
سفر بخير آقاي وزير؟!
کیومرث هاشمی با حضورش در وزارت ورزش یک مرامنامه نانوشته را به خانواده ورزش بخصوص دست اندرکاران از روسای فدراسیونها تا معاونین خود و مدیران ستادی و کارکنان ترسیم کرد که سرلوحه آن بر راستی و درستی اخلاق مداری شایسته سالاری ( تا حد ممکن ) و تکیه بر نیروهای درون تشکیلات ورزش استوار است . ناهمواری های زیادی طی دو دهه اخیر بر ورزش ایجاد شده که برای ترمیم کامل آن یک اراده آهنین و فرصتی ده ساله با مشاوران و معاونان و مدیران زبده و وفادار می خواهد .البته طی همین مدت چند ماهه تکلیف بلاتکلیف بیش از ۱۵ فدراسیون را با کدخدا منشی و تدبیر و ملاطفت روشن کرده و تهدیدهای بین المللی را از ورزش دور ساخته و باید توجه داشت که نیروهایی که از بلبشو خوب بهره می گیرند در چنین سیستمی نهان و آشکار به ریشه می زنند و از بیرون هم دستگاههایی هستند که بواسطه جذابیت و محبوبیت ورزش بیکار نمی نشینند و فشارهایی بر وزیر وارد می کنند . با همه اینها آرامش نسبی بر وررش حاکم شده اگر چه در چند پست کلیدی مثل معاونت حقوقی و مجلس، معاونت فرهنگی و همگانی و برخی فدراسیونها بلاتکلیفی همچنان خاکم است ولی نیت وزیر مشخص و روشن است که چه می خواهد و به کدام سو می رود .یا وحود این متاسفانه برخی از افراد داخلی که با شرایطی مشخص سرپرستی فدراسیونها را بر عهده گرفتند از حسن نیت وزیر سو برداشت کردند و به زعم خود قانون را خواستند دور بزنند اما وزیر ایستاد و متذکر شد که به حکمخود نگاه کنید بعد سربلند کنید .پس شخص وزیر بعد از این باید در انتخاباتی از این دست خیلی دقت کند چون وقتی وفادارترین ها که بعضا طرد شده ورزش هم هستند به فکر فرصت طلبی هستند، از یک سوی دیگر طبیعی است که برخی ها از بودجه فدراسیون ملی برای مقاصد شخصی خود در پست های بیشتر تشریفاتی آسیایی و جهانی هرینه می کنند و ابنجا از جناب هاشمی تقاضا داریم گروهی مستقل را مامور رسیدگی به هزینه های این دوستان کنند چون قرار نیست با بودجه مملکت قالیچه های چند صد میلیونی و زعفران و پسته و دلارهای ۷۰ هزار تومانی تانخورده هدیه بدهند تا پستی و عنوانی بگیرند و جاپای خود را در داخل محکم کنند. بیشتر تلاش این حضرات برای بزرگ جلوه دادن خود و محکم کزدن پایه های صندلی داخلی است وگرنه هیچ، تاکید مبکنم هیچ آورده ای پست های بینالمللی برای ورزش ما نداشته و نخواهد داشت چون پست درست و حسابی را به مدیران ما نمی دهند . حتی ریاست و دبیرکلی کنفدراسیون های آسیایی که بسیار حائز اهمیت است زمانی مثمر به فایده است که بودجه مستقل از همان درآمد آسیایی خود داشته باشند و همانند دبیرکلی وحید مرادی و علی مرادی در کنفدراسیون های شنا و وزنه برداری آسیا طی دهه ۸۰ تا اوایل نود حقوق ماهیانه دریافت کنند نه اینکه از بودجه فدراسیون بزنند تا یک پست ریاست فلان کمیته یا نایب ربیسی غرب آسیا و …را بدست آورند که در این اوضاع و احوال هیچگونه توجیهی ندارد. یا برگزاری پی در پی دوره های آموزشی در برخی رشته ها که هدفی جز درآمد زایی ندارند ولی طوری وانمود می کنند که برای خدمت به ارتقای دانش داوران و مربیان وطنی تلاش می کنند! اینجا لازم بود این چند نکته را تذکر بدهیم تا آقای هاشمی با انتخاب مشاورانی کاربلد حواسشان به این موارد هم باشد .قصه استقلال و پرسپولیس هم اگرچه به ظاهر تمام سده اما مشکلات آنها تازه آغاز شده و چند مدیریتی بلای جان دو باشگاه خواهد شد و دورنمای روشنی نمی ببنیم چون دخالت ها از هم اکنون آغاز شده و کاش وزارت ورزش در این مسیر با وسواس بیشتری حرکت میکرد اما منتظر تداخل مدیریت و اختلافات صاحبان یا متولیان دو باشگاه بزرگ باید باشیم. طرفی که میلیاردها هزینه می کند هرچند از بیتالمال ولی مدعی قیمومیت هم خواهد بود و فردا اگر دو ساختمان باشگاههای استقلال و پرسپولیس که سرمایه های ملی و برجای مانده از دوره ریاست دکتر دادکان می باشد را بانک فلان یا شرکت بهمان تصرف کرد خیلی تعجب نکنید بخصوص که بلحاظ موقعیت جغرافیایی برای این بخش ها خیلی چشم نواز هم هست …
سفر بخیر جناب هاشمی و انشالله با قهرمانی جام ملت های فوتسال از تایلند برگردید و به این نکات بیشتر توجه بفرمایید.