معماری زشت بی فرهنگی

فرهنگ غلط هواداری و پولدارهای بی فرهنگ

تاخت و تاز یکسویه مدیران و مربیان و دست اندرکاران برخی از باشگاهها نسبت به هواداران تیمهای دیگرفضای فوتبال ما را به بیراهه برده است.
رواج بداخلاقی،اتهام زنی و هتاکی در سکوها و تعلل و مصلحت اندیشی ارکان قضایی برای مقابله با ناهنجاری ها و بد رفتاری ها موجب افزایش روزافزون مناقشه ها و مرافعه ها در عرصه فوتبال شده است. در این گیرو دارپسندیده نیست تنها به هواداران بتازیم و این عده را متهم اول و آخر معرفی کنیم. البته که فحاشی و هتاکی از سوی هرکس و هرطیفی مذموم و محکوم است. متاسفانه برخی پولدارها و میلیاردرهای بی فرهنگ که آنها را باید سرطان جامعه معرفی کرد،در مقطعی کوتاه به پول و پله رسیده اند،بی آنکه ظرفیت این همه سرمایه را داشته باشند. این افراد هم در زمره متهمان فوتبالی هستند که در ایجاد ناهنجاری نقش مهمی ایفا می کنند. تعلل و عدم انجام وظایف از سوی ارکان قضایی و کمیته های انضباطی هم در اشاعه ناهنجاری و بد اخلاقی موثر بوده است. در دهه های گذشته اغلب فوتبالیست ها دارای تحصیلات دانشگاهی بودند و جدا از تمرین و ممارست در حوزه های فنی، در مباحث فرهنگی و اخلاقی هم تحت نظر مربیان قرار می گرفتند. در آن دوران از پول و ماشین و خانه و قراردادهای آنچنانی خبری نبود. لباس باشگاهی حرمت داشت .بازیکن با تمام نیرو و توان و بر اساس عشق واقعی به فوتبال در زمین می دوید و می جنگید. زمین های ناهموار و غالبا خاکی و کفشهای پاره پوره هم جلودار فوتبالیست های دهه های پنجاه و شصت نبود.
بازیکن ها با آبگوشت و اشکنه و تغذیه های ساده خودشان را آماده بازی می کردند و در زمین جولان می دادند. از ریکاوری ،آنالیز و مکمل های غذایی و استخر و سونا وغذاهای جورواجور هم خبری نبود. در کنار آنها مدیران و مربیان با دانشی هم بودند که کار هدایت بازیکنان را زیر نظر می گرفتند و…
از روزی که تزریق بی رویه پول در فوتبال باب شد و قراردادهای پشت صحنه با بازیگردانی دلالها و همراهی برخی مدیران رواج یافت ،این رشته در گرداب و انحطاط قرارگرفت. برخی بازیکنان که ظرفیت دسترسی به این همه پول را نداشتند،در گرداب اعتیاد،قلیان کشی و دورهمی های شبانه گرفتار شدند و بفوریت از گستره فوتبال خارج شدند. برخی هم به گذشته خود پشت کردند . علائق هواداران و مخاطبان خود را به بازی گرفته و برای رسیدن به پولهای میلیاردی ،اخلاق و رفتار ورزشی را به سخره گرفتند. مدیران و مربیان هم بجای انجام وظیفه درست و اصولی،به نتیجه گرایی روی آوردند. پولهای کلان و بی رویه در فوتبال هزینه شد و در این ریخت و پاش،دلالها به نان و نوا رسیدند. بازیکنهای سفارشی صاحب قراردادهای میلیاردی شدند. تیمهای متمول و صاحب قدرت برای رسیدن به مقاصد خود همه چیز را زیر پا گذاشتند. اتهام زنی و مسابقه بیانیه رواج یافت.در عرصه مدیریت باشگاهی پای برخی ستاره ها ، داوران و قضات و نیروهای سیاسی باز شد،بی آنکه کسی برای ترویج فرهنگ و اخلاق تلاش کند. در جلسه ای که موضوعات فرهنگی مورد مباحثه و مجادله دوستان بود،اشاره داشتم،یک فوتبالیست برای یک فصل امکان دارد ،به هشتادمیلیارد تومان پول برسد و اگر پای او به تیمهای خارجی بازشد به دهها برابر ثروت برسد،اما امکان ندارد اخلاق و رفتار این بازیکن را در مدت کوتاهی اصلاح کرد. کار فرهنگی زمان بر است و برای ایجاد بستر لازم در عرصه فوتبال باید آدم های فرهنگی را به کار گرفت.
وقتی اراده و عزم لازم برای مبارزه با بی فرهنگی وجود ندارد،چگونه می توان تنها هوادار را متهم کرد. وقتی نتیجه گرایی مهم قلمداد می شود،وقتی بجای استفاده از عناصر کار بلدفرهنگی،از مشاوران آنچنانی،دلالها،لیدرهای پول بگیر و دادبزنها در کنار زمین استفاده می کنیم ،چگونه انتظار تغییر رفتار در ورزشگاهها را داریم. وقتی در تیمهای پایه ،نوجوان مستعد فقیرو جنوب شهری را کنار می زنیم و بچه پولدارها را جایگزین می کنیم ،باید غیبت و محکومیت پنجاه ساله تیم امید در المپیک و حذف تیمهای پایه را در مسابقات بین المللی را بجان بخریم. حذف تیمهای باشگاهی ما در رقابتهای آسیایی در فصل جاری متاثر از نگاه غلط و اقدامات ناکافی ما به رشته فوتبال است.در این زمینه همه به یک شکل مقصریم و بی جهت طرف مقابل را متهم قلمداد می کنیم.

https://vvarzesh.ir/?p=11407

دیدگاه خود را بنویسید