
مگر بازی با هنگ کنگ و ازبکستان، با آن نتایج هم پاداش دارد؟
بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران، بابت آنچه نامش را عدم پرداخت پاداش های خودشان گذاشته اند عصبانی بوده و این عصبانیت را برای گرفتن امتیاز احتمالی، رسانه ای هم کرده اند! اتفاقی قابل تامل که شاید نمونه اش فقط در فوتبال ما پیدا می شود! البته به اعتقاد ما این مشکل به بازیکنان بر نمی گردد، بلکه به آنهایی بر می گردد که در قامت مدیریت فوتبال این بازیکنان میلیاردی را بد عادت کرده اند! بازیکنانی که یک پول هنگفت بابت قرارداد های خود می گیرند! و پول های بسیار دیگری هم بابت آفرهای درج شده در قراردادهای خود طلب می کنند! آنها یک مبلغ بابت پاداش می گیرند، یک پول بابت کلین شیت باید نصیب شان شود و بابت همین بهانه های این چنینی دیگر هم، طلب پاداش دارند! اگر در یک نگاه منطقی، یک بازیکن فوتبال، را مانند یک کارمند و یا فراتر از یک کارمند بدانیم که بابت فوتبالی که بازی می کند پول دریافت می دارد، دیگر شاخص همه چیز عیان خواهد بود!، اما متاسفانه تعریفی که امروز از این زیاده خواهی ها در نزد اهالی فوتبال می شود، قطعا غیر از آن چیزی است که مردم و علاقه مندان فهیم به فوتبال از آن در ذهن خود دارند! بدون شک اساس این اشتباه از نوع قراردادهای منعقد شده در باشگاهها و نوع برخورد فدراسیون فوتبال با بازیکنان آغاز می شود. آنجایی که باشگاه ها با بازیکنان در قبال پرداخت پول هنگفتی که به آنها می دهند، قرار داد امضا می کنند و در همان قرارداد هم برای هر اتفاقی پاداش تعیین می کنند! مگر این نیست که بازیکن پول می گیرد که در تیمش بهترین خودش باشد. پس آفرهای موجود در قراردادها دیگر چه معنایی می دهد! یک مهاجم وظیفه اش گلزنی است و اگر کار گلزنی اش را دارد خوب انجام می دهد، تنها دارد به وظیفه اش عمل می کند! یک دروازه بان وظیفه اش گل نخوردن است، پس دیگر برای چه باید بابت کلین شیت پاداش دریافت کند، یک هافبک وظیفه ذاتی اش پاس گل دادن است و برای همین کار هم پول می گیرد و … . پس قرار دادن این بندها و تبصره ها در قراردادها هیچ معنایی به جز بی انظباطی مالی می تواند داشته باشد! در تیم ملی هم شرایط زیاد فرق نمی کند! وقتی یک فوتبالیست برای حضور در رسانه ملی پول می گیرد، دیگر باید زیاده خواهی هایی بیشتر از اینها را از سوی آنها شاهد باشیم! اگر بازیکنان تیم ملی انتظار دارند که باید بابت پیروزی در برابر هنگ کنگ و تساوی در برابر ازبکستان از فدراسیون پاداش دریافت کنند، دیگر توجیهی برای ارزشگذاری در فوتبال و عملکرد بازیکنان، مربیان، مدیران و … آن باقی نمی ماند! پس در درجه اول این قانون قراردادهای بازیکنان در باشگاهها و متعاقب آن نگاه مدیران فدراسیون فوتبال نسبت به تیم ملی است که باید تغییر کند و بعد از آن اهالی فوتبال باید به دنبال نظم و انضباط و رعایت اخلاق و … در نزد همه ارکان فوتبال باشند!