سیاهی لشکرهایی به نام کادر فنی!
سه سال پیش و پس از باخت تیم ملی به قطر و در جلسه ای که عده ای از کارشناسان فوتبال حضورداشتند و محمدنبی هم در آن نشست حاضر بود، در تشریح و تبیین عملکرد تیم ملی،به ویژه در امر راهبری و هدایت تیم به دو نکته کلیدی اشاره کردیم. دو بحث مهم نفوذ کلام و قدرت انتقال امروز در امر مربیگری از بدیهیات فوتبال حرفه ای است، که امیر قلعه نویی آن را نادیده گرفته است. امروز حتی نزدیکترین حامیان سرمربی تیم ملی هم لب به انتقاد گشوده و به رفیق بازی او ایراد گرفته اند. خیلی از مربیان دنیا از بهترین و مجرب ترین افراد به عنوان دستیار در کنار خود بهره می گیرند، اما در تیم ملی امور مهم فوتبال یک کشور را با رفیق بازی اشتباه گرفته ایم. در آن جلسه کارشناسی به صراحت گفتیم قلعه نویی با استفاده از افرادی مانند الهویی، رحمان رضایی، آندو تیموریان، هومن افاضلی، حميد مطهری و… در واقع رسم رفاقت را بجا آورده و در صدد جمع آوری رزومه برای آنها است ( حمید مطهری که منتقد این رویه غلط بود، بعد از جام ملتها کناره گیری کرد). یادمان هست بعد از صعود تیم ملی به جام جهانی در دوره ای که اسکوچیچ رهبری آن را به عهده داشت، فدراسیون به بهانه عدم تسلط کافی اسکوچیچ به بازیکنان و ضعف عمده در کادر فني، او را کنار گذاشت. همان زمان در تحلیل دلایل کنار گذاشتن اسکوچیچ از سوی فدراسیون گفته شد نفراتی چون آزمون، طارمی و جهانبخش که در اروپا با مربیان بزرگی کار کرده اند، در کنار اسکوچیچ و دستیارانش کمکی به ارتقای سطح فنی تیم ملی نمی کنند! این افراد به لطایف الحیل این ایده را به اجرا گذاشتند و در پشت پرده و با حمایت برخی واسطه ها به سراغ کی روش رفتند! بعد از افتضاحی که در جام جهانی رخ داد و کی روش کنار رفت، این بار بهانه دیگری از سوی فدراسیون رسانه ای شد. اینکه باید به سراغ مربی ایرانی برویم! در این ارتباط و باز با اجرای یک شوی ساختگی نام چند نفر از مربیان وطنی بر سر زبانها افتاد و اصطلاحا از آنها برنامه خواستند. در پایان این ماجرای مضحک،سکان هدایت تیم ملی به قلعه نویی سپرده شد. از همان ابتدا و با مشخص شدن کادر فنی تیم ملی و سپردن اصل هدایت امور فنی به الهویی معلوم بود، که این بار کج به مقصد نمی رسد. در آن مقطع گفته شد، باید اجازه داد نفراتی چون الهویی، رحمان رضایی، هومن افاضلی، آندرانيك تیموریان و امثالهم در مراتب پایین تر،از جمله در باشگاهها و در رده های پایه توان و ظرفیت خود را بروز داده و رفته رفته به مراحل بالاتر برسند. امروز همه به این امر واقف هستند که تیم ملی بعد از سه سال حضور آقایان بجایی نرسیده و سیر عقبگرد و افول امر راهبری در آن کاملا مشهود است.
این تیم هیچ طرح و برنامه خاصی در زمین ندارد. دانش و تجربه بسیاری از بازیکنان تیم ملی از کادر فنی بالاتر است و دو کاستی مهم نفوذ کلام و قدرت انتقال در امر هدایت بازیکنان به وضوح نمایان است.
کافا یک بار دیگر نشان داد که با تفکر و ایده کنونی ره بجایی نخواهیم برد. در فرصت باقیمانده باید تصمیمی عاجل بگیرید. اگر بنا است، قلعه نویی بر مصدر امور باقی بماند الزاما باید تغییرات کلی در کادر فنی صورت گیرد. نفراتی در نیمکت کنار او بنشینند که در بزنگاه کمک حال او باشند و در ارائه طرح ها، نحوه انتخاب بازیکنان و تمرینات و تاکتیک تیمی صاحب ایده و تجربه کافی باشند.
