دادکان ده سال پیش زنگ خطر را به صدا در آورد!

هشداری که جدی گرفته نشد!

ده سال پیش بود که محمد دادکان خبر از فساد سیستماتیک و علنی دخمه نشینان داد اما آن روزها برخی چشم و گوش های خود را بستند و برخی هم با شلوغ کاری و انحراف افکار عمومی نوشتند که دادکان دنبال پست و مقام است! ولی تجربه و سابقه خلاف این را می گفت.
دادکان و بزرگانی که دلسوز و پاک زندگی کرده اند همچنان چراغ هشدار را روشن نگه داشته اند تا امروز که عده ایی برای به خطر افتادن منافع شخصی خود به تیم ملی و به رییس فدراسیون بی محابا حمله می کنند.
یک نفر اسپانسر معرفی می کند و اگر جواب منفی بشنود شمشیر را از رو می کشد ، یک نفر دنبال نفوذ به هسته مرکزی قدرت فوتبال است و هزینه می کند تا تخریب کنند و اینها یک نفر نیستند بلکه باندهایی هستند که بر سر پول ها و درآمدهای چند میلیاردی با هم رقابت می کنند و تیم ملی را به بهانه های مختلف آماج حملات خود قرار داده اند. بارها گفته ایم تیم ملی خط قرمز ماست. کاری نداریم رییس فدراسیون کیست و مربی تیم ملی داخلی است یا خارجی! چون هر فردی که بتواند یک ایستگاه تیم ملی و فوتبال ملی را به جلوتر هدایت کند و به شور و نشاط ملی بیفزاید برای ما قابل احترام است.
انتقاد هم اگر می کنیم در جهت اصلاح هست چون هیچ منافع شخصی نداریم . همچنانکه هیچ غرض شخصی هم نداریم. وقتی محمد دادکان در برنامه تلویزیونی اعلام کرد که دلالیسم تا پشت در اتاق شیشه ایی رییس صدا و سیما آمده است، می دانست که دشمنان زیادی در صدا و سیما پیدا خواهد کرد و شاید دیگر در برنامه های بعدی سراغ ایشان نروند ولی دادکان نگران این حرفها نبود و نیست. آن روز نشنیده گرفتند تا اینکه فساد مس رفسنجان علنی شد. ترکش های آن پرونده هنوز بر پیکره فوتبال هست. هر چند که هیچ اتفاقی نیفتاد و آب هم از آب تکان نخورد، دلال های رسانه ای بازارشان پر رونق تر، و عوامل برگزاری مسابقات همچنان راست راست می چرخند و از باشگاه شهرستانی به یک باشگاه بزرگ تهرانی رسیده اند و ساعت های 500 میلیون تومانی هدیه باشگاه مس رفسنجان همچنان روی مچ دست برخی از دوستان خودنمایی می کند و چرخه فساد خوب و درست می چرخد اما هنوز هم به سلامت دستگاه قضا امید داریم. از طرفی انتخابات فدراسیون فوتبال هم نزدیک است و تحرکات برخی باند بازیهای پشت پرده آغاز شده است. بیاد داشته باشیم که به بهانه انتخابات تیم ملی را وارد چالش نکنند چون یک عده برایشان منافع ملی هیچ محلی از اعراب ندارد و حتی اگر دست شان برسد برای اینکه رقیب را زمین بزنند حاضرند تیم ملی را هم فدا کنند و هر نوع بد اخلاقی را انجام می دهند تا قدرت را بدست گیرند! اما مملکت حساب و کتاب دارد و هنوز، آنقدر بهم ریخته نشده که هر تازه از راه رسیده ای بخواهد خودش را تحمیل کند. برای مهدی تاج و مهدی محمد نبی رییس و نایب رییس فدراسیون فوتبال آرزوی سلامتی، و برای مخالفان و منتقدان آنها هم برنامه داریم! انتقاد و تخریب با هم تفاوت دارند اما آنچه این روزها می بینیم بیشتر تخریب است تا انتقاد. خب، تخریب گرانی که به زعم خود می خواهند تاج فوتبال را از سر تاج بردارند جواب بدهند، که آنها چه تاجی بر سر فوتبال خواهند زد! و برای فوتبال چه برنامه ای دارند؟ انتقاد و تخریب هم باید با راه حل همراه باشد. الان دوستان به زمین های چمن ایراد می گیرند. حتما هم جای ایراد دارد. ولی مگر کار فدراسیون فوتبال کاشت چمن است؟ اصلا مگر استادیوم ها در اختیار فدراسیون فوتبال هستند؟ استادیوم ها دست ادارات کل استانها و شرکت توسعه و تخریب است. چرا یک نفر از این تخریب چیان که رسانه تصویری هم دارند و شبانه روز در شبکه های تلویزیونی هستند از شرکت تخریب و توسعه و از وزارت ورزش سوال نمی کنند که این چه اوضاع و احوالی است که بر ورزشگاه های ما حاکم شده است. تاج ایراد دارد ولی حسنش را هم باید گفت. پس از سالها پای مربی ایرانی ایستاده و تیم ملی فوتبال با قاطعیت تمام در آستانه ورود به جام جهانی است. تیمی که ایده آل بازی نمی کند. نقاط ضعف فراوانی دارد، نیروی جوانی ندارد و زیبا هم بازی نمی کند ولی در فاصله 4 هفته به پایان دور مقدماتی هتلش را هم در آمریکا رزرو کرده است! آیا این تیم و این تفکر جای تحسین ندارد؟ نکند دوستان این را هم ماحصل کار اسکوچیچ و کی روش می دانند؟! در برابر انتقاداتی که محافل و دخمه نشینان دارند لطفا یک برنامه هم ارائه کنند تا ببینیم چه در چنته دارند. بگویند که اگر ریاست فدراسیون دست آنها بیفتد چگونه زمین ها چمن و وار و بلیط فروشی و ورزشگاه ازادی و جوانگرایی و رده های پایه و …. را درست خواهند کرد. یقین داریم که جز سیاه نمایی و تخریب هیچ برنامه ای ندارند! فرق است بین دوست داشتن منافع و تیم ملی با ادا در آوردن و اشک ریختن جلو دوربین ها و زمین و زمان را بهم بافتن برای اینکه به همه ثابت کنید که من خیلی تعصب ملی دارم. مقابل دوربین بغض کنید تا به زور مردم را از تعصب خود آگاه کنید! تعصب را امید عالیشاه معنا بخشید، علی دایی در دهه 70 و 80معنا کرد. کریم باقری و احمدرضا عابدزاده معنا کردند. تیم ملی را باید تقویت کرد. بعد از این مرحله تا سال 1406 زمان داریم. باید با جوانان شایسته جوانگرایی کرد. باید کادر فنی را تقویت کرد با پیشنهاد امیر قلعه نویی . باید نیمکت را خلوت و بر کیفیت آن افزود. و انتخابات فدراسیون فوتبال هم که در اسفندماه برگزار می شود نباید در روند تیم ملی تاثیر منفی بگذارد. تیم ملی متعلق به همه مردم است. تیم ملی تیم فدراسیون فوتبال و رییس آن نیست. مجمع فدراسیون باید بهترین گزینه را انتخاب کند. اسیر هیاهو و جوسازیهای بیرونی نباشد چرا که یکبار شدیم و ضربه اش را هم خوردیم. هم آمدنش ضرر بود و هم رفتنش ضرر و زیان بیشتر! پس حواسمان باشد تا از چاله به چاه نیفتیم.

https://vvarzesh.ir/?p=8793

دیدگاه خود را بنویسید