ورزش در برزخ

آقای دنیا مالی تکلیف خودتان را روشن کنید!

سال 84 قرار شد، اولین تیم ملی سپک تاکرا که با حمایت محمد علیپور رئیس وقت فدراسیون همگانی تشکیل داده بودیم را به مالزی اعزام کنیم. محمد حسین یوسفی جوان دانشجوی کرمانی که در دانشگاه شهید چمران تهران تحصیل می کرد سرمربی تيم بود ولی متاسفانه تا آن زمان هیچکدام از بازیکنان و کادر فنی تيم حتي یک مسابقه سپک تاکرا را هم از نزدیک ندیده بودند. من در بازی‌های آسیایی 1998 بانکوک به اتفاق وحید ابوالحسنی و محمد علیپور فینال سپک تاکرا بین میانمار و تایلند را از نزدیک تماشا کردیم و خیلی خوشمان آمد بخصوص که آنها فوق العاده اند و انگار با دست اسپک می زنند دقیق و زیر تور و قوانین و مقررات این رشته را وحید ابوالحسنی برای اولین بار به ایران آورد. خلاصه یک نفر را باید در آستانه اعزام تیم ملی خط می زدیم یعنی سرمربی تیم ( محمدحسین یوسفی ) کار سختی داشت. عین 10 بازیکن یگ هفته تمام استرس داشتند. هر شب تا پاسی از شب باید استرس را از این بچه ها دور می کردیم چون تقریبا همگی غیر از عثمان سن سبیلی اولین سفر خارجی شان بود . باور کنید ما هم که می‌دانستیم کدام بازیکن خط می خورد دچار استرس بودیم. دست آخر موضوع را به آقای علیپور گفتیم. خیلی راحت به من گفت رضا جان اون یک نفرم ببرید مالزی! انگار دنیا را به من داده اند. از دفتر فدراسیون همگانی جنب زمین گلف تا خوابگاه نصرت را نمی‌دانم چه جگونه آمدم و به بچه ها اين خبر خوش را دادم …اشک شوق و سوت و هورا و پایکوبی . یادش بخیر زنده یاد مهدی نفر هم بواسطه عشق، علاقه و پیگیری هایش در راه تشکیل انجمن سپک تاکرا همراه مان بود و رفتیم…دو شب مانده به اعزام خورد و خوراک بچه ها دوبرابر شد چون روحیه داشتند و استرس از مجموعه دور شده بود. دیگر بچه ها به هم بدبین نبودند! با هم دشمنی نمی کردند! و برای همدیگر زیرآبی هم نمی رفتند. با یک تصمیم بخردانه محمد علیپور سپک تاکرا از همان موقع جان گرفت. اما متاسفانه در حال حاضر با استعفای سهراب آزاد این رشته زیبا و پر طرفدار بلاتکلیف روي زمين و آسمان مانده است چون پرونده آقای عباس ناطق نوری رئیس فدراسیون انجمن ها به دلیل تخلف در ارائه مدارک در سازمان بازرسی و دیوان عدالت باز است و اگر وزارت ورزش نتواند دفاع ادله پسند ارائه کند انتخابات فدراسیون انجمن ها دوباره باید پس از فراخوان مجدد تجدید شود. و اما همه اینها را گفتم تا یک جمله به آقای دنیا مالی عرض کنيم، و آن، اینکه وضعیت حال حاضر وزارت ورزش دقیقا شبیه همان یک هفته پایانی اردوی تیم ملی سپک تاکرا است. الان بنده خدا اسبقیان هر روز نام یک نفر را پشت در اتاق خود می شنود، همکارانش دل و دماغ کار کردن ندارند، دفتر وزیر مدیرکل وزارتی ندارد، ملت نمی‌دانند با چه کسی بايد هماهنگ کنند، همین روال را بگیرید تا مدیران کل استان‌ها و معاونین و روسای شهرستانها و….
آقای دنیا مالی الان هنوز هم مشغول دید و بازدید و گپ زدن با دوستان و سرکشی از پیشکسوتانی است که درگیر مشکلاتی هستند! که البته بسیار کار خوبی هم هست و گاهی یک مصاحبه غیر رسمی می کند و انگار هم اصل ماجرا را فراموش كرده است چرا كه بعد از آن ديگر پيگيري نمی کنند. مثل اساسنامه فدراسیونها بخصوص آنها که با تمسک به فدراسیون‌های جهانی به اساسنامه مصوب مجلس و دولت پشت پا زده و خود را به فدراسیونی تحمیل كرده تند ،درست مثل تعیین تکلیف شرکت توسعه و تخریب، مثل وعده بازسازی ورزشگاه آزادی که هنوز هم سیمان و بتون و میلگرد و فرغون و تیرآهن در آن خالی می کنند و هرروز هم اين وانت هاي خریدار لوازم اسقاطي هستند كه اطراف ورزشگاه دور دور می کنند ..
آقای دنیا مالی بپذيريد كه این بلاتکلیفی، بلای جان ورزش كشور است! يعني هر فرد غریبه ای که به طبقه چهارم ساختمان سئول می آید همکاران اينگون تتصور می کنند، كه حکمی جدید در راه است! آقاي وزير لطفا اول تکلیف را با خودتان روشن کنید که از حضور در راس وزارت ورزش به دنبال چه اهدافی برای ورزش هستید سپس معیار و ملاک انتخاب معاونین و مدیران را بفرمایید و یا اگر قرار است كه با همین ترکیب ادامه دهید اعلام کنید تا ورزش از این حالت برزخی خارج شود.

https://vvarzesh.ir/?p=8939

دیدگاه خود را بنویسید