
بزرگواران محترم ، لطفاً « ورزش » را نفروشید
تصدیق بفرمایید که مملکتمان « ایران » ، پر از، استعداد های درخشان ورزشی است. بچههای این سرزمین، خودجوش با کمی هدایت فنی در رشتههای مختلف ورزشی از جمله کشتی، ورزش های رزمی، تکواندو، ووشو، والیبال، بدمینتون، کبدی و … در میدانهای معتبر ورزشی، سرافرازی می کنند و افتخار می آفرینند. مستحضر باشید که « خوبی » های ورزش و ورزش کردن فراتر از حد تصور است. یک بخش ورزش، جنبه عمومی و همگانی امر تربیت بدنی را شامل می شود و مخاطب آن، کل آحاد جامعه را در بر می گیرد که اهمیتش بسیار زیاد و به تعبیری ، ورزش « همگانی » است، اما « ورزش » جنبه دیگری هم دارد و آن « بعد » قهرمانی آن است، آنجایی که با درخشش دلاورانش در میادین بینالمللی، آسیایی، جهانی و المپیک، غرور ملی اش، متبلور می گردد، نشاط و خشنودی و خوشحالی ملتی را بدنبال میآورد و نمایشگر قدرت ملی در عرصههای رقابتی در سراسر جهان است. که این « مهم »، در موضوع ورزش، بسیار پر اهمیت است.
حال، سئوال می کنیم؛ کدام نهاد، ارگان، سازمان، وزارت و … ، وظیفه دارد بسترهای لازم، مناسب و کافی را برای به حداکثر رساندن این ماموریت ملی، فراهم نماید و یا ننمایند؟
اینک از خوانندگان گرامی تقاضا می کنیم که در ابتدای سخن، این خبر را بخوانید: در اقدامی عجیب، مرکز ملی تنیس ایران به فروش گذاشته شد.
یعنی تنها مرکز تخصصی ملی تنیس ایران از سوی سازمان خصوصی سازی و بدون هماهنگی با مسئولان ورزش کشور به فروش گذاشته شد. در شرایطی که دو هفته پیش و با حضور سید مناف هاشمی ( معاون توسعه منابع و مدیریت وزارت ورزش و جوانان )، سید احسان قاضی زاده هاشمی ( نماینده مجلس شورای اسلامی ) و سید محمد علی ثابت قدم مدیر عامل شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی به همراه اعضای هیأت رییسه فدراسیون تنیس و سایر مسئولان، مرکز تنیس استقلال به نام « پارسا منصور » بازیکن رشته « پدل »، اولین شهید ورزشکار جنگ تحمیلی دوازده روزه، نام گذاری شده بود و در کنار آن، بخش های مختلف از جمله مرکز پزشکی کمپ تیم های ملی فدراسیون تنیس، مرکز آموزش و خوابگاه ملی پوشان هم، افتتاح شده بودند، به یکباره و ناگهان سازمان خصوصی سازی، بدون هماهنگی با مسئولان ورزش کشور، اقدام به فروش مرکز ملی تنیس ایران نمود.
« مخلص » کلام :
پیش از این در چندین مکان و نشست و گزارش مکتوب به مقامات بالا دستی، عرض کرده بودیم که در مرکز یکی از استانهای کشور پهناور « چین » به نام استان « جیانگ سو » که در آن شهر « کالجی » ورزشی، دایر بود، همه مدیران و متخصصان و کارشناسان و مسئولان سیاسی، آموزشی، اقتصادی، اجتماعی، خدماتی و غیره، « همه »، دست به دست هم داده بودند تا یک نونهال چهار، پنج ساله دختر و یا پسر را زیر پوشش قرار داده، تیمار، آموزش، پرورش و تربیتش کنند تا « آن » دختر و پسر قهرمان « المپیک » بشوند. یعنی دقیقاً مثل « ما »!! بنابراین ، بزرگواران مسئول، تصمیم گیرندگان گرامی، اگر برای « ورزش »، چیزی نمی خرید، لااقل خواهش می کنیم؛ لطفاً « ورزش » را نفروشید. و …