پاک کن فراموشی!
این روزها هجمه فراوانی متوجه کارشناسان و اهالی رسانه شده است.انتقادها را حسادت می دانند ولزوم اصلاح نظام مدیریت و کنار گذاشتن چسبیده ها و مدیران فرتوت را بخل قلمداد می کنند. همانطور که در امور فنی کار زیربنایی نکرده و از حضور بازیکنان پا به سن گذاشته در فوتبال باشگاهی و ملی رنج می بریم،در حوزه مدیریت ورزش و فوتبال هم فرصت را به نیروهای تحصیل کرده و جوان کشور نداده ایم. اصولا با تربیت نیروی انسانی در ورزش و فوتبال میانه ای نداریم. در جلساتی که با طیفی از دوستان و همکاران داشتیم،به صراحت گفته شد، روسای هیات های فوتبالی را می شناسیم که بیش از سه دهه در صندلی ریاست جا خوش کرده و علیرغم کهولت سن و ناتوانی جسمی اجازه حضور به دیگران را نمی دهند. برخی از همکاران پا را فراتر گذاشته و تصریح کردند: مسئولان فعلی با دست بردن در اساسنامه و تصویب برخی قوانین، و ترساندن مردم از موضوع تعلیق ،راه را برای حضور دیگران مسدود کرده اند! مجموعه این رفتارها و اعمال که در برگیرنده منافع شخصی،باندی و جناحی است ،با روح ورزش در تضاد است. در نوشتار قبلی به صراحت گفتم: نباید اینگونه تداعی شود که در نقدها و تحلیل ها با فرد یا افراد خاصی تضاد یا خصومتی وجود دارد. گاه یک فرد به دلیل از دست دادن شرایط جسمی، بیماری و یا حتی مشکلات خانوادگی و امثالهم ،باید فرصت را به دیگری بسپارد. یا اینکه فردی در دوره تصدی مسئولیت خود،قدرت نظارت یا اداره نیروهای پایین دستی را نداشته و یا فساد و خبط و خطاهایی در آن حوزه صورت گرفته که می بایست از وقوع آن جلوگیری می کرده است. متاسفانه تمامی این موارد در باره فدراسیون فعلی صادق و مسبوق به سابقه است. شرایط جسمی نامناسب تاج و مشکلات قلبی و عمل جراحی اخیر او و همکاران رده بالا در فدراسیون اجازه نمی دهد تا روزانه ۱۶ ،۱۷ ساعت کار سنگین مدیریت فوتبال را سامان دهند. خسارت سنگین در پرونده ویلموتس که مجموعا قریب ده میلیون یورو پول بیت المال را به باد داد و مشکلاتی که برای مدیران هیات رییسه و سازمان لیگ در موضوع دریافت سکه بوجود آمد، بیانگر بی مبالاتی محض در این حوزه است. از طرفی در پرونده ویلموتس یک خطای آشکار دیگری هم رخ داد و آن ورود شرکت شستا ،به دلیل عدم بازپرداخت قرار داد اولیه مربی بلژیکی بود( شستا برای دریافت مطالبات خود،ناگزیر اقدام به تملک ساختمان فدراسیون فوتبال و سه دانگ ساختمان پرسپولیس کرد). در پرونده اخیر بیرانوند با پرسپولیس هم که امور مالی فدراسیون استعلامی از مرجع بالاتر داشت،می بایست یک میلیارد تومان هزینه پرداخت شده از سوی این بازیکن به صندوق فدراسیون بازگشت داده می شد، اما مسئول ارشد فدراسیون آن را به پاداش آینده این دروازه بان از جام جهانی دلالت داد!! در پرونده رشوه داده شده هم ،آقایان آن را به شیرینی مبدل کردند و… مجموعه این وقایع تلخ و موضوعات گزنده جایی برای دفاع از یک مدیریت ضعیف و سراسر مساله دار باقی نمی گذارد. متاسفانه برخی به غلط از این نوع مدیریت دفاع می کنند و پاک کن فراموشی در دست گرفته اند، آنها که با یک سفر قلم ها را بایگانی می کنند و بنابه مصلحت حامی این و آن می شوند. خود را علامه دهر و بقیه را بی سواد محض می خوانند. در دوره جدیدی که به نمایندگی از همکاران، در انجمن ورزشی نویسان حضور یافته ایم،به صراحت در کلاسهای متعدد آموزشی عکاسی،خبرنگاری و هوش مصنوعی که برگزار شده، به توان تخصصی ، علمی و کارایی جوانهای با انگیزه پی برده ایم.حتی تعداد کثیری از عکاسان هم مسلط به زبان خارجی هستند و در کلاس های تخصصی به وضوح با استاد حاضر چالش جدی دارند و نظراتی صائب ارائه می دهند.بنابراین باید یاد بگیریم که در دوره گذار لزوما از منافع فردی اجتناب و فرصت را به نیروهای قابل،کارآمد با توان علمی بالا و دارای طرح و برنامه بدهیم که از جهات مختلف به سود کشور است.
