
غنی، فقیری بنام فوتبال تهران!
بدون شک جای تعجب و تامل دارد که بدانیم، هیات فوتبال تهران، به جز یک ساختمان که آن هم از حبیب الله ابوالحسن شیرازی رئیس پیشین آن هیات به امروزیها به ارث رسیده است، چیز دیگری ندارد و تنها یک نام بزرگ را با خود یدک میکشد! اما نکته قابل توجه دیگر اینجاست، که هیچ کدام از زمینهای فوتبال تهران هم در اختیار هیات فوتبال این کلان شهر قرار ندارند. که این مورد، بدون شک کار را بر تصمیمگیران و تصمیم سازان فوتبال تهران سخت میکند. زمینهایی که مسئولان آنها برای درآمدزایی بیشتر، بهترین ساعات آن را اجاره میدهند تا ارجعیت درآمد را بر استعدادیابی در عمل ثابت کرده باشد! از دیگر نکات قابل توجه که باید درباره فوتبال تهران و لیگ فوتبال ایران به آن اشاره داشت، اینکه اگرچه لیگ برتر فوتبال در تهران و شهرهای دیگر ایران برگزار میشود اما به نوعی اختیارش از آن FIFA و AFC است که این واقعیت قدرت صاحبان فوتبال در دنیا را نشان می دهد. قدرتی که بواسطه آن، مسئولان فوتبال کشورها هر کاری که دلشان میخواهد، انجام میدهند و همین که اعتراضی به عملکرد آنها صورت می گیرد، بلافاصله حرف FIFA را به میان میآورند تا جایی که FIFA هراسی سالهاست، به سوپاپ اطمینانی برای مدیران فوتبال تبدیل شده است! اما در این خصوص که چه ورزشگاههایی و با چه متر و معیارهایی مجوز استاندارد دریافت میکنند باید به نکات قابل توجهی اشاره داشت که نخستین مورد آن این است که وضعیت چمن ورزشگاهها در زمره الزامات اصلی نیستند! نکته دوم اینکه برای کسب استاندارد FIFA و AFC یک حداقلها و حداکثرهایی را معین کرده است که همین Minimum و Maximum هاست که باعث میشود ما با دیدن زمین چمن کشورهای همجوار و مقایسه زمین های خودمان با آنها چندان شگفت زده نشویم! بپذیریم که امروز، اگر شرایط باشگاههای لیگ برتری ما در خصوص استفاده از امتیاز میزبانی چیزی در حد فاجعه است، شاید دلیل اصلی آن این باشد، که مدیران فوتبالی ما چندان به قوانینی که خود و یا قبلیهای خود وضع کرده بودند، پایبند نبوده اند. برای مثال در زمان ریاست محسن صفایی فراهانی بر فوتبال ایران، باشگاهها متعهد شدند، تا ظرف ۵ سال هر کدامشان برای خود یک زمین اختصاصی داشته باشند! اما چرا کسی به این تعهد عمل نکرد، شاید به نوع مدیریت، مدیران فوتبال ایران برگردد، مدیرانی که کارشان را بر مبنای روزمرگی بنیان نهاده، که ثمره اش را هم امروز میبینیم و می بینید تا جایی که یکی از مسئولان فوتبال ایران صراحتا میگوید: به غیر از زمین ورزشگاه شهر قدس زمین مناسب دیگری در پایتخت نداریم! که این ادعا به نوعی شرایط کنونی ورزشگاه تختی را پیش از پیش به زیر سوال میبرد! ورزشگاهی که میگویند چیزی بالغ بر چند ده میلیارد تومان تا به امروز برایش هزینه شده است که علیرغم این هزینه شرایطش اینگونه است که صدای بازیکنان همه تیمهایی که در آن زمین بازی کرده اند را درآورده است، هرچند که برخی از مسئولان شهر تهران مدعی هستند که این خرابی زمین چمن در مقابل کارهای بزرگتری که در مجموعه ورزشی تختی تهران شده است اصلا مورد قابل توجهی نیست و اعتقاد دارند که در هر موضوعی باید به آن بصورت یک پکیج کلی نگاه کرد! تفکری که هر چند بر روی آن اصرار صورت پذیرد! اما هرگز قابل پذیرش نبوده و نیست!