
فوتبال بهانه ای برای یک دورهمی سالم!
در آن ایام، فسادی به معنای امروزی در فوتبال وجود نداشت! چرا که اصلا پولی در فوتبال آن روزها وجود نداشت که بخواهد با خودش فسادی را هم همراه داشته باشد! اما همان فوتبال یک مشکل بزرگ از نگاه دیروزی ها داشت و آن هم غر زدن بازیکنان خوب تیم ها بود که از نگاه فوتبالی ها بدترین کار ممکن به حساب می آمد! و این کار هم بیشتر توسط باشگاه هایی صورت می گرفت که به جای ساختن بازیکن، بازیکنان خوب تیم های دیگر را غر زده و به باشگاه های خودشان می بردند! مثلا آقای مدد نوعی بازیکن تربیت می کرد، بازیکنانی که پس از مدتی بازی برای ایشان به تیم های دیگر می رفتند! بد نیست که بدانید، بازیکنانی مانند علی پروین، امیر حاج رضایی، پرویز قلیچ خانی، قاسم پناهگر و … همگی شاگردان منصور امیرآصفی بودند! داریوش مصطفوی بازیکن تهران جوان بود! اما او باشگاه خود و حسین آقا فکری مربی آن را رها کرد و به تیم خسروانی یعنی باشگاه تاج آن روزها رفت، تا ادامه فوتبالش را در آن تیم بازی کند! البته این را هم باید گفت: که آن روزها چیزی بنام قرارداد و تعهد و این حرف ها وجود نداشت، چرا که اصلا پولی در کار نبود که بخواهد این مسائل را نیز با خود به همراه داشته باشد. در آن روزها تیم متمولی مثل تاج بازیکنانش را شب قبل از بازی به هتل می برد، اما بازیکنان ما در خانه های خودشان می خوابیدند و از آنجا هم بر سر زمین بازی می آمدند! ما آن روزها، فقط نگاه مان به شرایط فنی بازیکنان نبود، بلکه به مباحث تحصیلی، اخلاقی و رفتاری آنها هم نظارت داشتیم! ما به مدرسه بازیکنان می رفتیم و از معلم های آنها، وضعیت درسی، اخلاقی و رفتاری آنها را می پرسیدیم! و چنانچه ضعفی در وضعیت درسی بچه ها وجود داشت، آن ضعف را توسط بازیکنان درس خوان دیگر پوشش می دادیم، در آن روزها فوتبال بهانه ای برای یک دورهمی سالم و رفاقت بود! فوتبال بهانه ای برای انسان سازی به حساب می آمد! و خدا را شکر همین عوامل هم باعث شد تا هیچ بازیکنی از تیم ما به تیم های دیگر نروند و این بهترین امتیاز تیم ما به حساب می آمد!( ادامه دارد )