فوتبال؛ همدلی و هویت ملی

در شرایطی که جامعهٔ ایرانی درگیر چالش‌های اقتصادی، تنش‌های روزمره و نگرانی‌های آینده است، حضور تیم ملی فوتبال در جام جهانی ۲۰۲۶ در گروهی مشترک با بلژیک، مصر و نیوزیلند می‌تواند فراتر از یک رویداد ورزشی، به عنوان فضایی نمادین برای تقویت همدلی، وحدت و روحیهٔ ملی عمل کند. از دیدگاه جامعه‌شناختی، چنین لحظاتی هرچند کوتاه، فرصتی استثنایی هستند که در آن، مردم از چارچوب‌های روزمرهٔ نگرانی‌ها فاصله گرفته و در یک هویت جمعی، امیدوارانه و مشترک، گرد هم می‌آیند.

فوتبال به عنوان محرک همدلی اجتماعی
در جوامعی که با فشارهای اقتصادی، شکاف‌های اجتماعی و احساس ناامیدی مواجه‌اند، نیاز به فضاهایی از همبستگی عاطفی بیش از پیش احساس می‌شود. فوتبال، به ویژه در سطح ملی، یکی از کمّ‌هزینه‌ترین و پراستقبال‌ترین راه‌های ایجاد چنین همبستگی است. زمانی که مردم از سراسر کشور از شهرها تا روستاها، از طبقات مختلف اجتماعی، از جوان تا سالخورده همزمان به یک رویداد نگاه می‌کنند، هم‌زمان نفس می‌کشند، هم‌زمان شاد یا ناراحت می‌شوند، در واقع مرزهای اجتماعی به‌طور موقت محو می‌شوند. این تجربهٔ مشترک، پایه‌های روانیِ «ما» را تقویت می‌کند؛ آن «ما» که به جای تمرکز بر تفاوت‌ها، بر هم‌دردی، هم‌پوشانی سرنوشت و تعاضد ملی تأکید دارد. در دهه‌های اخیر، شاهد بوده‌ایم که حتی در تلخ‌ترین شرایط اقتصادی، حضور تیم ملی در رقابت‌های بین‌المللی می‌تواند موجی از امید و انرژی جمعی را در جامعه ایجاد کند. این روحیه، اگرچه موقت است، اما تأثیری پایدار بر حسِ تعلق و تمایل به همکاری می‌گذارد. زمانی که یک ملت به بازیکنان خود به عنوان «نمایندگان خود» نگاه می‌کند، شکلی از هویت ملی فعال شکل می‌گیرد هویتی که بر اساس تلاش، شجاعت و هم‌افزایی است، نه تنها بر اساس تاریخ یا خاک.

تجربه‌های گذشته به‌خوبی نشان داده‌اند که چگونه فوتبال ملی می‌تواند فراتر از رقابت ورزشی، به یک رخداد اجتماعی بزرگ تبدیل شود. در جام جهانی ۱۹۹۸، پیروزی ایران برابر آمریکا صحنه‌هایی از سرور جمعی کم‌نظیر را رقم زد؛ صحنه‌هایی که در خیابان‌های سراسر کشور، مرزهای جنسیتی، طبقاتی و سیاسی را برای لحظاتی کنار زد و جای خود را به یک شادی همگانی داد. در سال ۲۰۱۸ نیز، با وجود شرایط اقتصادی دشوار، نمایش درخشان بازیکنان در برابر پرتغال و اسپانیا، حس غرور و توانمندی را در جامعه بازتولید کرد. این مثال‌ها بیانگر آن‌اند که فوتبال می‌تواند لحظه‌ای از «بازآفرینی امید جمعی» باشد وقتی که مردم، هرچند برای چند ساعت، با هم شادی می‌کنند و معنایی تازه برای پیروزی و ایستادگی می‌سازند.

عبور از بحران با روحیهٔ وحدت

تاریخ نشان داده است که جوامع در مواجهه با بحران‌های داخلی، همواره به دنبال نمادهای انسجام بوده‌اند. فوتبال در این زمینه، نقش یک «والس اجتماعی» را ایفا می‌کند حرکتی هماهنگ از افراد مجزا به سوی یک هدف مشترک. در جام جهانی ۲۰۲۶، هر بازیِ تیم ملی می‌تواند بهانه‌ای برای تلاش جمعی برای پیروزی، صبر جمعی در شکست، و امید جمعی برای فردا باشد. این روحیهٔ جمعی، حتی در صورت عدم پیروزی فنی، می‌تواند به عنوان یک منبع سرمایهٔ اجتماعی در برابر فرسایش اعتماد عمومی و انسجام جامعه عمل کند.

فوتبال، دیپلماسی نرم و تصویر ایران در جهان

از سوی دیگر، جام جهانی یکی از پرتماشاترین رویدادهای فرهنگی ورزشی جهان است. در این عرصه، تیم ملی فوتبال ایران تنها نمایندهٔ یک ساختار ورزشی نیست، بلکه چهره‌ای انسانی از ایران را به میلیاردها نفر در سراسر جهان نشان می‌دهد. رفتار بازیکنان، نحوهٔ تعامل با رقیبان، روحیهٔ رقابتی و حتی لباس و نمادهای فرهنگی، همگی بخشی از یک دیپلماسی نرم هستند که در عین سادگی، تأثیری عمیق بر ذهنیت عمومی جهانی دارند. در ملاقات با تیم‌هایی چون بلژیک (نماد اروپای مدرن)، مصر (همسایهٔ فرهنگی و تاریخی) و نیوزیلند (نمایندهٔ جهانی متفاوت و صلح‌طلب)، تیم ملی ایران فرصتی دارد تا نشان دهد که ایرانیان،  علی‌رغم چالش‌های داخلی، مردمی با اخلاق، اراده و تمایل به احترام متقابل هستند. این تصویر، فراتر از گزارش‌های سیاسی و رسانه‌های جانبدار، می‌تواند درکی انسانی‌تر و پیچیده‌تر از ایران در جهان ایجاد کند.

سخن پایانی
در لحظاتی که کشور به انسجام، امید و همدلی نیاز دارد، فوتبال می‌تواند پلی شود بین دغدغه‌های روزمره و آرزوهای جمعی. جام جهانی ۲۰۲۶ تنها یک رقابت نیست؛ بلکه فرصتی است برای بازتعریفِ ما از «هم‌بودن»، «هم‌باشی» و «هم‌آرزو کردن». اگر این فضا به درستی فهمیده و بهره‌برداری شود، می‌تواند پایه‌ریزی‌کنندهٔ روحیه‌ای باشد که جامعه را نه تنها در ورزش، بلکه در زندگی روزمره نیز به سوی همکاری، اعتماد و انسجام بیشتر سوق دهد.

https://vvarzesh.ir/?p=16185

دیدگاه خود را بنویسید