
پایتخت نشینان خانه به دوش!
خیلی جالب است كه بدانيد، دو تیم پایتخت نشین ، پایتختی که ورزشگاه شیرودی ، تختی و آزادی را به عنوان نماد ورزشگاه های ملی دارد ، باید بروند قزوین و مشهد مسابقات خود را برگزار کنند آن وقت ادعای میزبانی رقابت هاي جام ملت های آسیا را داریم …ورزشگاه شیرودی که سه دهه است به مجمع الجزایری تبدیل شده، که هر کس برای خود آنجا دکانی بر پا کرده و زمین فوتبالش و سکوهایي که ۳۰ هزار گنجایش دارد مثل ییلاق قشلاق عشایر شده و چادرهایی در گوشه و کنار برپاست یعتی کارگران مشغول کارند . دوستان، حداقل پپیست تارتان ورزشگاه را در حد استاندارد بسازید و کمی رنگ و جلا بدهید تا جوانان و نوجوانان و تیم های ملی دوومیدانی به جای اینکه در گردنه تنباکو و جاهاي دور افتاده بروند و تمرین کنند و مسابقه بدهند اینجا، يعني در مرکز شهر محل شور و نشاط و ایجاد انگیزه برای مردم باشند. براستی حیف نیست این مجموعه ی زیبا به روی مردم بسته باشد؟ میگویند شورای تامین اجازه نمیدهد فوتبال برگزار شود چرا متولیان ورزش نمی توانند شورای تامین را قانع کنند که یک در هزار ممکن است در آن بر اثر حضور عده ای تماشاگرنما برايش مشكلاتي بوجود بيآيد، اما نه صد و نود و نه قسمت بعدی آن باعث تخلیه انرژی جوانان و نوجوانان می شود؟ فعلا اینجا را همانند تمام ورزشگاه های قدیمی درون شهری دنیا به یک نمایشگاه دائمی و شبانه روزی ورزش های مفرح و متنوع و محلی برای تردد خانواده ها در ساعات پایانی روز و تا پاسی از شب تبدیل کنیم، و بعد ببينيم كه بقیه فدراسیونهای حاضر هم از آن منتفع خواهند شد . کمی جسارت، کمی درایت ، کمی زیبایی و نورپردازی لازم است تا همانند ورزشگاه لانه پرنده پکن محل شور و نشاط خانوادگی گردد . اما ورزشگاه تختی نماد مهندسی ایرانی با گنجایش ۳۰ هزار نفری تماشاگرو با آن فضای بزرگ تردد خودروها چه داستانی دارد که قفل ابجد روی آن خورده و همانند طفلی سرراهی گوشه ای از شرق تهران در سکوت و ظلمت و تاریکی رها شده و جالب است كه هر مدیرکلی در ورزش تهران آمده، وعده داده که تختی بزودی کمک حال آزادی در لیگ برتر و بازیهای آسیایی خواهد شد، ولی آنقدر این طفل مظلوم را به حال خودش رها کردهاند که ستون های بزرگ سکوها در حال ریزش است و نگرانیم دو سه روز بعد گروهی با بیل و کلنگ و تیشه به جان ورزشگاه تختی بیفتند و از همین یک ذره امیدی هم که ورزش تهران به آن دارد، نا امید شویم . آزادی که رفت تا زمانی دیگر که فقط بتوانند خرابی هایی که شرکت تخریب (همان تجهیز سابق) ببار آورده را هموار کنند بعد شروع به درست کردن کنیم . گندی که در دریاچه آزادی زدند و با یک بی تدبیری آب دریاچه را خشکاندند سپس آب غیر مجاز وارد دریاچه کردند و برای صرفه جویی آب آلوده را به خرد چمن ورزشگاه آزادی دادند تا چمن آفت بگیرد و حالا پشه های ناقل بیماری تمام اطراف از جمله ورزشگاه ملی یکصدهزار نفری را گرفته و همه اینها ثمره مدیران نالایق و پر مدعا و البته تشنه ثروت و قدرت!! است که ورزش ما را به این روز انداخته یعنی یک نابخرد، اکوسیستم منطقه را خراب کرد و دریاچه را خشکانده است تا پرسپولیس حاضر به بازی در زمین های خاکی باشد اما به آزادی نرود!
حرف آخر: درود و خداقوت به استان قزوین بخصوص رئیس هیات فوتبال استان باجیوند بابت میزبانی موفق از پرسپولیس و پیکان. آقای وزیر ، جناب آقای هاشمی عزیز ، شرکت تخریب را قرار به تعطیلی گذاشتید و یا حداقل مدیرانی توانمند بر این شرکت و البته انتخاب مدیرانی از جنس کار بر ورزشگاه آزادی و تختی مد نظر داشته باشید تا بیش از این خرابی ببار نیاید . ..