آیا مرگ فقط برای همسایه خوب است؟

چرا برخی از اتفاقات ورزش کشور، در عالم بی خبری رخ می دهد؟!

زمانی که یکی از مسئولان ورزش بدلیل داشتن مسئولیت هم زمان، در دو انجمن ورزشی مجبور به استعفا از یکی از آنها شد، در ذهن اهالی ورزش اینگونه متبادر شد که از این پس وزارت ورزش و جوانان در یک تصمیم گیری درست بنا دارد که بساط دوشغله ها را در ورزش کشور برچیند! و یک کار خوب را در ورزش کشور رواج دهد. تفکری که هرگز نهادینه نشده، عکس آن در ورزش کشور اتفاق افتاد تا مشخص شود که مقابله با ماجرای دو شغله ها در ورزش زیاد هم جدی نیست! و مرگ تنها برای همسایه خوب است! چرا که مدتی بعد از آن اتفاق یکی از مدیران حقوقی وزارت ورزش و جوانان که عملکردش باید مبتنی بر قوانین و مقررات باشد و الگویی برای دیگران به حساب بیآید، با قبول نایب رئیسی در یکی از فدراسیون های ورزشی، و قبول مسئولیت در یک فدراسیون دیگر عملا کاری را انجام داد که اگر کس دیگری به جز ایشان انجام می داد، شاید اینگونه با واکنش اهالی ورزش روبرو نمی شد و جالب هم اینکه تمامی این اتفاقات در سکوت انجام شد تا بلکه کسی از آن مطلع نشود! آخر مگر می شود با این حجم کار در وزارت ورزش و جوانان آدمی بتواند معاون یک فدراسیون پرکار هم باشد؟ درست مانند کاری که در موضوع سوارکاری انجام شد و علیرغم داشتن حکم قطعی صاحبان حق و موافقت قطعی وزیر و معاون قهرمانی ایشان متاسفانه هنوز این داستان به سرانجام خود نرسیده و هر روز صدور حکم آن به روز بعد پاس داده می شود، تا تیکی تاکای پپ گواردیولا در بارسلونا برای اهالی ورزش تداعی شود با این تفاوت که تیکی تاکای پپ، نتیجه می داد، اما تیکی تاکای دوستان در وزارت ورزش هنوز جواب نداده است. اتفاقی که متاسفانه تنها اعتبار اجرایی تصمیم گیران و تصمیم سازان وزارت ورزش و جوانان را به زیر سوال برده و قدرت وزیر و معاونت قهرمانی ایشان را تحت الشعاع خود قرار داده است.

https://vvarzesh.ir/?p=9597

دیدگاه خود را بنویسید