
سوخته سرایی هم از میان ما رفت
چه کسی گمان می کرد فاصله درگذشت دو اسطوره کشتی چنین کوتاه باشد؟ جامعه کشتی هنوز غروب اندوهبار آفتاب عمر امامعلی حبیبی را به سوگ نشسته بود که خبر رسید ستاره دیگری از آسمان ورزش ایران و جهان فرو افتاده است.
خبر این بود، رضا سوخته سرایی، دلاور بی همتا و افتخار آفرین کشتی ایران و جهان چهره در نقاب خاک کشید! آنان که از نزدیک دستی بر آتش کشتی دارند هرگز چهره بشاش، خنده های بلند و ذکر خاطرات شیرین او را فراموش نخواهند کرد. این ویژگی ها به همراه صمیمیت ذاتی و صفای وجود، سیمای این سنگین وزن با صلابت را از دیگران متمایز می کرد. روزگاری، خاطره رقابت سوخته سرایی و شادروان علیرضا سلیمانی چنان نقل محافل ورزش شده بود که بزرگ و کوچک از آن یاد می کردند. آن روزها، اتفاقاتی از این دست و شرح و تفصیل نشریات در باب چنین رخدادهایی، اخبار ورزش اول را تا دورترین نقاط کشور گسترش می داد. همین تبلیغات بود که موجبات گرایش خیل علاقه مندان به ورزش اول را فراهم می ساخت.
دلاور سنگین وزن کشتی ایران اگرچه دو مدال جهان و چهار مدال بازی های آسیایی را در انبان افتخارات خود جای داد اما همگان می دانند اگر بخت یار او بود و کشتی ایران در رقابتهای جهانی سال های (۱۹۷۹، ۱۹۸۳، ۱۹۸۶، ۱۹۸۷) و دو المپیک ۱۹۸۰ مسکو و ۱۹۸۴ لس آنجلس شرکت می کردند چه بسا تعداد مدال های بزرگانی چون سوخته سرایی دوچندان شده بود.
رضا نه تنها در کشتی آزاد بلکه در کشتی فرنگی نیز تبحر داشت بطوری که در بازی های آسیایی ۱۹۸۶ سئول موفق به کسب مدال طلای ارزشمند آن دوره از مسابقات شد تا نامش به عنوان سنگین وزنی که در هر دو رشته به مدال المپیک قاره ای رسیده ثبت و ضبط شود. وی در یک دوره از مسابقات کشتی پهلوانی نیز به عنوان قهرمانی دست پیدا کرد. گفته می شود زمانی الکساندر مدوید حریف جهان پهلوان تختی و یکی از بزرگان کشتی دنیا پس از تماشای رقابت های سوخته سرایی گفته بود: در حال حاضر حریفی برای او نمی شناسم.
به هر روی اکنون سوخته سرایی هم چونان امامعلی حبیبی از میان ما رفته و جامعه ورزش مغموم و دلشکسته باید در فراق دو گنجینه ارزشمند خود اشک تحسر فرو ریزد. افسوس که هرگز نمی توان با ندبه و زاری آن را که از این جهان رخت بر بسته را باز آورد.