واقعیتی که قابل کتمان نبوده و نیست

عدم پاسخگویی مدیران، بی اعتمادی می آورد!

طبیعی است که وزیر ورزش و جوانان، معاونین ایشان، مدیران کل و … وقت چندانی برای پاسخگویی به ارباب رجوع نداشته باشند! حتی طبیعی است که برخی از نامه‌هایی هم که از این سو و آن سو برای آنها ارسال می‌گردد و در دبیرخانه وزارتی هم ثبت می‌شود یا به دست آنها نرسد و یا اینکه برسد و توجیهی برای پاسخگویی نداشته باشد و باز طبیعی تر اینکه برخی از درخواست‌ها برای دیدار با آنها توسط مدیران دفاتر یا به استحضار آنها نمی‌رسد و یا اگر هم می‌رسد فقط در حد همان شنیدن دوستان باقی می ماند! اما باور کنید همه این موارد بی اعتمادی به همراه می‌آورد. این‌ها همه حرف و حدیث ایجاد می‌کند! این‌ها همه شک و تردید بوجود می‌آورد و خلاصه کلام اینکه همه این موارد باعث می‌شود تا آن حس احترام متقابل بین طرفین از بین برود! وقتی درخواست دیداری با وزیر در روز چهاردهم فروردین ماه از دفتر ایشان صورت می‌پذیرد و تا به امروز به آن پاسخی داده نمی‌شود! این معنایش چیست؟ وقتی نامه‌ای در نیمه اول سال به دبیرخانه وزارتی تحویل و شماره دبیرخانه هم گرفته می‌شود و باز پاسخی به آن داده نمی‌شود! این معنایش چیست؟ البته برای برخی ها که بدون گرفتن وقت، هر زمان که می‌خواهند دوستان را می‌بینند این شرایط چندان ملموس نبوده و نیست. اما باید پذیرفت که این عدم پاسخگویی توسط مدیرانی که مدیر شده اند تا پاسخگو باشند، هیچ جای توجیهی ندارد! البته شرایط در کمیته ملی المپیک هم چندان با وزارت ورزش و جوانان فرق نمی‌کند. وقتی نامه‌ای از مرداد ماه در انتظار امضای یکی از مدیران اصلی این کمیته بوده و تا به امروز هم امضا نشده، معنایش این است که یا نامه به آنها نرسیده و یا رسیده و به سفارش این و آن قابل امضا کردن تشخیص داده نشده است! و ….

شاید دوستان در پاسخ به این شرایط بهانه بیاورند که درگیر جلسات متعدد بوده و فرصتی برای پاسخگویی پیدا نمی‌کنند! که باز هم این پاسخ پذیرفتنی نیست!
چندی پیش متنی را از استیو جابز می‌خواندم که در آن از او سوال شده بود، که شما سالانه چند جلسه با همکاران خود برگزار می‌کنید که پاسخ ایشان بسیار جالب توجه بود.
استیو جابز در پاسخ به این سوال گفته بود: وقتی سیستم کار خودش را خوب انجام می‌دهد، دیگر نیازی به برگزاری جلسه و … نیست! چراکه برگزاری جلسات زمانی معنا پیدا می‌کند که من نتوانسته باشم در ارتباط با مدیریت خود خوب عمل کرده باشم. که سیستم من معیوب و فاقد کارایی لازم شده باشد! درسی که شاید بتواند تلنگری به مدیران ورزش ما بزند. مدیرانی که آنقدر درگیر مسائل داخل ساختمان تحت مدیریت خود شده اند که دیگرنمی‌دانند و یا نمی‌خواهند که بدانند که بیرون از ساختمان آنها چه می‌گذرد!

https://vvarzesh.ir/?p=16324

دیدگاه خود را بنویسید