
کارت تبریک های دوران کودکی
یادم است وقتی دبستان می رفتم، یک هفته قبل از عید بچه ها می رفتند از مغازه برای دوستان شان کارت تبریک که امروز به آن «کارت پستال» می گوئیم، می خریدند تا بوسیله آن عید را به دوستان شان تبریک بگویند. هر چند همیشه پدر و مادر ها برای این کار کلی غر می زدند، که آخه واسه چی به دوستایی که درست کنارتون و در یک نیمکت می نشینید!!!!! باید کارت تبریک بدید؟!! ولی کو گوش شنوا! همه در حال رقابت بودند تا قشنگ ترین کارت تبریک ها را بخرند و به دوستان شان بدهند! آن زمان کارت تبریک ها را تو کتابفروشی ها می توانستیم پیدا کنیم، که روی پایه های مخصوص گذاشته می شدند و دل ما هم غنج می زد که کدام آنها را بخریم! جالب است که تصویر روی این کارت ها یا عکس گل بود، یا بچه و یا عروسک و یا بعضی از کارت تبریک ها هم دو بعدی یا سه بعدی بودند، از همه مهمتر در بین کارت تبریک ها عکس دو نفره خانمها و آقایونی بود که در واقع هیچکدام شان نه به عید ربط داشت و نه به بچه های تو سن و سال ما! اما آن روزها اینها زیاد مهم نبود، بلکه چیزی که مهم بود، این بود که به کسانی که دوست شان داشتیم یک هفته جلوتر از عید با دادن این کارت ها و پیامی که پشتش نوشته بودیم، عید را تبریک می گفتیم! حتی پیام پشت این کارت ها هم قشنگ بود: « نمک در نمکدان شوری ندارد، دل من طاقت دوری ندارد، برو تا بعد از عید ببینمت!!!» ظاهرا این روزها این مراسم دیگر در بین بچه ها کم رنگ و یا حداقل در دنیای مجازی رفته است! اما امیدوارم که محبت ها مجازی نشده باشد! به یاد دوران کودکی و کارت های تبریکی که نه به فرهنگ ما و نه به سن و سال ما ربط داشت اما کلی صفا داشت، نوروز باستانی را به همه مردم خوب ایران و به شما دوستان عزیزم شادباش می گویم.