
روزی که اختلاف سرمربی و کاپیتان علنی شد!
وقتی تمامی اختیارات در هر بخشی محدود به یک نفر باشد خواه ناخواه انحصار طلبی ایحاد می شود که در عالم سیاست دیکتاتوری می گویند. کبدی ایران به موازات رشد خیره کننده ای که طی کمتر،از دو دهه از خود نشان داد در بخش آموزش مربی و داور درجا زد و اگر چه آمار داوران ما تا حدودی بد نیست ولی بلحاظ کیفی دچار مشکل هستیم . اکنون هم با رفتن هوشنگ ساریخانی از کمیته داوران یک خلا بزرگ بوجود خواهد آمد چرا که نفرات بعدی با فاصله ای خیلی زیاد پشت سر ساریخانی قرار می گیرند. در حالیکه بزرگترین ضربه را درهانگژو از بحث داوری خوردیم و بازیکنان ما اگر در رقابت های داخلی توجیه شده بودند آن سوتی وحشتناک را در دقایق پایانی نمیدادند.
این خلا در بحث مربیان بسیار عمیق تر است .
ما در سال ۲۰۰۶ که وارد بازیهای آسیایی شدیم یک دستیار ایرانی کنار مربی خارجی داشتیم و بعد از آن در گوانگژو نیز همین مسیر طی شد ولی از ۲۰۱۴ اینجون تا ۲۰۲۲ هانگژو ژو مرد اول و آخر کادر فنی غلامرضا مازندرانی بوده است . دو نقره و یک مدال طلای بازیهای آسیایی یقینا کارنامه درخشانی برای مازندرانی است اما پس از جاکارتا که طلا گرفتیم مباحثی مطرح بود که از مربی خارجی با تلفیقی از داخلی استفاده کنیم که باز یکسال و اندی به بازیهای آسیای تمام اختيارات به مازندراني سپرده شد. در آستانه بازیهای هانگژو اختلافات بین سرمربي و فاضل اتراجالی کاپیتان بروز کرد که. نهایتا سرمربی به کمیته فنی فراخوانده شد و مازندراني قاطعانه گفت یا جای من است یا جای کاپیتان ! در سلسله مراتب باشگاهی و ملی تحت هر شدایطی حق را باید به مربی داد که اینجا ما حق را به مازندرانی می دهیم چون بازیکن باید خود را با شرایط تیم وفق دهد و هیج بازیکنی بالاتر از تیم ملی و جلوتر از مربی نیست. نهایتا با کدخدا منشی رئیس فدراسیون مازندرانی راضی شد که اتراچالی باشد و همینجا پاشنه آشیل تیم ملی شد چه اینکه کاپیتان، مربی را قبول نداشت و مربی به کاپیتان اعتماد و اعتقاد نداشت و از طرفی دست مربی هم بسته بود و چاره ی جز استفاده از اتراچالی را نداشت هرچند مازندرانی به جوانهایی مثل میرزاییان و شادلو و ظفر دانش میدان داد تا شاید درخشش آنها بر نام بزرگانی که اشتیاق و انگیزه و توان گذشته را نداشتند سنگینی کند ولی نهایتا چوب دو دستگی و این اختلافات را تیم ملی خورد و اگر کمی فضای صمیمیت و یکدلی حاکم بود حتما با اختلاف زیاد هند را می بردیم و قهرمان هانگژو می شدیم . متاسفانه نه دستیار مازندرانی چنان برشی داشت که حاشیه ها را بین سرمربي و جناج مخالفش حل کند و نه سرپرست تیم ملی از آن صلابت لازم برخوردار بود . الان هم فدراسیون دست روی دست گداشته و ۶ ماه به بازیهای آسیایی ۲۰۲۶ به فکر مربی خواهد افتاد… در باره پرورش مربیان ، جایگاه سرپرست ، دستیار و عوامل فنی در روزهای آینده خواهیم نوشت . این را هم اضافه کنم که شخصیت حقیقی تک تک افرادی که نام بردیم عزیز و قابل احترام است ولی برای رسیدن به وضع مطلوب تیم های ملی باید حقایق روشن شود.