نورچشمی» های چمدان به دست را از عرصه ورزش کنار بگذارید!
بی تردید مهمترین اهداف سفر های خارجی ورزشی برای کسب افتخار درآوردگاه های بین المللی، آسیایی، جهانی و المپیک اهتمام به حفظ و ارتقاء ملی جمهوری اسلامی، دفاع از آرمان های انقلاب، حضور فعال و موثر توسط خبرگان و شایستگان ملت در رقابت با حریفان، همواره به عنوان یکی از اهداف مهم ورزشی در کشورمان پیگیری می شود، اما باید دید دستآورد چنین اهداف مهمی با توجه به شرایط ویژه ایران در صحنه جهانی به هنگام سفر به کشور های خارجی تحقق پیدا می کند؟
سفر های خارجی نباید دلیلی برای فرصت طلبی و سوء استفاده کسانی باشد که همیشه چمدان به دست، پشت درب های وزیر ورزش و روسای کمیته ملی المپیک و فدراسیون ها آماده به خدمت(!) و در واقع طفیلی های حرفه ای این عرصه اند!
سفر های ورزشی می تواند به عنوان انگیزه ای طبیعی و خوشایند در زمینه های گوناگون و در هر رشته ورزشی مورد توجه قرار گیرد، به شرط آن که در اعزام ها دقت لازم را به خرج دهیم و کاملا سنجیده و دقیق عمل کنیم.
صرف هزینه های سرسام آور برای اعزام نفرات و تیم ها به ششمین دوره بازی های همبستگی کشورهای اسلامی در عربستان، سومین دوره رقابت های جوانان زیر 23 سال در بحرین و بازیهای المپیک ناشنوایان در ژاپن به هیچ عنوان معقول و منطقی به نظر نمی رسد و توجیه عقلانی ندارد. متاسفانه شاهد ریخت و پاش های فدراسیون های ورزشی در این زمینه به بهانه های گوناگون بوده ایم و همچنان نیز هستیم! البته سفر شیرین است به ویژه در شهری مثل «ریاض»،«منامه» و «توکیو» که شهر های بزرگ تفریحی محسوب می شوند و مجالی است برای سینه چاکان سفر تا به سیر و سیاحت خوش بپردازند! اما داشتن تعهد کاری، دفاع از عنوان و اعتبار قهرمانی و دنبال کردن برنامه های مدون برای رشد و گسترش ورزش کشور بسیار شیرین تر است. موضوع بی بند و باری در سفر های ورزشی و بی حساب و کتاب بودن اعزام های ورزشی به خارج از کشور مساله تازه ای نیست! بدبختانه این امر آن قدر به صورت غیر منطقی و نا معقول متداول شده که گویا توجه نداریم چه ضربات و لطمات جبران ناپذیری بر پیکر نیمه جان ورزش کشورمان وارد آورده و می آورد! درمورد رفتار نامطلوب برخی ار اعضای هیات های ورزشی اعزامی به خارج از کشور نکته های زیادی را شنیده و شاهد بوده ایم که همین امر ضرورت به نظم کشیدن انتخاب و اعزام تیم های ورزشی را به خارج از کشور قویا مطرح می سازد.
دلسوزان ورزش کشور می پرسند: سفر برون مرزی را آیا حد و نهایتی است یا خیر؟ اصولا این همه سفر برای چه؟ و این ندانم کاری ها و این خرج های بیهوده و زیان هنگفتی که از این رهگذر به بودجه کشور وارد می شود، چگونه باید جبران شود؟ چرا این همه همراه و لشگر سلم باتور با تیم های مختلف ورزشی اعزام می شوند؟ در دنیایی که به لطف تکنولوژی و اینترنت و هوش مصنوعی می توان به تمامی اخبار دسترسی پیدا کرده یکی پسرش را همراه خود به سفر می برد و آن یکی هم 15 روز اضافی در خارج می ماند! که این خلاف تذکر داده شده وزیر ورزش سفر گریز هم بوده است!
برپایه چه دلایل و بر روی چه محاسباتی آشپزهای فدراسیون و مسئول سابق و کنونی روابط بین الملل و ذیحساب و … باید به این سفرها بروند و از مزایای این سفرها بهره مند شوند؟
تاسف آور آن جایی است که شنیده می شود تنی چند از معاونان وزارت ورزش و جوانان هم در این سفرها بوده اند! اشخاصی که موکدا حضور آنان برای همراهی تیم های ملی ضرورتی ندارد. آیا این میل شدید به سفر های آن چنانی (!) در تمام مسافرت های برون مرزی دیده می شود؟ آقایان موضوع خیلی ساده است؛ لطفا درباره اعزام نفرات متعدد و مختلف به این مسابقات شفاف سازی کنید تا از ایجاد هرگونه شائبه ای جلوگیری شود. آیا کشور های دیگر هم این همه نان خور اضافی (!) با خود به مسابقات بین المللی، آسیایی، جهانی و المپیک می برند!؟ در روزگاری که اغلب فدراسیون های ورزشی از کمبود امکانات و بی پولی می نالند، چطور است که هزینه میلیاردی سفر های برون مرزی به راحتی جور می شود!؟ واقعیت مهم را باید در ورزش کشور بپذیریم که هنوز برای اعزام تیم های ورزشی به خارج از کشور هیچ ملاک و معیار مشخصی ندارد! البته هیچ کس منکر این ضرورت نیست که اعزام تیم های ورزشی در راستای رشد و کسب تجربه صورت می گیرد، اما بحث اصلی ما این است که این امر مهم باید با برنامه ریزی دقیق و نهایت سنجیدگی همه جانبه به پیش برود و برای آن ضابطه اولویت قرار داد.
قابلیت های تیم های اعزامی، اعتبار مسابقات برون مرزی، کارآیی و قدرت ورزشکاران اعزامی، صدور ارزش های انقلاب، رعایت اصول سیاست خارجی کشور، هزینه اعزام ها، بررسی امکانات و…… به عنوان اصول خدشه ناپذیر در اعزام تیم ها به خارج از کشور باید مدنظر قرار گیرند. با رجوع به حافظه و تجربیات گذشته می بینیم در هر یک از موارد اشاره شده ضعف های بسیاری را شاهد بوده ایم و تنها می توانیم، بگوییم: امیدواریم دیگر چون گذشته شاهد این ضعف ها نباشیم.
در اینجا، توقع از وزارت ورزش و جوانان دولت چهاردهم و کمیته ملی المپیک این است که بدون کوچکترین اغماض مصالح ملی را بر منافع فردی و خودی عده ای مشخص ترجیح دهد و با نظارت دقیق تقویم فداسیون های ورزشی را مورد مطالعه قرار دهد و سفر های ضروری و مورد نیاز را درجه بندی کنند و اگر در بررسی ها و مطالعات کارشناسی این وزارت خانه این نتیجه بدست آمده که وجود برخی از افراد به نفع ورزش نیست با کمال قاطعیت افراد لایق، متعهد، دلسوز و کاردان را جایگزین طفیلی های چمدان بدست کنند تا ورزش کشور پویایی لازم را به دست آورد و تنها سفرهایی را در دستور کار قرار دهند که بر مبنای حضور کاملا ضروری و اولویت های مبرم، معقول و منطقی باشند تا موجب سربلندی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در عرصه جهانی و آن سوی مرز ها شوند.