
ریشه اتفاقات استادیوم ورزشی در بيرون از آن است!
نام: محمد رضا
نام خانوادگی: تهرانی
شغل: دبیر ریاضی، فرهنگی بازنشسته
شغل حال حاضر: مدیر جمعیت حامیان هواداران فوتبال ایران
تاریخ تولد :۱۳۲۱/۸/۲۲
متاهل : دارای یک پسر بنام شاهين
با یکی از چهره های ماندگار تاریخ ورزش ایران يعني محمدرضا تهرانی حامی تماشاگران فوتبال بیشتر آشنا شویم.
او که در دوران کودکی به ورزش های بومی و محلی علاقمند بود، پله های ترقی را از باشگاه بزرگ شاهین و زیر نظر مرحوم اکرامی و تحت عنوان گرامیداشت حامیان فوتبال تا زمان منحل شدن شاهین طي کرد.
او در مقطعی که مرحوم برومند در باشگاه بزرگ پرسپولیس مسئوليت داشت او هم در کنارش با پرسپوليس همکاری داشت.
او همیشه و در هر شرایطی عاشق تماشاگران فوتبال است و با آنهایی که به تماشاگران فهیم و عاشق فوتبال اوباش میگویند، هرگز سر سازش نداشته و ندارد.
محمد رضا تهرانی می گوید: هر اتفاقی كه بر روی سکوها، چه مربوط به آقایان و چه مربوط به خانم ها می افتد، ریشه آن در بیرون از استادیوم هاي ورزشی است!
او همیشه به موانع و مشکلات تماشاگران فوتبال توجه خاصي را نشان داده است.
او حرف ديگران را خوب گوش میدهد و سپس در عمل وارد ناهنجاري های فوتبال میشود.. نهاد مردمي جمعيت حاميان هواداران فوتبال که با امضای وزیر کشور و با اساسنامه معتبر فعالیت می کند، از مرگ یک تماشاگر ملوان در بازی با سپاهان سخت متاثر است و میگوید: چرا آن دو دستگاه
آمبولانسي که در محل حادثه حاضر بودند هیچ کاری را انجام ندادند! اتفاق ناگواري كه فدراسیون فوتبال هم باید پاسخگوي آن باشد. وقتی از محمد رضا تهرانی در مورد فرهنگ سازی ورزشگاه ها سوال کرديم او اين چنين جواب داد: تا زماني كه بازیکنان، مربیان و … مسائل فرهنگی را رعایت نکنند و تا عدالت واقعي در استاديوم ها اجرا نشود، همچنان صدای بی اخلاقی ها و اعتراضات بر روی سکوي ورزشگاه ها حاکم و شنيده خواهد شد!
وی میگوید در شاهین هم که با مرحوم اکرامی بودم شعار اخلاق، درس، ورزش بر هر چیز ديگري اولویت داشت.
سوال دیگری که پرسیديم این بود:
آیا شما هم مایل هستید در امور اعزام آمبولانس با فدراسیون فوتبال همکاری کنید؟
محمد رضا تهرانی تاکید داشت. ما با فدراسیون فوتبال مكاتبه کرده ایم، که یک پزشک و یک دستگاه آمبولانس تحت نظر امور پزشکی فدراسیون با ما همکاری داشته باشد، که متاسفانه هنوز جواب نامه ما را هم دوستان نداده اند!
ایشان گفت: هر اتفاق ناخوشایندی که در ورزشگاهها رخ میدهد، بلافاصله انگشت اتهام به سوی تماشاگران دراز و به آنها لقب تماشاگرنما میدهند! و هیچ ارگانی هم نیست که از این قشر عاشق فوتبال دفاع کند!
محمدرضا تهرانی پیشكسوت رسانه ورزشی در معرفی خود گفت: من متولد آبان ۱۳۲۱ در شهر بابل هستم. در مدرسه انشای خوبی داشتم و از همان بچگی به ورزش علاقمند بودم. با همان سن كم مطالب ورزشی می نوشتم و برای روزنامه كیهان ورزشی در تهران پست می كردم. برای ادامه تحصیل در دبیرستان زاگرس به تهران آمدم. بیش از ۴۰ سال از عمرم به عنوان معلم صرف تعلیم و تربیت فرزندان این مرز و بوم شد و نویسندگی ورزشی كردم. قبل از انقلاب در صفحات ورزشی روزنامه صبح و آیندگان مطلب فرهنگی و ورزشی می نوشتم. در آن زمان روزنامه ورزشی تخصصی وجود نداشت ولی چون مطالب ورزشی جذاب بود و باعث افزایش تیراژ می شد روزنامه ها یك چهارم یا نصف صفحات خود را به ورزش اختصاص می دادند. بعد از انقلاب روزنامه صبح و آیندگان به صبح و آزادگان و سپس به ابرار تغییر نام داد كه در آنجا مشغول به كار بودم. از سال ۵۹ تا ۷۰ به عنوان مسئول صفحه ورزشی اطلاعات و همزمان به مدت ۶ سال قائم مقام هفته نامه دنیای ورزش بودم. همزمان در كارهای اجرایی و ورزشی باشگاه شاهین، فدراسیون فوتبال، اتحادیه فوتبال، سازمان لیگ، هئیت فوتبال استان تهران و جمعیت حامیان و هواداران فوتبال و تیم های ملی انجام وظیفه كرده ام. از سال ۷۰ تا كنون در هفته نامه “شما” به عنوان مسئول ورزش مشغول به كار هستم. وقتی وارد این هفته نامه شدم در اولین جلسه استاد عسکراولادی توصیه های فوق العاده پر بار و آموزنده اي به بنده داشتند. از جمله اینكه “شغل شما قابل احترام و شریف است و این به خاطر قلمی است كه در دست دارید چون خداوند به قلم سوگند خورده است. اول باید به آن هدف و رسالت ایمان داشته باشید و بعد برنامه ریزی كنید. سر لوحه كارتان باید حمایت از منافع ملی و عمومی باشد”. تمام سعی من در این نیم قرن كار مطبوعاتی این بود كه از اصولم تخطی نكنم. قشر زحمت كش و شرافتمند مطبوعات نباید دغدغه امنیت شغلی، رفاه و معیشت، آزادی نوشتن و ارتقای دانش نوین را داشته باشند و جز وظایف انجمن خبرنگاران و نویسندگان ورزشی است كه این مسائل را براي آنها برطرف كند. در روزنامه اطلاعات ستون طنزی داشتم به نام حكایت آقا بزرگ كه یك بار در مورد مرحوم پرویز دهداری مطلبی نوشتم ولی بعد پشیمان شدم و از ایشان عذرخواهی كردم.
تهرانی در ادامه در مورد یكی از زیباترین خاطرات اش بیان كرد: كاظم رحیمی از بازیكنان شاهین قم هم بازی حاج احمد خمینی بود. اوایل انقلاب رحیمی مدیريت باشگاه شاهین را بر عهده داشت و من هم به عنوان دستیار دعوت بکار شدم. بخاطر دوستی رحیمی با حاج احمد آقا ،همگی تقاضای دیدار خصوصی با امام را کردیم، حاج احمد آقا پرسید: تیم شاهین در چه رده ای از جدول فوتبال قرار دارد؟ كه ایشان جواب دادند: در جاي پنجم جدول رده بندي، و ایشان گفتند هر وقت قهرمان شدید و جام گرفتید برای ملاقات هماهنگ می کنم! بازیکنان به شوق ملاقات با امام هم قسم شدند. و تلاش کردند و آن سال هم شاهین در ضربات پنالتی قهرمان جام حذفي كشور شد!
وعده ملاقات با امام ۱۶ اسفند ماه ۱۳۶۰ تعیین شد.
محمد رضا تهرانی پیشنهاد داد غیر از بازيكنان تیم شاهین تعدادی از بازیکنان دو تيم پرسپولیس و استقلال هم در اين سفر حاضر باشند!
علی پروین، محمد دادکان، محمد مایلی کهن، رحیم یوسفی، عباس کارگر، سعید مراغه چیان، غلامرضا فتح آبادی، محمد نصیری وزنه بردار و ۰۰۰۰۰۰۰ از جمله این افراد بودند. صبح زود با شوق فراوان وارد جماران شدیم. آنجا یک منزل ۱۴۰ متری ولی جذاب و باصفا بود. خود امام در تراس بدون عبا و عمامه با صلابت نشسته بودند. ما پس از حضور و پس از آن به شوق در آغوش کشیدن امام همگی در اتاق نشستیم. و امام آن جمله معروف را آنجا به زبان آوردند. من ورزشکار نیستم، اما ورزشکاران را دوست دارم.