
« لطیفی » چهره ماندگار ژیمناستیک ایران
روایت قصه ما ، داستان زندگی پر از واقعیت مردانی است که مهر و محبت به « خانواده » ، « میهن » و « جوانان » برومندش ، هدف غایی و نهایی شان بوده و … بدون شک ، همیشه هم خواهد بود .جنس « بزرگ مردان » روایت ما ، همه از « فولاد » و « الماسه » ، چرا که این « دو » در نگاه عوام و خواص ، « سخت » ترین و « درخشان » ترینند .
# پرده اول
« حسن لطیفی » فرزند محمود ، متولد بیستم مرداد ماه سال یکهزار و سیصد و چهارده _ تهران _ محله بازار بین الحرمین .« حسن » آقای لطیفی قصه ما ، ششمین فرزند محمود خان ، تحصیلات خود را در مدارس حافظ ، امیر کبیر ، پیرنیا و دارالفنون به پایان می رساند .
# پرده دوم
تاریخ ، پر از « آمد » و « رفت » موجودات گوناگون از جمله « انسان » است .
« تولد » و پس از آن « مرگ » ، همه آنچیزی است که از میلیاردها آدم جورواجور می ماند ، بدون هیچ « رد پایی » و یا « اثری » ، که روایت بسیار بسیار ، آدمهایی همچون من و ما است .
« کرور » _ « کرور » انسان .
اما … ، در این میان برخی می مانند و یاد می شوند و این نیست مگر به واسطه اثری که از خود باقی میگذارند .در همه جای دنیا و در همه حوزه ها هم ، این مهم صدق میکند . .. و در ایران ما و در ورزش ما هم ، صادق است .
چه بسیار کسانی که در ورزش ، همچون « کفی » روی آب ، لحظه ای « حبابی » بودند و پس از آن ، « هیچ » . .. و نامشان و خاطرشان ماندگار نشد و نخواهد شد ، مگر به چگونگی تاثیر و نقشی که در ورزش داشته و اثری که از خود باقی گذاشته اند .در « ژیمناستیک » کشورمان هم اینچنین بوده ، قریب هشتاد سال سابقه و هزاران هزار فعال ریز و درشت ، حکایت از « آمد » و « رفت » آدمهایی داشته است که یا همان « کف » روی آب بودند و یا با ایجاد « موجی » پر خروش ، اثر گذار و « ماندگار » … و به حقیقت تاریخ ژیمناستیک ایران زمین ، استاد « حسن لطیفی » یکی از معدود و تاکید میکنم یکی از معدود مفاخر و چهره های ماندگار ورزش و « ژیمناستیک » این مرز و بوم است .
« او » به گواه تاریخ ، بانی و بنیانگذار آن چیزی است که به نام « ژیمناستیک ، امروزه از آن در « مدرسه » و آموزش و پرورش » یاد کرده و می شناسیم .
قهرمان ارزنده اسبق تیم ملی ، داور ، مربی قهرمان ساز ملی پوش ، مدیر و مبتکر بسیاری از طرح های توسعه ای این ورزش پایه و سازنده با سابقه بیش از هفتاد سال پویایی و دلسوزی برای آینده سازان میهن .
در حال حاضر هم ، که هشتاد و هشت سالگی اش را پشت سر گذاشته ، « دل نگران » نسل آینده ، ورزش و همین رشته زیبا و پایه و بنیان ساز ژیمناستیک است .
# پرده سوم
حسن خان ، « نام » آور قصه ما ، از قضای روزگار ، علیرغم علاقه اش به ورزش کشتی ، به ژیمناستیک روی می آورد و چهره ای پر افتخار و بسیار سازنده در این رشته ورزشی می شود . مدرسه دارالفنون ، آنجایی ست که او را با ژیمناستیک آشنا می کند و بعدها ، در همان مدرسه هم به آموزش این ورزش می پردازد .
سال یکهزار و سیصد و سی و هفت است که به عنوان معلم ورزش یکی از مناطق غربی تهران ( محله شاپور ، مدرسه حکیم نظامی) به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآمده و در سه جبهه آموزشی و فرهنگی در « مدرسه » ، « فدراسیون » و « اداره بهزیستی » وقت ، به پرورش استعدادها و آینده سازان این مرز و بوم می پردازد .
# پرده چهارم
تمام زندگی « استاد » ، صرف آموزش و سازندگی می شود و سالها در قامت یک مدیر در تمامی مدارج ، به آنچه می اندیشد ، نوآوری است و پیشرفت .
یک « سنگر » ، برنامه ریزی آموزشی ورزشی ، برای بچههای بی سرپرست ، در یک « جبهه » آموزش و پرورش قهرمانان بزرگی که « نام آوران » ژیمناستیک دوران خود بودند و در یک « مجال » دیگر ، استادی دانشگاه و طراحی و مدیریت مراکز تحقیقاتی ژیمناستیک .
استاد « حسن لطیفی » ، عمری را در راستای اهداف بلند تربیت بدنی و ورزش و توسعه ژیمناستیک گام برداشته و هنوز که هنوز است ، قلبش برای ایران و نسل آینده اش می تپد که ان شاء الله ، همیشه تپنده و سرافراز باشد .
… و باقی بقای شما .