آقایان! لطفأ از خواب بیدار شوید

ورزش المپیکی «راگبی»، را قربانی نکنید

در روزگاری نه‌ چندان دور، راگبی ایران با مدیریت دلسوزانه و برنامه‌محور حسن میرزاآقابیک مسیر رشد و افتخار را پیمود. تیم‌های ملی در سطح بین‌المللی افتخار کسب کردند، مسابقات متنوع داخلی و برون‌مرزی برگزار شد، و استان‌های کشور یکی‌یکی وارد گود توسعه این رشته شدند. همه‌ چیز نوید آینده‌ای روشن برای یک ورزش المپیکی را می‌داد. اما امروز، آن دوران طلایی، جای خود را به سکوت، رکود، و بلاتکلیفی داده است!

چگونه راگبی به اینجا رسید؟

حسن میرزاآقابیک در سال‌های فعالیتش با تدبیر و نفوذ سازنده، عضویت در فدراسیون جهانی راگبی را برای ایران تثبیت کرد. این عضویت، نه تنها اعتباری جهانی برای راگبی ایران به همراه داشت، بلکه منبعی برای جذب حمایت‌ها و ایجاد فرصت‌های توسعه بود. اما افسوس که این موقعیت، به جای آنکه به نفع جامعه راگبی به کار گرفته شود، به پلی برای منافع شخصی برخی افراد تبدیل شد.
کسی که از موقعیت بین‌المللی و بودجه راگبی برخوردار شد، در نهایت با بهانه‌ای واهی و تصمیمی پشت‌پرده، میرزاآقابیک را به بهانه بازنشستگی کنار گذاشت. مدیری که همچنان پرانرژی، فعال و تأثیرگذار بود، قربانی سیاست‌ورزی علیپور رئیس فدراسیون وقت و حذف شد
.
انحصار مدیریتی یا توسعه ملی؟

چه منطقی وجود دارد که یک فرد، هم‌زمان هم نایب‌رئیس فدراسیون انجمن‌ها باشد و هم رئیس انجمن المپیکی راگبی؟ آیا واقعاً در ورزش کشور با قحط‌الرجال مواجهیم؟ یا اینکه سیستم به شکلی طراحی شده که صرفاً وفاداران سیاسی و نزدیکان درون‌ساختار فرصت دارند، نه متخصصان و دلسوزان؟
آقای اسبقیان، شما که در رأس تصمیم‌گیری ورزش کشور ایستاده‌اید، این روند تا کی باید ادامه پیدا کند؟ این رکود و حذف افراد اثرگذار، مسئولیت‌پذیری نمی‌خواهد؟

کجاست راگبی ایران؟

چه شد آن همه مسابقات رده‌سنی در ۶ سطح برای دختران و پسران؟ راگبی ساحلی چه شد؟ آن همه برنامه توسعه در ۲۲ استان کشور کجا رفت؟
آیا امروز حتی نیمی از آن ظرفیت‌ها هم فعال هستند؟ در پایان سال ۱۴۰۰، حسن میرزاآقابیک با جذب اسپانسری به‌نام میر مهدی حسینی، گامی مهم برای تأمین مالی و تداوم توسعه برداشت. اما آن ساختار حمایت‌محور هم، همراه با حذف او، ناپدید شد. مدیریت امروز راگبی، جای خود را به رانت و انحصار داده است، نه شایستگی و برنامه‌محوری
.
فرار رو به جلو با نقش قهرمان؟

و حالا، زمزمه‌هایی شنیده می‌شود که فردی، پس از نابود کردن زیرساخت‌های راگبی و به حاشیه بردن نیروهای متخصص، شاید تصمیم داشته باشد پس از دوپسته‌بودن ، استعفا دهد تا چهره‌ای قهرمان از خود بسازد. اما جامعه راگبی فراموش نمی‌کند. استعفا پس از تخریب، افتخار نیست؛ پاسخ‌گویی و جبران، مسئولیت واقعی یک مدیر است
.
سخن پایانی

وقت پاسخ‌گویی است
راگبی یک ورزش المپیکی است،
سکوت و سکون امروز این رشته، نه حاصل کم‌کاری ورزشکاران، که نتیجه ضعف مدیریت، انحصارطلبی و سیاست‌زدگی در ساختار ورزش کشور است. اگر توسعه واقعی می‌خواهیم، باید افراد دلسوز، متخصص، و فراجناحی چون حسن میرزاآقابیک را قدر بدانیم، نه اینکه با نیرنگ و بهانه حذف‌شان کنیم . جامعه راگبی ایران منتظر پاسخ شماست. آقایان مسئول، لطفأ از خواب بیدار شوید.

https://vvarzesh.ir/?p=13470

دیدگاه خود را بنویسید