
فدراسیونهاي ورزشي در ICU !
قرار است مجمع انتخاباتی فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام به گفته مسئولین امر روز ۱۱ تیر ماه و مجمع انتخاباتی فدراسیون کاراته روز ۲۸ تیرماه برگزار شود, و این در حالی است که هنوز سرنوشت مجامع انتخاباتی فدراسیونهای سوارکاری اتومبيلراني و موتورسواری، اسکی و نجات غریق و … مشخص نیست و گویا قرار هم نیست که به این زودیها تکلیف آنها مشخص شود! اما در همین شرایط هم، که دوستان تاریخ برگزاری مجامع انتخاباتی فدراسیونهای بدنسازی و پرورش اندام و کاراته را مشخص کرده اند، باز روند کاری آنها، در روزهای منتهی به برگزاری مجامع واقعیت دیگری را نشان میدهد، و هیچکس هم نیست که با قاطعیت حرف از برگزاری اين مجامع در مورد مقرر خود بزند که همین موضوع بلاتکلیفیها را در اطراف این دو فدراسیون و فدراسیونهای دیگر در انتظار مضاعف میکند. در روزهایی که چنین به نظر میرسد که دغدغههای موجود در ورزش کشور باعث شده تا مسئولین توجه کمتری به شرایط فدراسیونهای ورزشی داشته باشند، برخی از فدراسیونها در حال جولان بوده و هر کار که خودشان احساس کنند که درست است را انجام میدهند. در همين حال و احوال و پیش تر از اینها وزارت ورزش و جوانان از دخالت این وزارت خانه در مسائل مربوط به فوتبال و تیم ملی امید گفته بود، اما مشخص نیست که آیا فوتبالیها برای انتخاب سرمربی تیم ملی امید، نظری هم از آنها خواسته اند؟ از دووميداني میگذریم که حکایتهای خاص خودش را دارد! و از فدراسيون اتومبيلراني و موتور سواری که هنوز به خاطر آسمانی شدن آن عکاس ورزشی یک عذرخواهی به خانواده آن مرحوم و جامعه ورزش ايران بدهکار است. کاری هم به فدراسیون تنیس و فدراسیونهایی نظیر تنیس نداریم، که الان مدتهاست در خلوت خود دارند کارهایی را که به دنبال آن بوده و هستند را به جلو میبرند و دوست هم ندارند که خبری از آنها به بیرون درز پیدا کند. حتی اگر آن خبر، خبری به نفع خود آنها باشد! و … در این وضعيت سخت، اهالي دو فدراسیون اسکی و نجات غریق سخت منتظرند، تا ببینند چه زمانی نوبت به آنها رسیده و برای برگزاری مجامع انتخاباتی آنها تصمیم گیری میشود. البته از این دست فدراسیونهای منتظر در ورزش ایران کم نیستند. فدراسیونهایی که هرگاه توسط مسئولان امر از آنها خواسته شود، که عملکرد چند ماهه خود را مكتوب اعلام نمایند، بلافاصله چند برگی را سیاه مشق نوشته و بدون راستی آزمایی آن را در اختیار مسئولین ورزش قرار میدهند و بعد از آن هم دوباره روز از نو و روزی از نو! اما در همین فراز و فرودها آنچه را که برخي از مسئولین فدراسیونهای ورزشی فراموش نکرده و نمیکنند و برای آن برنامه ريزي مدون دارند، سفرهای برونمرزی آنهاست! سفرهایی که انجام بموقع و لاكچري آن برای برخی از مسئولین فدراسيون هاي ورزشی از نان شب هم واجب تر به نظر میرسد! حالا نتیجه و عايدي این سفرها برای ورزشی کشور چیست، را کسی نمیداند. و گویا قرار هم نیست که بداند! اما چه خوب میشود که در شرایط اقتصادی امروز، سفرهایی از این دست هم بر اساس اولویت و تاثیر مثبتی که برای ورزش ایران میتواند داشته باشد، انجام پذيرد، كه اگر اين اتفاق محقق شود، عین ثواب خواهد بود!