فوتبال اروپا، سیاره میمون ها

پاییز 1401 در جایگاه خبرنگاران ورزشگاه دوحه که میزبان دیدار فرانسه و انگلیس از مرحله یک چهارم نهایی جام جهانی قطر بود با پدیده ای مواجه شدم که می توان آن را نمونه پیشرفته شورش جهانی علیه لیبرالیسم دانست. بعنوان یک طرفدار قدیمی فوتبال فرانسه( از دوران پلاتینی و تیگانا) و البته بخاطر نفرت همیشگی از آنگلوساکسون ها، بعد از گل نخست خروسها که با ضربه استادانه شوامنی از پشت محوطه به ثمر رسید، ایستادم و در میان انبوهی از خبرنگاران و بلاگرهای هندی و پاکی و عرب و آسیایی و نگلیسی و آمریکایی اطرافم که ناراحت بودند، به تشویق فرانسوی ها پرداختم. این موضوع باعث جلب توجه اطرافیان شد. بین دو نیمه یک خبرنگار با چهره اروپایی به میز من نزدیک شد و خیلی جدی به فرانسوی پرسید از کدام رسانه هستی؟ در آن محیط که جنوب آسیایی ها و اعراب و حتی آفریقایی ها غالب بودند، شباهت چهره ما ایرانی ها به فرانسوی ها و لاتین ها باعث شده بود او فکر کند، شخصی که برای گل فرانسه شادی می کند قطعا باید یک فرانسوی باشد. به انگلیسی به او جواب دادم روزنامه نگار ایرانی هستم.

جواب من طوری توی ذوقش خورد که انگار از این که یک ایرانی طرفدار فوتبال. فرانسه است منزجر شده و حتی تا ساعتی بعد در کنفرانس آخر بازی مربیان هم کماکان چپ چپ نگاهم می کرد. اسم روی کارتش را سرچ کردم. فوتبال نویس سرشناس مطبوعات فرانسه از روزنامه فیگارو بود. دل به دریا زدم تا دلیل متغیر شدن رفتارش را نسبت به خودم جویا شوم. به او گفتم که من با بعضی خبرنگاران و‌ روزنامه نگاران فرانسوی آشنا هستم. به خیال خودم میخواستم نظرش را جلب کنم. خیلی جدی پرسید مثلا کی؟ من هم که هیچ اسمی در آن لحظه در خاطرم نبود با ناامیدی به اطراف نگاه کردم و خیلی اتفاقی در سمت چپم با ژولین لورن، تحلیلگر معروف شبکه ESPN رخ به رخ شدم. با خوشحالی برگشتم سمت خبرنگار فرانسوی اولی و‌ گفتم: همین زولین لورن! یک نیم نگاهی از سر بی تفاوتی به لورن کرد و گفت: «اها خب برای همین طرفدار سیاره میمون ها هستی!» همان موقع حدس زدم که منظورش از سیاره میمون ها ، اشاره به سری فیلم‌ های هالیوودی با تم غلبه میمون ها بر تمدن انسانی است که در واقع استعاره ای بود از تعداد زیاد آفریقایی تبارها در تیم ملی فرانسه. اما نفهمیدم دلیل خصومت یک فوتبال نویس سفیدپوست سرشناس فرانسوی با یک همکار سفیدپوست دیگرش بر سر غلبه آفریقایی تبار ها در تیم ملی این کشور چیست؟ چند دقیقه بعد خواستم این موضوع را از لورن که داشت با جدیت به حرفهای دشان گوش می کرد جویا شوم. اول پیروزی فرانسه را به او تبریک گفتم. برگشت و به کارت آی‌ دی من نگاه کرد احتمالا خیلی سریع متوجه شد ایرانی هستم. بعد لب و لوچه و ابروهایش را طوری کج و کوله کرد که یعنی تو رو سننه! افتخار تیم ملی ماست به توی خاورمیانه ای فلان فلان چه مربوط !
تصورش را بکنید که در دل جام جهانی، نفس به نفس بزرگ ترین ستاره های فوتبال انگلیس و فرانسه و با حس خوشحالی ساده دلانه از برد تیم محبوب دوره کودکی ات ، ناگهان توسط دو فوتبال نویس مشهور اروپایی ضد حال بخوری. فردای آن روز، اول از همه گزارش آن خبرنگار نژادپرست فیگارو از پیروزی حساس تیم کشورش را خواندم. عکس اصلی گزارش شادی بعد از گل الیور ژیرو در کنار گریزمان سازنده گل دوم و‌ پیروزی بخش فرانسه مقابل انگلیس بود. یعنی دو تا از تنها چهار بازیکن سفیدپوستی که آن شب در ترکیب «سیاره میمون ها» قرار داشتند. مانیفست خبرنگار مزبور کاملا روشن بود. در حضور امباپه و دمبله و شوامنی و کاماوینگا و سایرین، این دو سفیدپوست قهرمان های اصلی بودند. در بخشی از گزارش هم متلک انداخته بود که به نظر نمی رسد جو ورزشگاه های دوحه که پر از تماشاگران آسیایی و عرب است به نفع تیم ملی فرانسه باشد. کنایه از این که این همه سیاه در تیم ملی جمع کرده اید که چه؟ بعد از چند دقیقه جستجو بالاخره، ریشه اختلاف این فوتبال نویس روزنامه دست راستی فیگارو با همتای فرانسوی اش که برای بزرگ ترین شبکه ورزشی آمریکا کار می کرد را متوجه شدم. این ها در برداشت از مفهوم لیبرالیسم با هم اختلاف داشتند. نام ژولین لورن با قضیه افشاگری سال 2010 علیه دیدیه دشان، سرمربی تیم ملی در ماجرای سهمیه نژادی بازیکنان در کلرفونتن (مرکز تیمهای ملی فرانسه) گره خورده است. در این ماجرا فاش شد که دشان به عنوان مدیر کمیته گزینش بازیکنان تیم ملی در دوره سرمربیگری لورن بلان، طرح سهمیه بندی ثابت بازیکنان سفید اروپایی و آفریقایی تبارها را به فدراسیون فوتبال فرانسه ارائه داده و اجرا هم کرده بود. حتی قبل از جام جهانی 2022 برخی رسانه ها دشان را متهم می کردند که عامدانه کریم بنزما را به نفع الیور ژیرو و چند گزینه سیاه را به نفع رابیوی نا آماده حذف کرده بود. حتی انتقاداتی وجود دارد که کمیته فنی فدراسیون فوتبال فرانسه، بخاطر جلوگیری از سرمربیگری زین الدین زیدان، اسطوره الجزایری تبار در تیم ملی کماکان از دشان با وجود نتایج ضعیفش در سه سال اخیر حمایت کرده است.
اما با شکست پروژه دشان و غلبه مطلق سیاهان در ترکیب خروسها، ملی گرایان و دست راستی ها با لقب «سیاره میمون ها» در حال انتقام ستاندن از منتقدان لیبرال دشان هستند. خلاصه در روزهایی که اروپا در حال بازگشت به عصر ناسیونالیسم افراطی است و حتی اکثریت سفیدپوست جوامعی مثل فرانسه، انگلیس و آلمان از تعدد غیر سفیدها در تیم های ورزشی شان ناراضی هستند، ما اینجا در خاورمیانه داغ دیده از استعمار همان اروپایی های سفید، تبدیل به حامی بی جیره و‌مواجب و بی فلسفه تیمهای اروپایی‌شده ایم.

https://vvarzesh.ir/?p=14710

دیدگاه خود را بنویسید