
نگاهی به دورقمی شدن تأیید صلاحیتها در فدراسیونهای ورزشی
سالهاست که در ورزش کشور انواع و اقسام بدعتها و اتفاقات عجیب و غریب را شاهدیم. همچنین سنگ بناهایی گذاشته شده و افراد بدون تجربه و تخصص را به کار میگیرند که درنتیجه آینده ورزش را تحتالشعاع قرار داده اند. تازهترین اتفاق پدیده دورقمی تأیید صلاحیت شدگان فدراسیونهای ورزشی است که در نوع خود بیسابقه و تأمل بسیاری از جامعه را رقمزده است. با تغییر و تحولاتی که در ورزش کشور به ویژه در وزارت ورزش و جوانان پدید آمده، برای انتخابات بدنسازی و پرورش اندام و همچنین فدراسیون نجاتغریق 16 نفر و برای کاراته 13 نفر تأیید شدند. احتمالاً در دیگر فدراسیونها نیز این بدعت انجام میشود و افراد گوناگون میآیند و در ازای امتیاز و سمت و پستی ائتلاف میکنند و کنار میروند. این تعداد تأیید صلاحیت در حالی انجام میشود که در سالهای اخیر کمتر مدیری توانمند یا دارای صلاحیت رشد پیدا کرده که مورد قبول همگان واقع شود و یا نوآوری پدید آورد و عموما در پست های حساس ورزش کشور با چالش و خلا روبه هستیم. آنانی هم که واجد شرایط هستند یا نمی آیند که سمتی را عهده دار شوند و آنانی هم که عزمش را دارند اجازه ورود پیدا نمی کنند و ملاک را سابقه مدیریتی در ورزش عنوان می کنند. کافی است به معاونانی که در وزارت ورزش به کار گرفتهشدهاند یا مدیران کل جدید و حتی روسای فدراسیون هاي جدید نگاه کنیم. کدام شان توانستهاند نسبت به گذشته عملکرد بهتری داشته باشند و یا ثمربخش واقع گردند؟ مسئولان وزارت ورزش کنونی و حتی گذشته اگر میتوانند موردی را ذکر کنند. در این شرایط چطور 16 نفر برای هر فدراسیون صلاحیت شان تأیید میشود اما ورزش چنین رنجور و نحیف شده است؟ در مجمع، هر کدام چند دقیقه می خواهند صحبت کنند و کنار بکشند؟ آیا مسئولان وزارت و دیگر نهادهایی که در بحث صلاحیت تأثیرگذار هستند نگاهی به عملکردها ندارند؟ طبیعتاً این مسئله از ضعف اساسنامه و حتی نگاه اشتباه تصمیم گیران نشات میگیرد. نتیجه ارسال کارمندان مورد علاقه مسئولان به فدراسیونها و آوردن دوستان و… را اکنون در فدراسیونها و بخشهای مختلف ورزش نظاره میکنیم. در خصوص لیست تأیید صلاحیت شده این سه فدراسیون کافی است به اسامی نگاه کنید. کسانی به میدان آمده و تأیید شدهاند که برخی از انها حتی در جامعه آن رشته نیز گمنام محسوب میشوند یا در سمت هایی که در جاهای دیگر مشغول بوده اند عملکرد خوبی از خود بر جای نگذاشته اند. اکنون هم با ثبت نام مجازی، کار راحتتر شده و از خانه و پشت میزشان برای همه فدراسیونها ثبتنام میکنند که شاید فرجی بشود و بتوانند به آرزوهایشان برسند حتی به قيمت نابودی آن رشته و آن فدراسیون. همانطور که اهل سیاست در خصوص انتخابات ریاست جمهوری نوشتند چگونه بیش از 80 نفر برای انتخابات به میدان میآیند درحالیکه کشور از نداشتن مدیر در بخشهای گوناگون رنج میبرد، اکنون ورزش نیز به همان مسئله دچار شده است. شاید این ثبتنام کنندگان نگاه شان به انتخابات همچون نمایندگان مجلس شورای اسلامی باشد که با رد صلاحیت رقبا و حضور حداقلی مردم روی کار بیایند. در ورزش نیز ممکن است تعدادی رد صلاحیت شوند و یکباره کاندیدایی نماند و این آقایان رأی آورده و بر مسند قدرت قرار گیرند.