
کاری بزرگ و ارزشمند که میتوانست، بهتر هم باشد!
مراسم تجلیل از چهرههای ماندگار ورزش ایران از معدود مراسمهای خوب انجام شده در ورزش کشور بود که شاید تا سالها در اذهان میهمانانش باقی بماند.
حسن میرزا آقابیگ، کاوه صدقی، علی سلامت، حمید رحمانیان، رضا شجیع، پریسا درشکی و … دوستانی بودند که برای هرچه بهتر برگزار شدن مراسم سنگ تمام گذاشتند. مراسمی که اگر چه، نقاط مثبت بسیاری داشت ، اما موارد منفی چندی هم در طول برگزاری آن به چشم آمد که به وقتش در همین مطلب به آنها اشاره خواهد شد، چرا اعتقاد ما این است که اگر به آنها اشاره نکنیم به دوستانی که به آنها ارادت داشته و داریم بنوعی جفا کرده ایم. دوستان در انجمن صنفی کارفرمایی باشگاهداران ورزشی استان تهران هر چقدر توان داشتند، برای برگزاری خوب این مراسم به کار گرفتند و الحق والانصاف، مراسمی زیبا، جذاب و به یاد ماندنی را برگزار کردند. مراسمی که کمتر قبل از این نظیر آن برگزار شده بود، ولی قطعاً با الگوبرداری از آن و رفع نقاط ضعف آن در آینده بسیار از این دست مراسم را خواهیم داشت. تجلیل از ۲۲ چهره ماندگار ورزشی ایران، که البته بر روی برخی از آنها خیلی ها حرف داشتند، در هر شکل آن کار خوبی بود که انجام شد و باید کار خوب را هم ستود و به برگزارکنندگان آن خسته نباشید گفت. تجلیل از چهرههای ماندگار ورزشی ایران نظیر سید مجتبی سرمدی، محمد محمودی، هادی رضایی، رضا گل محمدی، خسرو والیزاده، علی پاکیزه جمع، فریده شجاعی، سعید فائقی، طاهره طاهریان، جمشید حمیدی، مسعود صالحیه، اکبر مالکی، عنایت الله آتشی، تیمور غیاثی، منوچهر زندی، حسن حبیبی و جمشید حمیدی کار بسیار خوبی بود که انجام شد، اما کار بهتر را احمد دنیا مالی انجام داد، که بر سینه حسین کلانی، ناصر نوآموز و مسعود معینی نشان لیاقت حک کرد. تا ثابت کرده باشد که از قبل برای انجام کاری که انجام داد، برنامه ریزی داشته است. هرچند که صحبت نکردن آقای وزیر هم از آن علامت سوال های بزرگ، مراسم تجلیل از چهرههای ماندگار ورزشی ایران بود. که حتماً آقای وزیر برای این کار، دلایل خودش را دارد. باز تکرار می کنیم که بیانصافی است که برنامه خوب دوستان را در انجمن صنفی کارفرمایی باشگاهداران ورزشی استان تهران را ستایش نکنیم. کاری که اگرچه خوب برگزار شد اما میتوانست خوبتر هم برگزار شود.
حسن میرزا آقا بیک فرمانده میدان مراسمی بود که همه دوستانش تلاش داشتند تا به او با توجه به توان خودشان به هر شکل ممکن کمک کنند. هرچند که یک چهره دیگر هم بود که سر بزنگاهها حاضر میشد و کار خودش را میکرد و میرفت و شاید هم دلش نمیخواست که نامش در زمره برگزارکنندگان این مراسم قرار بگیرد. اما همه آنهایی که حواس شان به مراسم و حواشی آن جمع بود به درستی نقش او را متوجه شده و سهمی از خوب و بد،مراسم به او اختصاص دادند. باز هم لازم می دانیم که یک خسته نباشید جانانه به دوستان خوبمان در مراسم تجلیل از چهرههای ماندگار ورزش ایران داشته باشیم. دوستانی که الحق و الانصاف صد خود را گذاشتند، تا مراسم به خوبی برگزار شود که جای قدردانی بسیار دارد. اما مواردی هم بود که برای برنامههای بعدی اگر مورد توجه قرار گیرد، شاید بتواند نمره قبولی دوستان را بالاتر از آن چیزی که از مدعوین خود دریافت داشتند، بالا ببرد.
# اینکه انجمن صنفی کارفرمایی باشگاهداران ورزشی استان تهران با توجه به حوزه فعالیت تعریف شده شان، چگونه مراسم تجلیل از چهرههای ماندگار ورزش ایران را برگزار میکنند، این خود جای سوال داشت. در حالی که اگر به جای ایران، از تهران استفاده می شد کار منطقیتر به نظر میرسید.
# در طول مراسم از سخنرانیهای متعدد استفاده شد. سخنرانیهایی که دیگر خسته کننده شده بود. از روخوانیهای شعار گونه تا خواندن پیام نفراتی که در مراسم حاضر نبودند.
# مهدی واعظی مجری برنامه را خیلی دوست داریم و همین دوست داشتن، باعث شد تا اینجا چند خطی را نیز برای او بنویسیم. مهدی در اداره مراسم و در تعریف و تمجید از چهره های حاضر در مراسم به هیچ وجه عدالت را رعایت نکرد. عدم شناخت و یا بهتر بگوییم هیجانی شدن او در برخی موارد، باعث شد تا او اشتباهات چندی را مرتکب شود. آنجا که محمد محمودی را چندین و چند بار، محمد محمدی خواند. آنجا که جمشید حمیدی را، جمشید حیدری نامید. آنجا که ناصر نوآموز را رئیس فدراسیون دومیدانی خطاب کرد، و موارد دیگری که به مهدی عزیز توصیه میکنیم که حتماً یک بار به طور کامل فیلم مراسم را ببیند تا خیلی از واقعیتها دستش بیاید.
# اینکه در کنار هر چهره ماندگاری که نامش قرائت میشد، سه نفر دیگر هم باید در کنارش قرار میگرفتند، کار جدیدی بود که خیلیها، آن را برای رضایت مندی مدعوین میدانستند. کاری که باعث شلوغی استیج و بی مسئولیتی و بلاتکلیفی نفرات همراه می شد که ای کاش انجام نمیگرفت. # اصولاً در چنین مراسمهایی که همه چهره و در نوع خود مدعی هستند نام
بردن از برخی افراد و عدم نام بردن از بسیاری از نفرات دیگر، دلخوریهایی را ایجاد میکند. همان اتفاقی که در مراسم افتاد و سبب شد تا برخیها در همان اواسط مراسم، سالن را ترک کنند.
# در چنین مراسمهایی نام بردن از چهرههایی که در سالن حاضر نیستند، به نوعی بی حرمتی به آنهایی است که برای برگزاری مراسم ارزش قائل شده و به هر شکل ممکن خود را به آن رساندهاند. خصوصاً اگر این مورد متوجه چهرههای ماندگار ورزش ایران شده باشد.
# اينكه يك مقام مسئول از كميته ملي المپيك در مراسم حضور نداشت، يكي از همان علامت سئوالاتي بود كه خيلي ها بدنبال پاسخي براي آن بودند.
# بر روی استیج و برای انجام مراسم اهدای نشان ها، آنقدر چهره دعوت شده بودند، که دیگر جایی برای چهره ماندگار و همراهان او برای گرفتن عکس یادگاری باقی نمی ماند. (البته محمد شروین اسبقیان که موضوع را متوجه شده بود بر روی استیج ظاهر نشد) که همین مورد بی نظمیهایی را نیز به وجود آورد.
# تاخیر در برگزاری به موقع مراسم شاید یکی از دلایلش این بود که شایع شد که وزیر ورزش جوانان به دلیل حضور در مراسمی دیگر به آن مراسم نخواهد آمد، که این موضوع عصبانیت یکی، دو نفر از برگزارکنندگان را باعث شد. اما در اواسط برنامه خبر رسید که آقای وزیر در حال آمدن به سالن محل برگزاری مراسم هستند که همین موضوع باعث غنای بیشتر مراسم شد.
# بعضی از چهرهها بودند که استحقاق بیشتری برای قرار گرفتن نام شان در بین چهرههای ماندگار ورزش ایران را داشتند. همان چهره هایی که به عنوان میهمان به روی استیج آمدند و مسئولیت دیروز و امروزشان در ورزش کشور هم به شکل دیگری خوانده شد که این میتوانست خیلی بهتر انجام شود.
# در بدو ورود و در دادن آیدی کارت به نمایندگان اصحاب رسانه متاسفانه گزینشی برخورد شد، همانطور که به هنگام ورود مهمانان به سالن محل برگزاری، به برخی از آنها گل اهدا می شد و برخی دیگر هم خودشان بی نصیب از دریافت گل، در شکل و شمایل یک میهمان وارد سالن برگزاری مراسم می شدند.
# در طول مدت زمان برگزاری مراسم، کاملا مشخص بود که برخی از حاضران در سالن در زمره میهمانان دعوت شده نبوده اند که حضور همین میهمانان ناخوانده بود که مشکلاتی را برای برگزار کنندگان به وجود آورده بود.
# یکی دیگر از مواردی که میتوانست خیلی بهتر انجام شود، جانمایی برای نفراتی بود که همین مسئله سوء تفاهمات بسیاری را برای بسیاری دیگر از چهرههای ورزشی به وجود آورد. هرچند که علیرغم جانمایی ها باز در خیلی از موارد این جانماییها رعایت نشد تا مشخص است که اگر اینگونه تبعیض بین چهره های ماندگار ورزشی ایران که همه آنهایی که در سالن حضور داشتند به نوعی این ویژگی را نیز داشتند، انجام نمیشد، شاید در اواسط مراسم،شاهد صندلیهای خالی کمتری بودیم.
# اصولا در برنامه های این چنینی، برنامه های انتهایی را برنامه های متنوع و بنوعی مدعو پسند در نظر می گیرند، اما معرفی یک داور آن هم در آن حجم و اندازه این تفکر را در ذهن مخاطب ایجاد می کرد، که شاید… …
همه اینها را گفتیم تا بنوعی میزان ارادت خودمان را به دوستان اعلام کرده باشیم. چرا که قطعا این نخستین کار دوستان نیست و برای کارهای بعدی، شاید رعایت برخی از این موارد، بتواند باعث بالا رفتن کیفیت در چنین مراسمهایی شود. مراسمهایی که همین که دوستان نسبت به برگزاری آن اقدام کردند، کار بزرگی را انجام داده اند و باز باید به خاطر این کار خوب به آنها دست مریزاد گفت.