
پیروز قربانی ، ۱۵۰سال دیگر هم به المپیک نمی رویم!
مروری بر مصاحبه پیروز قربانی در خصوص تیم های پایه، که از خبر گزاریها پخش شد .تاکید این ستاره فوتبالی سالهای نه چندان دور ،بر محور بعضی ازمربیان نا کار آمد حاضر در رده های پایه ها ایران بود، که برای اموزش و تربیت بازیکنان چیزی در چنته ندارند . او گفت وقتی از تیم استقلال کناره گیری کردم سریعا پیشنهاد مربیگری تیمهای پایه ها را به من دادند كه نپذیرفتم و علت آن این بود كه در خودم این توانایی را نمی دیدم که بخواهم با تجربه اندک خود بر فوتبال پایه کشور تاثیر گذار باشم چرا كه باید هدايت تیمهای پایه ها را بهترینها برعهده بگیرند چون ساختار و ریشه فوتبال هر کشور به تیمهای پایه آن بر می گردد.
بطوریکه در یک بررسی ساده می توان به اهمیت فرآیند آموزش در کشورهای صاحب فوتبال اشاره کرد و افزود، استعداد به این معنا نیست که از مادر زاده شده باشد بلکه یک استعداد با ارایه برنامه و آموزشهای اصولی یک مربی خبره تربیت و شناخته می شود .
قربانی به صراحت اشاره کرد ، فوتبال ایران مرده است. در تکمیل گفته های این ستاره فوتبالی باید گفت فوتبال ايران هنوز نمرده است بلکه در حال مرگ تدریجی است زیرا که مدیران ارشد باشگاهها علم و تخصص اداره ان سازمان را ندارند بطوری که اکثر انها تا همين چند روز قبل ارزوی عکس گرفتن با سلبریتهای ورزشی را داشتند اکنون در قایق نشسته برای همان سلبریتها قانون ، حدو مرز ، حقوق ، آموزش، پاداش ، و مزایای دیگر تعیین و همراه شان به سفرهای دور و نزدیک می روند . در این باره نمونه های فراوانی را می توان عنوان کرد.
مهمتر از همه ، تیمهای بزرگسالان هر باشگاهی در کشورما ، ویترین اصلی ان تشکیلات محسوب می شود بطوری که از قرارداد های مالی خوب ، امکانات سخت افزاری بسیارعالی ، هتل ، تغذیه مناسب ، ماساژ ، استخر ، پاداش ، اردوهای داخلی و خارجی ، آپشن های خارج از عرف و… همه و همه برخوردارند .اما زمانی که نوبت به پایه ها می رسد ناگهان حداقل های تسهیلات بعلت پایان یافتن اعتبارات و بودجه ، همه امکانات از زمین مناسب ، البسه ، حقوق و پاداش ، کلاسهای اموزشی ، اردو و… تقلیل می یابد. در یک حساب سر انگشتی می توان گفت شاید ۵ درصد يا حتي كمتر از آن، هزینه های بزرگسالان برای پایه ها اختصاص داده نمی شود. به همین جهت کارگزاران رده های پایه باشگاهها برای خوش رقصی از سر و ته قرار دادهای مربیان و بازیکنان و تسهیلات لازم و ضروری پایه ها زده و در بیلان سالانه اعلام مي كنند،درصد کاهش هزینه داشته اند . تا خود به پاداش برسند، مضاف به اینکه حتی در پایان فصل، بخشی از قرار دادهای منعقده هم پرداخت نمی شود. این موارد مطروحه در اکثر باشگاههای کشور دیده می شود . آیا با این نوع مدیریتهای حاضر، باید انتظار خلق استعداد ها و فوتبال مدرن هم داشته باشیم؟ حتما ضرب المثل ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است ،را شنیده اید. مفهوم این ضرب المثل ، دانستن ارزش زمان است که این واژه برای همه ما نامانوس است. اگر از سوی وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال قانونی برای محدود ساختن مدیران انتصابی و زیر مجموعه های انان تدوین نشود و کماکان مدیران صاحب استراتژی در انزوا و مدیران متعهد به مافوق برای اینده فوتبال کشور برنامه ریزی کنند باید منتظر نابودی فوتبال کشور باشيم.