
حضور شتاب زده غير ورزشي ها در ورزش!
مقام ارشد گفت و گوهاي هسته اي در فدراسيوني غيرالمپيكي چهره اش در جمع اعضاي هيات رئيسه آشكار مي شود! محمد رضا گلزار در فدراسيون تنيس و در رشته پدل مسئوليت مي پذيرد! خانم مجري تلويزيوني در فدراسيوني كه با سرپرست اداره مي شود، مسيوليت مي گيرد و …. جالب اينكه همه اين اتفاقات در ورزشي مي افتد كه گويي پيشكسوتان و خاك خوردهايش نبايد مسئوليتي در ورزش داشته و بايد خانه نشيني را تجربه كنند! دوستي مي گفت: در گذشته هاي نه چندان دور يكي از مسئولان صنعتي كشور كه تبم فوتبالي هم داشت، حكم سرپرستي تيمش را براي من زد و برايم فرستاد. ابتدايش طبيعي بود كه خوشحال شوم، اما راستش خيلي دوست داشتم كه دليل آن را بدانم. بعد از خواندن حكم و قبل از رسانه اي شدن آن با آن مقام مسئول تماس گرفته و گفتم، دوست دارم در كمترين زمان ممكن شما را ببينم. قرارمان بعد از ظهر و سر تمرين تبم فيكس شد. من بر خلاف اينكه آدم خوش قولي بودم، ديرتر از بقيه خودم را به محل تمرين رساندم تا غير مستقيم عدم همراهي خودم را اعلام كرده باشم، چرا كه مي دانستم در پس آن حكم قرار است چه اتفاقاتي بيفتد! وقتي آن مقام مسئول را ديدم ، از او پرسيدم: خيلي دوست دارم صادقانه علت اين كار شما را بدانم؟ و او هم صادقانه چنين پاسخ مرا داد: شما وقتي سرپرست تيم ما باشي، فدراسيون فوتبال حساب ديگري را بر روي ما باز خواهد كرد، برنامه ريزي از سوي فدراسيون براي تيم ما بگونه ديگري رقم خواهد خورد و اصلا چرا راه دور برويم، داورها بيشتر هواي ما را خواهند داشت و حداقلش اين است كه پنجاه، پنجاه ها را بنفع تيم ما سوت خواهند زد، و آنجا بود كه متوجه شدم من قرار است فقط سكوي پرتاب باشم، و دوستان پرواز كردن را از روي شانه ما بيآموزند! با ذكر ابن مثال حالا بد نيست دوستاني ابن چنيني قبل از قبول مسئوليت يك چنين سوالي را از مسئولان مربوطه داشته باشند تا خداي ناكرده متضرر نشوند!