
کج فهمی، تنگ نظری کاندیداها یا ضعف قانونگزاری؟!
انتخابات فدراسیون فوتبال این روزها یکی از داغ ترین خبرهایی است که رسانه های ورزشی و صاحبان قلم این حوزه را به خود مشغول کرده است. در حالی که بیش از چهل روز تا زمانانتخابات (اگر به موقع برگزار شود) باقی ماتده است، اسامی ثبت نام کنندگان کاندیدا ریاست فدراسیون و تعدادامضا های اخذ شده آنها از اعضای مجمع منتشر شد. سندي که حاوی نکته قابل توجهی بود. بر اساس اساسنامه فدراسیون فوتبال، هر کاندیدا برای ثبت نام، تنها به پنج تاییده نیاز دارد، و از سوی دیگر هر عضو مجمع تنها به یک نفر می تواند تاییده بدهد. اینکه قانونگزار پیش بینی نکرده، كه ممکن است رئیس فعلی که چیدمان بسیاری از اعضای مجمع ( روسای هیاتها و نمایندگان ورزشکاران و داوران و … ) در دستان او بوده و ممکن است تعداد بیش از نیاز خود تاییده دریافت کند، ضعف جدی و خطای بزرگی است که باید اصلاح گردد که صد البته هیچ رئیس فدراسیونی به این امر اقدام نخواهد کرد.
خطای دوم این قانون گزاری گرفتن تایید از اعضای مجمع است که انتخابات را بدلیل جناح بندی پیش از برگزاری مخدوش خواهد کرد و شایسته بود با وجود انبوه پیشکسوتان و صاحب نظران حوزه فوتبال این تاییده از این گروه گرفته می شد و اعضای مجمع در روز انتخابات با خیالی آسوده و مطالعه و فراغ بال بيشتر نسبت به گزینش فرد شایسته اقدام می نمود. آنچه مسلم است اساسنامه فدراسیون فوتبال باید مورد تجدید نظر قرار گیرد اما راهکار اجرایی این تغییر چیست و مرجع قانونی که تعارض منافع نداشته باشد و نگاه ملی و خیر اندیشانه به فوتبال داشته باشد، چه کسی و کدام نهاد است، و اين همان حلقه مفقوده اساسنامه فدراسيون فوتبال و شاید اساسنامه همه فدراسیونها است. با نگاهی به جدول کاندیداها و تعداد تاییده های اخذ شده مفهوم مهندسی به ذهن همگان متبادر می گردد که باید گفت نوع جدید و خاص مهندسی در انتخابات است.
مهدي تاج رئیس فعلی ۴۸ امضا
حيدر بهاروند کاندیداي در سایه رئیس فعلی ۱۱ امضا
علي کفاشیان ۷ امصا
شهاب الدين عزیزی خادم ۷امضا
امير عابدینی ۶ امضا
سایر علاقمندان و صاحبان صلاحیت بدلیل عدم اخذ امضا های اضافی برخی کاندیداها دست شان از حضور در عرصه رقابت ها کوتاه مانده است.
قدرت و جایگاه وزارت ورزش به عنوان متولی اصلی ورزش قهرمانی؛ ساستگزار و ناظر عمکرد فدراسیونها کجاست؟! و اصولا چرا این جایگاه اینقدر بی ارزش و کم اثر شده است؟!
امید اینکه مدیران خوش اندیش و صاحب نظر به مدیریت کلان ورزش بازگردند تا این گره ها که اسیب جدی به ورزش ما وارد کرده و موقعیت جهانی ورزش ما را دچار وفقه و به ورطه رکود و سقوط رهنمون کرده؛ باز شوند.