
ایران قوی، نیازمند زنان قوی است!
شواهد آماری نشان می دهد7/26درصد زنان بالاي ۱۸ سال در کشور چاقهستند؛ يعني شاخص توده بدني آنها بالاي ۳۰ است. علل مرگ و مير زناندر ايران شبيه به آمارهاي جهاني است. اولين عامل مرگ زنان در ايرانبيماري هاي قلبي عروقي، شامل سکته هاي قلبي است و دومين عامل مرگ،سرطان ها به ويژه سرطان پستان است که کم تحرکي و سبک زندگی غیرفعال یکی از عوامل بروز این بیماریها می باشد و نقش عمده ای در آن ایفا می کند. علاوه بر مشکلات یاد شده آسیب های اجتماعی و تنش های روانی در بین نوجوانان و جوانان دختر رو به گسترش است. ورزش بانوان امروزه بهمنزله تاکید و تائید سلامت نسل آینده هر جامعه ای است. جامعه امروزبرای پیشبرد مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی باید تلاش نماید. ورزش، زنان را در انجام وظایف مقدس مادری و تربیت نسل آینده جامعه کمک نموده و تداوم فعالیت های بدنی و تفریحات سالم و اوقات فراغت آنها را در محیط خانواده و جامعه پربارتر می نماید. ایران قوی نیازمند زنان قوی می باشد.چهار محور مهم در خصوص اهمیت پرداختن به مقوله فعالیت ورزشی زنان بیشتر خود نمایی می کند اول تندرستی و سلامت خود بانوان، دوم احترام به هویت خانواده، سوم فرزندان و چهارم جامعه. آن چه شاهد آن در خصوصاهمیت توجه به فعالیت های بانوان تاکنون بوده ایم نشان از اجرا کم رنگ سیاست هایی چه در بعد همگانی و چه در بعد قهرمانی بوده که بر پایه انتظارات ساختار و جمعیت بانوان کشور هم اگر صورت پذیرفته مکفی واقع نگردیده و بعضا فاقد راهبرد و برنامه ریزی دقیق و حتی عملیاتی بوده است.البته بعد قهرمانی همیشه مقوله مهم و جایگاه ویژه تری داشته است. اما باید توجه داشت که در همه جوامع ابتدا فرهنگ عمومی بالا برده می شود و سپسآن را اختصاصی می نمایند. شاید یکی از دلایل مهم محدود شدن دوران قهرمانی ورزشکاران ما همین مقوله است. مهمترین اصل در ورزش هر کشور گسترس پایه و عمومیت فرهنگ تندرستی و آمادگی جسمانی افراد یک جامعه است. ورزشکار را بعضا به یکباره وارد دوران تخصصی یک ورزش بدون فرهنگ عمومی می کنیم و گهگاه آسیب های جبران ناپذیری برای ورزشکار وبار مالی برای جامعه به ارمغان می آوریم. ورزش خواه قهرمانی و حرفه ای وخواه همگانی و تفریحی یک مقوله اجتماعی است که تاثیر عمده ای برساختار جامعه به ویژه برای بانوان به عنوان محور اصلی خانواده دارد.امروزه زنان برخلاف گذشته در برنامه های بیشتری به جهت فعالیت های ورزشی مشارکت دارند و فرصت هایی برای یادگیری، تجربه موفقیت در کارگروهی و لحظاتی ممتاز به لحاظ حفظ تندرستی خود تجربه می کنند. پیشرفت فعالیت های فرهنگی ورزشی زنان همه جا در حال گسترش است. امابرای توسعه هرچه بیشتر باید بر موانع بسیاری غلبه کرد. گسترش مشارکت بانوان در ورزش تشریک مساعی و تلاش همه منابع از جمله سازمان هایورزشی, دولت ها, قدرت های سیاسی و اقتصادی و رسانه های جمعی را میطلبد. زنان و دختران را باید تشویق نمود تا ورزش کنند و در بستر خانواده با تشکیل کانون ورزش خانواده و مشارکت اعضای خانواده به ورزش همگانی وفعالیت بدنی برای نمو جامعه ای فعال کمک نمایند و به ارزش وجودی خوداحترام بیشتری بگذارند. در گذشته از کلمه فعالیت و تندرستی بانوان بیشتر برای پوشش دهی فانتزیخبری برخی فعالیت ها، آمار و گهگاه بستن هجمه ها استفاده می شد که به واقع این عدم همکاری بین بخشی و درون بخشی در حوزه بانوان، فقط نرخ روز افزون کم تحرکی، نیم رخ سلامتی نامناسب و رشد آمار مشکلات جسمانی بیشتر را برای این قشر 50 درصدی جامعه آماری کشور رقم زدهاست. حتی در برخی از مشکلات جسمانی بانوان، ما شاهد افزایش صعودیدر سنین پایین در این جمعیت هستیم و به رغم وجود معاونت های مختلف عملا شاهد تغییرات معنی داری در این عرصه نبوده ایم. دولت چهاردهم آمده و امیدواریم با جبران خسارت های گذشته که کاری بس دشوار است بتواندسیاست های اجرایی موفق، موثر، صاحب اثر، تحول گذار و ماندگار را برایتاریخ ورزش بانوان کشور برجای گذارد. احمد دنیا مالی باید توجه به این مهم داشته باشند که ساختار و سازو کار ورزش کشور نیاز به بازنگری و اصلاح دارد. وزیر دولت جدید مردی است که در بدو ورود تکلیف و اولویت اصلی خود را ورزش بانوان قرار داده است و اعلام داشته بانوان ما باید در دنیا بدرخشند. کشور چین را مثال زده و از هزینه کرد برای بانوان و بهره وری در حوزه ورزش قهرمانی آن ها سخن گفته است. همچنان که حضور رو به افزایش ورزشکاران دختر و مدالآوری آنها در میادین بزرگ ورزشی همچون المپیک در کنار مدیریت موفق زنان در سازمان های ورزشی کشوراز جمله فدراسیون ژیمناستیک نشان می دهد که زنان ایرانی دارای ظرفیت های سازنده ای می باشند که با حمایت و برنامه ریزی می توانند در میادین بزرگ و جایگاه های بالای ورزشی حاضر و اثرگذار باشند. دنیامالی وهمکارانشان قطعا به آشفته بازار ورزش واقف هستند. ایشان از استقلال وخودکفایی ورزش بانوان گفتند که متاسفانه ظهور آن همیشه با اما اگرها وتبصره بندهای دست و پاگیر همراه بوده ولی امید و انتظار داریم این تغییرات به وقوع افتد. داشتن آمادگی همه جانبه، دستور کار قرار دادن و به کارگیریافراد متخصص در حوزه های مختلف اجتماعی و فرهنگی و نیروهای تازه نفس و همان کادرگرایی که در جملاتشان تلالو داشت، جان تازه ای به این تنه می دهد. ایجاد تفاهم نامه های همکاری اثرگذار با بخش ها و ارگانهایمختلف قطعا تغییرات قابل ملاحظه ای را ایجاد خواهد نمود. شورای عالی ورزش به رغم وظایفی چون سیاستهای توسعه تربیت بدنی و ورزش کشور وهماهنگ سازی فعالیتهای تربیت بدنی و ورزش کشور نیاز به بررسی وپیگری دارد تا همه دستگاه ها و نهادهای اجرایی را موظف به حرکت و همراهی در این مسیر کند. مردم هم باید بیاموزند که ابتدا مطالبهگر اصلپیشگیری و بعد درمان باشند و این سفره تندرستی باید در گوشه گوشه کشورپهن شود تا نشاط اجتماعی را بباربیاورد. با نگاهی به جمعیت قهرمانی و جمعیت همگانی کشور و سهم و بودجه قراردادی بین این دو گروه پرواضح است ایجاد بسترهای ورزش همگانی و اوقات فراغت، پیشبرد طرح ها و پروژه های کلنگ خورده قدیمی و مسکوت مانده و فراهم سازی هرچه بیشتر محتوای همگانی صفر تا پیری از جمله اقدامات ماندگار این دولت در آینده خواهد بود. این را یادآور باید شد تغییر نگرش به امر تندرستی در جامعه، نگاه عدالت محور، جهت دهی،کادرسازی و باورپذیری، آموزش و حمایت دستگاهها و سازمان ها به جهت اقدام به رشد سلامت بانوان از دسته راهکارهای ارتقا ورزش بانوان است. از این رو خواسته جامعه بانوان از دولت چهاردهم و وزیر ورزش و جوانان این است که ابهامات و مشکلات همواره پیش روی ورزش بانوان را مرتفع و تعدیل نمایند.