
عاشقان واقعی فوتبال از کدامتان شکایت کنند؟
شهرآورد یکصد و دوم هم به پایان رسید و همچون اغلب بازی ها مساوی شد.ابتدا باید از پدیدآورندگان حساسیت غیرعادی این دیدار گلایه کرد که با این فضا اجازه بازی شجاعانه را نمی دهند و بعد برویم سراغ اصل و متن ماجرا…
باز هم فوتبال ندیدیم تا «تیتر» جاودانه هیاهو برای هیچ استاد اسداللهی در ذهن اهل فن نقش ببندد. کدوم فوتبال؟ کدوم تاکتیک؟ کدوم کار حساب شده و برنامه؟ کدوم بازیکن؟ کدوم یک از خطوط، کدوم مربی و کمک؟ اگر آنچه ما در سطح بین المللی تماشاگر هستیم اسمش فوتبال است در این بازی نمایی کم رنگ از آن هم مشاهده نشد. هو، جنجال، شلوغ کاری، رفع مسئولیت، پرخاش، توهین، بی انصافی و کلی ادعا…این رفتارها علاقه مند واقعی و فوتبال فهم را از تماشای این بازی هم بیزار می کند. این همه بودجه ، سرمایه، حمایت و عشق و علاقه ای که ارزانی سرخابی ها می شود کم نظیر است. اما خروجی فنی کار اغلب زیر صفر .شک نکنید اگر هر تیمی خوب و کم اشتباه باشد، از لحاظ روحی و بدنی به آمادگی رسیده باشد با وجود هر حاشیه ای برنده این بازی است. داور، وی ای آر، آن مسئول و آن خبرنگار و این تماشاگر همه بهانه ای برای فرار رو به جلوی مقصران اصلی هستند.
بعد از بازی همین مقصرها در حال شکایت از هم…!!! و قلم های مسمومی که چون نوچه های قدیمی کاری به حرف درست ندارند و مشغول خوش خدمتی! آن که فوتبال می فهمد و از نمایش ناامید کننده و حال به هم زن شما شکایت دارد باید چه کند؟ شکایتش را به کجا ببرد؟ هر بازی به بهانه فشار روحی و «استرس» موجود از دادن ده پاس ساده در عذاب باشید و باز هم بلندگو به دست زمین و زمان را مقصر معرفی کنید.تعداد اشتباهات خودتان را در زمین بازی بشمارید بعداً سراغ مقصرها بروید. حیف و صد حیف، هزار حیف از این همه شور و اشتیاق که نصیب شما شده و قدرش را نمی دانید. تا خرخره غرق پول شدید و باز هم طلبکارید. یکبار هم شده از خودتان و عملکردتان شکایت کنید تا حق به حق دار برسد. از صد بازی هم گذشتیم و کماکان همان هیاهو برای هیچ را دنبال می کنیم. بازی یکصد و سوم هم همین است؟