
هم بازی بودن با بازیکنان بزرگ
مسعود اقبالی
متولد: ۱۳۳۲/۱/۱۴
تحصیلات: دارای مدرک فوق لیسانس تربیت بدنی از کشور آمریکا
شغل: استاد باز نشسته دانشگاه خوارزمی
وضعیت تاهل: متاهل. دارای دو دختر و یک پسر بنام های پگاه ۳۲ ساله، سوگل ۴۰ ساله ،پیمان ۴۲ ساله
بعد از بازگشت از آمریکا با همسر مورد علاقه ام ازدواج کردم و از ایشان که در تمان سختی های زندگی ورزشی ام یار و یاور من بود تشکر می کنم. و به وجودش در کنار خودم افتخار می کنم.
نام باشگاه ها:
۱۳۴۹ بازیکن برق تهران زیر نظر منصور امیر آصفی، محسن حاج نصرالله، ناصر ابراهیمی
۱۳۵۱ تا ۱۳۵۵ راه آهن تهران زیر نظر امیر ابوطالب
افتخارات: در چندین دوره همراه با دبیرستان ابوریحان در مسابقات آموزشگاههای تهران قهرمان شدیم.
قهرمان جوانان تهران و ایران با تیم جوانان راه آهن
سال ۱۳۸۴ با تیم استقلال بعنوان مربی قهرمان لیگ ایران
سوابق تحصیلی:
دارای مدرک فوق لیسانس از آمریکا،
مدرس دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تربیت معلم از سال ۱۳۵۸ لغایت ۱۳۸۸
مدرس کنفدراسیون فوتبال آسیا از سال ۱۹۹۸ لغایت ۲۰۱۲ شامل کره شمالی (۵ بار)، ویتنام (۲بار) بنگلادش، کامبوج، لائوس، هندوستان، مالزی، در سطح ABC
مدرس بیش از ۷۰ کلاس داخلی در سطح کنفدراسيون
در محله قدیمی تیر دو قلو شهباز جنوبی، در خانواده ای متوسط چشم به دنیا گشودم، از همان اوان کودکی عاشق بازی و تحرک بودم و به قول مادرم از شیطنت و بازیهای کودکانه سیر نمیشدم، در تعطیلات تابستانی و جمعه ها از صبح خروس خوان تا غروب آفتاب به دنبال توپ میدویدم، آن زمان وسایل ورزشی، به راحتی امروز در دسترس بچه ها نبود و اگر هم بود کسی توان خریدش را نداشت،
حرمت و قداست داشت
یادم هست، که با وسایل کهنه و پارچه وسیله ای گرد به شکل توپ درست کرده و روپایی می زدیم، پدر خدا بیامرزم میانه ای با فوتبال نداشت، و عکس العملی هم در قبال بازی کردن من نشان نمیداد! البته مادرم بیشتر مخالفت میکرد، چرا که اکثر مواقع با پر و پای زخمی و کفش و لباس کثیف از زمین های خاکی ته شهباز یعنی بی سیم نجف آباد به خانه می آمدیم.
طفلک مادرم از بس لباس های ما را شسته بود که دیگر به تنگ آمده بود،
همیشه بساط بازی گل کوچک در محل و مدرسه با کفش های کتانی چینی برای من لذت خاصی داشت.
تا این که در معروف ترین دبیرستان تهران یعنی ابوریحان ثبت نام کرده و در مسابقات آموزشگاهها شرکت کردم و چند سال پیاپی هم قهرمان مطلق تهران شدیم.
بازی رسمی
اولین بازی رسمی خودم را با لباس تیم برق تهران در پست مهاجم چپ انجام دادم. با آنکه کوچک تر و جوانتر از بقیه بودم اما در پیروزی تیم برق نقش بسزایی داشتم. در آن دوران مربی ما منصور آمیر آصفی و محسن حاج نصرالله و ناصر ابراهیمی بودند.
و بنده در سال ۱۳۴۹ عضو ثابت این تیم بودم. در تیم برق آن روزها بازیکنان بزرگی نظیر هادی نراقی، امیر حاج رضایی، حسین آبشناسان و … بازی می کردند. اولین کاشف من جناب آقای حسین صالحی برادر محمد صالحی داور ممتاز کشورمان بود که مرا به باشگاه برق معرفی کرد
راه آهن
نمی دانم امروز چه اتفاقی افتاده، و چرا مربیان سازندگی را فراموش کرده اند. تیم فوتبال راه آهن سال ۱۳۵۱ را به یاد می آورم، با بازیکنان بزرگی چون نادر فریاد شیران، حافظ طاحونی، عبدالعلی کلانتری، احمد سنجری، اصغر صدری، امیر شیرزاد، محسن یوسفی، محسن مصباح ذاکری، محمد نعیما، جعفر ایراندوست، حسین فداکار، هوشنگ ممی نژاد، حسین راغفر، بشیری، کاظم سید علیخانی، بهروز تابانی، علی مودت، گارنیک شهبندری و … عضویت داشتند.
و با همان تیم ما مقتدرانه قهرمان تهران و ایران شدیم. مربی ما امیر ابوطالب، و در کنار او هم اردشیر لارودی بعنوان سرپرست بالای سر ما بودند و از همان تیم من برای بازی در تیم ملی جوانان انتخاب و قهرمان ایران هم شدیم. بعدها تمام بازیکنان تیم بزرگسالان راه آهن به تیم ملی فوتبال ایران خدمت زیادی کردند.
در آن روزها همراه با بچه های تیم راه آهن ناهار نان و پنیر می خوردیم و بعد از ظهر در امجدیه بازی می کردیم. بهترین خاطره من از آن روزها دوستی های محکم و استواری بود
که تاکنون هم همچنان بچه ها را دور بر خود جمع کرده است، با تاسیس مدرسه عالی ورزش در سال ۱۳۵۱ تحصیلات منشروع و در سال ۱۳۵۵ کارشناسی خودم را از آن مدرسه با نمرات عالی دریافت و جهت ادامه تحصیلات به آمریکا سفر کردم، در سال ۱۳۵۸ از آمریکا برگشتم، و بلافاصله به عضویت هیئت علمی مدرسه عالی ورزش در آمدم. ما نخستین گروه فارغالتحصیلان آن مدرسه بودیم که بسیاری از دوستان من در همان سالها جذب آموزش و پرورش شدند.
سوابق مربیگری
دوران مربیگری من از سال ۱۳۶۶ زیر نظر امیر ابوطالب آغاز شد.
دارایی: ۱۳۸۹ بعنوان مربی در کنار امیر ابوطالب
بانگ صادرات: ۱۳۹۰ لغایت ۱۳۹۱
راه آهن :۱۳۹۵، ۱۳۹۶
هما: بعنوان مربی ۱۳۹۷،۱۳۹۸
تیم ملی سوریه : بعنوان مربی در کنار جلال طالبی
صبا باتری :۲۰۰۲ ،۲۰۰۳ بعنوان مربی قهرمان لیگ
استقلال: ۲۰۰۵ ،۲۰۰۶ مربی در کنار امیر قلعه نوعی قهرمان لیگ برتر ایران
پیکان: بعنوان مربی ۲۰۰۶ ،۲۰۰۷
صنعت نفت آبادان: بعنوان مربی در کنار بیژن ذوالفقار نسب
پول
زمانی که ما بازی می کردیم، باشگاه ها آنچنان پولی به بازیکنان نمیدادند ولی رفته رفته فوتبال در دنیا حرفه ای شده، که قبلا یکبار پرسپولیس بصورت حرفه ای اقدام به این کار کرد اما بعلت هزینه های سر سام آور شکست خورد.
سازندگی
چرا؟ برای اینکه دیگر سازندگی همانطور که الان شاهد هستیم از بین میرود و همه دنبال آماده خوری به این سو و آنسو می دوند. فوتبال ما دچار بلای حاضر خوری شده است تا سازندگی نزد مربیان ما هم به هزار و یک دلیل از بین برود.
هویت
بنظر بنده برای جبران عقب ماندگی ها اول باید باشگاه ها، دارای هویت و زمین اختصاصی و تمرینی و در رده های سنی پایه باشند، استخدام یک مدیر فنی با نظارت و کنترل شده از سوی سازمان و تشکیلات بوسیله مدیر فنی یا همان tecnical ,director در هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال تصویب و به کلیه باشگاه ها ابلاغ شود. این نگرش باید قانونی و و اجباری به تمام باشگاه ها
اقدام گردد. تمام باشگاه ها باید کمیته فنی داشته باشند.
کارنامه
ما در این چندین سال گذشته به المپیک نرفته ایم. که باید علل آن بررسی شود. برای نمونه الان تمام آسیا دارد روی کارهای ریشه ای سرمایه گذاری می کند، آنها بازیکن فوتبال را از نونهالی بخدمت میگیرند. بازیکن تمام وقت در اختیار باشگاه است، اما فوتبال ما با چند جلسه تمرین ۲ ساعته کار را دنبال میکند
شروع سازندگی
اعتقاد دارم باید سازندگی را از همین امروز شروع کنیم باید برای سنین ۸ تا ۱۸ سال برنامه ای ارائه دهیم، چرا که در سنین ۸ تا ۱۸ سال، مسائل تکنیکی و تاکتیکی کامل میشود