
نقش مدیریت کلان در فوتبال
آنچه که سبب میشود، تا یک رشته ورزشی در یک کشور اوج گرفته و در جایگاهی مورد توجه قرار بگیرد، بدون شک برنامهریزی و مدیریت بی قید و شرط مدیران لایقی است که اندوختهای از تجربه، دانش حقوقی و مالی و شناخت کافی از روند تفکرات سیاسی، اقتصادی و اخلاقی حاکم بر کشور را بداند. احاطه كاملي بر اقتصاد ورزش داشته باشد و با دوراندیشی بر افزايش درآمدزائی زیر مجموعه خود و هزینه کرد قابل قبول و با تعریفی قانونی و همه پسند موارد حرفه اي فوتبال را سرلوحه کار خود قرار دهد. مدیریت خوب تشکیلات یک فدراسیون و یا يك باشگاه ورزشی با تفکرات و عملکرد و باورهای خود چنان اثری در زیر مجموعه، باقی میگذارد که نتایج و اثرات بسیار خوب و یا ضعیف غیر قابل قبول آن را مي توان كاملا احساس كرد. نمونه ای از این دست مدیران موفق فلورنینو پرز مدیر باشگاه رئال مادرید است که در حضور ۶ ساله خود، یعنی از سال 2002 تا 2009 دیدگاه جهانيان، را نسبت به فوتبال در اسپانیا کاملاً تحت تاثیر عملکرد خوب خود قرار داد و با رئال مادرید توانست، شش جام قهرمانی را بدون وقفه به خانه بیاورد! مدیری که بواسطه عملکرد خوبش همواره مورد ستایش قرار گرفت. همچنین خوان لاپورتا مدیر ارزنده باشگاه بارسلونا نيز با همان روش مدیریتی توانست، باشگاه خود را محبوب جهانیان سازد.
وی در دو دوره 2003 تا 2010 یعنی ۷ سال و از 2021 تا به امروز از محبوب ترین مدیران در مجموعه بارسلونا نام گرفته است. از دیگر مدیران فوتبالی نامدار جهان که در موفقیت هاي زیر مجموعه خود و جهان بسیار تاثیرگزار ظاهر شده است، میتوان به ژول ریمه فرانسوی که ۲۸ سال بر FIFA مدیریت و جام جهانی فوتبال هم از ابتکارات وی بود، نام برد.
ژائو هاوالانژ برزیلی نیز از سال 1974 تا 1998 یعنی ۲۴ سال بر FIFA ریاست میکرد. دورانی را که به لحاظ فوتبالی باید از آن به نیکی یاد کرد. از تاثیرات مهم هاوالانژ اينکه او FIFA را از زیر سلطه اروپا خارج و آفریقا، آسیا و اقیانوسیه را وارد گردونه فدراسیون بین المللی فوتبال کرد و تعداد اعضای FIFA را از ۱۴۰ کشور به ۲۰۰ کشور رسانید.
هاوالانژ همچنين تعداد تیمهای ورودی به جام جهانی را از ۱۶ تيم به ٢٤ تيم و در سال 1998 اين تعداد را به ٣٢ تيم افزايش داد. ( ادامه دارد )