح مشارکت عمومی، عدالت ورزشی و شناسایی استعدادهای منطقهای نقشآفرینی مؤثر داشته باشند.
از منظر ساختاری، هر هیأت استانی تحت نظارت فدراسیون مربوطه و اداره کل ورزش و جوانان استان فعالیت میکند و معمولاً متشکل از رئیس منتخب، نایبرئیس، دبیر، خزانهدار و مسئولان کمیتههای تخصصی همچون آموزش، مسابقات، داوری، بانوان، امور شهرستانها و استعدادیابی است. این ساختار موجب میشود که هیأتها بهعنوان حلقه اتصال بین فدراسیونهای ملی و باشگاههای محلی، مدارس، دانشگاهها و نهادهای مدنی استان عمل کنند (طالبی، ۱۴۰۱). در بسیاری از موارد، این نهادها نقش مهمی در شناسایی و هدایت ورزشکاران نخبه از سطح محلی به سطح ملی ایفا میکنند.
کارکردهای هیأتهای استانی بسیار متنوع و چندلایه است. این وظایف شامل برنامهریزی و اجرای تقویم سالانه رقابتها، سازماندهی اردوهای استانی، آموزش مربیان و داوران، مستندسازی عملکرد ورزشکاران، همکاری با نهادهای عمومی برای توسعه ورزش همگانی و قهرمانی، و جلب حمایت مالی از منابع غیردولتی مانند اسپانسرها، شهرداریها و خیرین ورزشی میشود. این هیأتها بهویژه در استانهای کمتر برخوردار، با اتکا به خلاقیت مدیریتی و ظرفیتسازی در جوامع محلی، توانستهاند الگوهای موفقی برای رشد متوازن ورزش ارائه دهند (سلیمانی، ۱۴۰۰).
از منظر فنی، هیأتها مسئولیت مستقیمی در فرآیند استعدادیابی دارند. آنها با برگزاری تستهای مهارتی، ارزیابیهای بدنی و روانی، اردوهای انتخابی و مسابقات مرحلهای، میتوانند استعدادهای بالقوه را شناسایی و به سطوح بالاتر ارجاع دهند. در این زمینه، تقویت کمیتههای تخصصی استعدادیابی و آموزش، همکاری با دانشگاهها و پژوهشگران علوم ورزشی، و بهرهگیری از ابزارهای فناوریمحور از جمله راهکارهای کلیدی در ارتقاء کیفیت عملکرد آنهاست. به علاوه، هیأتهای استانی در شرایط بحرانی مانند حوادث طبیعی، بیماریهای واگیردار یا رویدادهای خاص ورزشی، نقشی تعیینکننده در مدیریت رویدادها، حفظ ایمنی و پایداری عملیات اجرایی دارند.
با توجه به گستردگی جغرافیایی و تنوع فرهنگی ایران، تمرکززدایی در ساختار ورزش کشور و واگذاری اختیارات بیشتر به هیأتهای استانی، میتواند زمینهساز ارتقاء اثربخشی برنامههای توسعه ورزش، توزیع عادلانه منابع، و جلوگیری از تمرکز تصمیمگیری در پایتخت شود (مهدویکیا، ۱۴۰۰). بهویژه در شرایط کنونی که ورزش ایران با چالشهایی نظیر کمبود بودجه، مهاجرت نخبگان و ضعف در زیرساختهای پایه مواجه است، تقویت این نهادهای میانی میتواند نقش راهبردی در حفظ و توسعه سرمایههای انسانی ایفا کند.
در مجموع، هیأتهای استانی ستونهای اصلی توسعه افقی ورزش در کشور هستند. چنانچه این نهادها از نظر مالی، ساختاری، فنی و حقوقی تقویت شوند، نهتنها در مسیر رشد پایدار ورزش ملی مؤثر خواهند بود، بلکه موجب ارتقاء مشارکت عمومی، بازتوزیع فرصتها در اقلیمهای گوناگون و افزایش کارآمدی نظام ورزش کشور خواهند شد.
۳. نقش فنی در رشد ورزش ملی
رشد و توسعه ورزش ملی ارتباط مستقیمی با ارتقاء سطح فنی ورزشکاران، مربیان و داوران دارد. هیأتهای استانی و انجمنهای تخصصی به عنوان ستونهای اصلی نظام ورزش، با ایفای نقشهای فنی میتوانند کیفیت و کمیت ورزش کشور را بهبود بخشیده و با بهروزرسانی مستمر فرایندهای آموزشی، استعدادیابی و برگزاری رقابتها، زمینه رشد پایدار ورزش ملی را فراهم کنند.
یکی از مهمترین وظایف فنی این نهادها، طراحی و اجرای نظامهای استعدادیابی علمی و هدفمند است که با استفاده از شاخصهای تخصصی و ابزارهای پیشرفتهای همچون آزمونهای آنتروپومتریک، سنجشهای فیزیولوژیکی و تحلیل عملکرد دیجیتال انجام میشود (Ahmadi, 2020). هیأتها با داشتن ارتباط مستقیم و مستمر با جامعه محلی، مدارس و مراکز آموزشی، موقعیتی منحصر به فرد برای شناسایی و هدایت استعدادهای نوظهور دارند که میتواند سرمایهای ارزشمند برای ورزش کشور باشد.
همچنین، آموزش و تربیت مربیان و داوران از دیگر محورهای کلیدی نقش فنی است. کیفیت این آموزشها تأثیر مستقیم بر عملکرد ورزشکاران دارد و هیأتها و انجمنها باید با طراحی برنامههای آموزشی بر اساس استانداردهای بینالمللی و بهروزرسانی مداوم محتوا، مهارت و دانش کادر آموزشی خود را ارتقاء دهند. برگزاری کارگاههای تخصصی، دورههای آنلاین و بهرهگیری از تجربیات مربیان برجسته جهانی به افزایش سطح حرفهایگری کمک شایانی میکند (Karimi & Shadmehr, 2021) .
علاوه بر آموزش، برگزاری مسابقات استاندارد و تحلیل فنی عملکرد ورزشکاران از اهمیت بالایی برخوردار است. مسابقات نه تنها زمینه رقابت را فراهم میآورند، بلکه بستری برای ارزیابی مهارتها و شناسایی نقاط قوت و ضعف ورزشکاران هستند. استفاده از فناوریهای نوین در داوری، ثبت دادهها و آنالیز مسابقات امکان ارائه بازخورد علمی و تدوین برنامههای تمرینی دقیق و هدفمند را فراهم میکند (رضایی، ۱۳۹۹).
همکاریهای پژوهشی و فناورانه نیز نقش مکملی در توسعه فنی ورزش دارد. ارتباط مستمر با مراکز علمی، دانشگاهها و پژوهشگاهها موجب انتقال دانش نوین و بهکارگیری فناوریهای پیشرفته در زمینههای مختلف از جمله تمرینات ورزشی، تغذیه، روانشناسی و بازتوانی میشود. ایجاد بانکهای اطلاعات ورزشی و استفاده از سیستمهای مدیریت داده به برنامهریزی بهینهتر و ارتقاء کیفیت فرایندهای فنی کمک میکند (مهدویکیا، ۱۴۰۰).
در نهایت، توسعه ورزش همگانی و ایجاد زیرساختهای فنی استاندارد در سطوح مختلف جغرافیایی از ضرورتهای رشد جامع ورزش ملی است. هیأتهای استانی با ترویج فرهنگ فعالیت بدنی، آموزش اصول اولیه ورزش و ایجاد امکانات ورزشی مناسب، بستری فراهم میکنند که علاوه بر کشف استعدادهای جدید، سلامت عمومی جامعه را نیز ارتقاء دهد.
نقش فنی هیأتها و انجمنها در توسعه ورزش ملی، ترکیبی از وظایف آموزشی، پژوهشی، مدیریتی و اجرایی است که نیازمند برنامهریزی دقیق، تأمین منابع مالی کافی، حمایتهای دولتی و مشارکت فعال بخش خصوصی میباشد. تقویت این جنبهها و بهرهگیری از فناوریهای نوین، کلید موفقیت ورزش ملی و حضور مقتدرانه در عرصههای بینالمللی خواهد بود.
فرایند استعدادیابی زمانی اثربخش خواهد بود که دادهمحور، علمی، منطقهای و هدفمند باشد. هیأتهای استانی در خط مقدم ارتباط با باشگاهها، مدارس، آموزشگاهها و مناطق روستایی قرار دارند و از این رو توانایی ایجاد شبکههای استعدادیابی گسترده را دارند. ابزارهای مدرن مانند سیستمهای ردیابی عملکرد، تستهای آنتروپومتریک، آزمونهای روانی و ارزیابی مهارتی باید در این فرآیند به کار گرفته شوند (Ahmadi, 2020) .
۵. چالشها و موانع ساختاری
نهادهای میانرده ورزشی مانند انجمنهای تخصصی و هیأتهای استانی با وجود نقش حیاتی در توسعه ورزش ملی، با مجموعهای از چالشها و موانع ساختاری مواجهاند که میتواند توانمندی و کارآمدی آنها را محدود کند. بررسی دقیق این موانع، زمینهساز اتخاذ راهکارهای هدفمند و سیاستهای اصلاحی خواهد بود.
یکی از مهمترین چالشها، کمبود بودجه پایدار است. بسیاری از این نهادها به شدت به منابع مالی دولتی وابسته هستند که معمولاً محدود و ناپایدار است و سازوکار مؤثری برای جذب منابع مالی غیردولتی، از جمله اسپانسرها و سرمایهگذاران بخش خصوصی، در ساختار آنها وجود ندارد. این کمبود منابع، توان اجرایی و کیفیت برنامههای آموزشی، رقابتی و توسعهای را به شدت کاهش میدهد و مانع از تحقق اهداف بلندمدت میشود (Karimi & Shadmehr, 2021).
موازیکاری نهادی یکی دیگر از مشکلات جدی است که در نظام ورزش کشور به چشم میخورد. دخالت نهادهای غیرورزشی و حتی در برخی موارد، سازمانهای دولتی فاقد تخصص کافی در حوزه ورزش، باعث ایجاد همپوشانی وظایف، سردرگمی در مسئولیتها و کاهش بهرهوری میشود. این مسئله نه تنها باعث اتلاف منابع میگردد، بلکه موجب کاهش انگیزه و انسجام در میان فعالان ورزشی میشود و فرآیند تصمیمگیری و اجرا را پیچیدهتر میسازد.
ضعف زیرساختهای دیجیتال و فناوری اطلاعات، چالش مهم دیگری برای این نهادهاست. نبود سامانههای یکپارچه و جامع برای ثبت عملکرد ورزشکاران، پایش روند استعدادیابی، مدیریت مسابقات و ارائه آموزشهای آنلاین، باعث میشود که بسیاری از فرآیندهای کلیدی به صورت سنتی، غیرشفاف و ناکارآمد انجام شود. این امر از توانمندی نهادها در بهرهبرداری از دادهها و تحلیل علمی برای ارتقاء عملکرد میکاهد و ارتباط با جامعه ورزشکاران و مخاطبان را محدود میسازد (Ahmadi, 2020) .
تمرکزگرایی در سیاستگذاری و ضعف استقلال اجرایی نیز یکی از موانع ساختاری مهم به شمار میرود. بسیاری از هیأتها و انجمنها به دلیل ساختارهای متمرکز و نظارتهای سختگیرانه، امکان برنامهریزی و تصمیمگیری مستقل در سطح محلی و منطقهای را ندارند. این مسئله موجب کاهش انعطافپذیری در انطباق برنامهها با ویژگیهای خاص هر استان یا رشته ورزشی شده و عملاً مانع از توسعه متوازن و پاسخگویی به نیازهای محلی میگردد (مهدویکیا، ۱۴۰۰).
ضعف در ارتباط علمی و پژوهشی با دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی نیز چالشی است که به چشم میخورد. عدم وجود پیوند موثر میان هیأتها و انجمنها با مراکز تربیتبدنی، علوم انسانی و پژوهشگاههای تخصصی باعث میشود که بسیاری از تصمیمات فنی و توسعهای فاقد پشتوانه علمی و تحقیقات کاربردی باشند. این فقدان تعامل موجب میشود که فرصتهای بهبود مستمر و نوآوری در حوزههای مختلف از جمله استعدادیابی، آموزش و فناوریهای ورزشی به درستی شناسایی و به کار گرفته نشوند.
در مجموع، غلبه بر این چالشها مستلزم اتخاذ رویکردهای نوین مدیریتی، اصلاح ساختارهای نهادی، توسعه زیرساختهای فناوری اطلاعات، تقویت استقلال اجرایی و ارتقاء تعاملات علمی–پژوهشی است. تنها در چنین شرایطی است که انجمنها و هیأتهای استانی میتوانند به طور مؤثر و پایدار نقش خود را در توسعه ورزش ملی ایفا کنند و پاسخگوی نیازهای روزافزون ورزشکاران و جامعه ورزشی کشور باشند.
۶. پیشنهادات سیاستمحور
برای غلبه بر چالشها و موانع ساختاری که در بخشهای پیشین مطرح شد و تسهیل مسیر توسعه پایدار ورزش ملی، تدوین و اجرای راهکارهای سیاستمحور ضروری به نظر میرسد. در این راستا، پیشنهادهای زیر میتواند نقش تعیینکنندهای در ارتقاء کارآمدی و اثربخشی انجمنها و هیأتهای استانی ایفا کند.
اولاً، تدوین برنامه عملیاتی پنجساله توسعه هیأتها و انجمنها با تعریف شاخصها و سنجههای قابل ارزیابی، امری حیاتی است. این برنامه باید مبتنی بر تحلیل دقیق وضعیت موجود، چشماندازهای واقعبینانه و اهداف کمی و کیفی مشخص باشد تا مسیر حرکت نهادهای ورزشی را به صورت شفاف و منظم هدایت کند. همچنین نظارت مستمر بر اجرای برنامه و بازخوردگیری از عملکرد، باعث اصلاح به موقع و ارتقاء مستمر خواهد شد.
ثانیاً، تقویت استقلال مالی این نهادها با اعطای اختیار قانونی برای جذب اسپانسرها، عقد قراردادهای تجاری و فروش خدمات آموزشی و مشاورهای ضروری است. این اقدام، علاوه بر افزایش منابع مالی پایدار، انگیزههای لازم برای خلاقیت مدیریتی و توسعه برنامهها را فراهم میآورد و از وابستگی صرف به بودجه دولتی جلوگیری میکند. چارچوبهای حقوقی و نظارتی باید به گونهای طراحی شوند که تعادل میان استقلال مالی و شفافیت عملکرد حفظ شود.
ثالثاً، الزام به ایجاد و بهرهبرداری از سامانه جامع دیجیتال ملی برای مدیریت فرایندهای آموزشی، برگزاری مسابقات و ارزیابی عملکرد ورزشکاران از دیگر ضرورتهای راهبردی است. این زیرساخت فناورانه امکان دسترسی آسان به دادههای دقیق، شفافیت در روندها، تحلیلهای علمی و تسهیل ارتباطات میان ذینفعان را فراهم میآورد و نقش مهمی در ارتقاء کیفیت تصمیمگیری و برنامهریزی ایفا میکند.
رابعاً، حمایت قانونی از انجمنهای تخصصی مستقل، به ویژه در رشتههایی که ماهیت امدادی، محیطزیستی یا تفریحی دارند، باید در اولویت قرار گیرد. این حمایت میتواند شامل اعطای مجوزهای قانونی، تسهیل در فرآیندهای اداری، و تضمین استقلال فنی و اجرایی باشد تا این انجمنها بتوانند با آزادی عمل بیشتر به توسعه رشتههای خاص بپردازند و نقشهای مکمل و تکمیلی خود را در نظام ورزش ایفا کنند.
در نهایت، ایجاد ساختارهای مستمر و رسمی ارتباط میان هیأتها و دانشگاهها و مراکز پژوهشی، به منظور بهرهگیری از ظرفیتهای علمی، آموزشی و فناوری، از اهمیت ویژهای برخوردار است. این همکاریها میتواند در قالب پروژههای مشترک تحقیقاتی، کارگاههای آموزشی تخصصی، توسعه فناوریهای نوین و انتقال دانش به ورزشکاران و مربیان، به بهبود مستمر کیفیت و کارآمدی فعالیتهای ورزشی منجر شود.
اجرای این پیشنهادات نه تنها به رفع موانع ساختاری کمک خواهد کرد، بلکه زمینهساز توسعه متوازن، علمی و پایدار ورزش ملی خواهد بود و باعث افزایش مشارکت اجتماعی و ارتقاء جایگاه بینالمللی ورزش کشور میشود.
۷. نتیجهگیری
مطالعه حاضر به وضوح نشان میدهد که توسعه پایدار، متوازن و عادلانه ورزش ملی بدون تقویت و ارتقاء ساختارهای میانردهای همچون انجمنهای تخصصی و هیأتهای استانی، عملاً غیرممکن یا بسیار کند و ناکارآمد خواهد بود. این نهادها به عنوان بازوان اجرایی و فنی فدراسیونها، با ایفای نقشهای کلیدی در آموزش، برگزاری رقابتها، استعدادیابی هدفمند، تعاملات بینسازمانی و برنامهریزی منطقهای، میتوانند موتور محرکه اصلی توسعه ورزش در کشور باشند.
ارتقاء ساختاری، فنی و حمایتی این نهادها، زمینهساز تحولی بنیادین در نظام ورزش کشور خواهد شد؛ تحولی که علاوه بر ایجاد عدالت فضایی و توزیع عادلانه فرصتها در سراسر مناطق جغرافیایی، موجب بهبود کیفیت عملکرد ورزشکاران و تیمها در سطوح ملی و بینالمللی نیز میشود. تمرکززدایی از سیاستگذاری و تفویض اختیارات به نهادهای محلی، رویکردی اثربخش است که در بسیاری از کشورهای موفق ورزشی به عنوان عامل کلیدی توسعه شناخته شده است.
در بستر شرایط ایران، انجمنهای تخصصی و هیأتهای استانی نقش مهمی در شبکه اجرایی ورزش دارند که اگر با حمایتهای قانونی، مالی و فنی مناسب همراه شوند، قادر خواهند بود سهم بسزایی در پیشبرد اهداف کلان ورزش کشور ایفا کنند (مهدویکیا، ۱۴۰۰). بررسیها و تحلیلهای این مقاله بر اهمیت بهرهگیری از این ظرفیتهای ساختاری تأکید دارد و پیشنهاد میکند که سیاستگذاران و مدیران ورزش ملی توجه ویژهای به تقویت این حلقههای میانی داشته باشند تا زمینه رشد پایدار و عادلانه ورزش کشور فراهم شود.
منابع (APA Style)
• Ahmadi, M. (2020). The Role of Regional Sports Bodies in National Talent Development. Tehran University Press.
• Karimi, A., & Shadmehr, R. (2021). Policy Transfer in Sports Development: A Case Study of Iran. Journal of Sports Management, 12(2), 65–84.
• رضایی، س. (1399). تحلیل نقش هیأتهای ورزشی در استعدادیابی ورزشکاران نوجوان. فصلنامه تربیتبدنی و علوم ورزشی، 21(1)، 45-60.
• طالبی، ن. (1401). ارزیابی عملکرد مسابقات قهرمانی استانی با رویکرد توسعه فنی. مجله فنی ورزش ایران، 8(3)، 19-34.
• فتحی، م. (1398). ساختار حقوقی و اجرایی فدراسیونهای ورزشی و جایگاه انجمنها. دانش حقوق ورزشی، 5(2)، 72-88.
• مهدویکیا، ر. (1400). بررسی ساختار تمرکززدایی در نظام ورزش ایران و کشورهای توسعهیافته. پژوهشنامه سیاستگذاری ورزشی، 9(4)، 13–29.
• سلیمانی، ج. (1400). مشارکت محلی در توسعه ورزش استانها: مطالعه موردی شهرداریها. مطالعات راهبردی ورزش ایران، 7(2)، 101-117.