
روزی که بغض رئیس فدراسیون کبدی ترکید؟!
یک سوال در خصوص اینکه چرا مقر فدراسیون کبدی آسیا علیرغم گذشت بیش از 6 ماه هنوز در ایران تاسیس نشده است کافی بود، تا بغض رئیس فدراسیون کبدی آسیا و ایران ترکیده و حرف هایی را به زبان بیآورد که نه قبلا از او و نه هیچ رئیس فدراسیونی تا به امروز شنیده بودیم.
عباس اورسجی که ناراحتی در کلامش کاملا مشخص بنظر می رسید، در همان ابتدای صحبت هایش گفت: حمید سجادی وزیر پیشین ورزش و جوانان علیرغم قول های بسیاری که به این و آن می داد، به هیچکدام از آنها عمل نمی کرد! او خوب “چشم” می گفت، اما عملا هیچ کاری انجام نمی داد!
اورسجی در ادامه حرف هایش گفت: باور کنید موضوع حمایت از کرسی های بین المللی تنها در حد یک شعار و یک بلوف می ماند! کدام دیپلماسی؟ کدام حمایت؟ آقایانی که تا دیروز بودند، فقط شعار می دادند و هیچ کاری هم از آنها ساخته نبود! شما به من بگوئید: برای گرفتن یک محل یا یک ساختمان آن هم به نام مقر فدراسیون کبدی آسیا من چند بار باید با ایشان تماس می گرفتم که نگرفتم! من بدفعات به ایشان گفتم: یا شما نمی خواهید کاری انجام دهید! یا معاونین شما نمی خواهند به حرف شما گوش بدهند و یا اینکه حداقل رنگ خودکار خودتان را برای ما عوض کنید! اما کو، گوش شنوا!
رئیس فدراسیون کبدی که بغض گلویش را گرفته بود گفت: باور کنید من اگر بچه یک آدم سیاسی بودم و یا پشتوانه سیاسی داشتم، الان وضعیت من این نبود! بپذیریم که یک دلسوز در ورزش نداشتیم که اگر کاری را نمی خواست انجام دهد، حداقل به حرف های ما گوش می داد. اصلا اجازه بدهید حالا که صحبت ها به اینجا کشیده شد، واقعیتی را به شما بگویم و آن اینکه تا به امروز یعنی 23 مرداد ماه 1402 هیچ کس، چیزی از من در خصوص کبدی آسیا نپرسیده است! و این اصلا خوب نیست! من در طول همه این مدت از وزیر پیشین ورزش تنها یک کلمه می شنیدم و آن هم اینکه اصلا نگران نباش! و با همین کلمات هم همواره ما را امیدوار نگه می داشت! تا جایی که من هنوز علیرغم رفتن ایشان امیدوار هستم!